desiccated

/ˈdesɪkeɪt//ˈdesɪkeɪt/

(verb transitive) خشک کردن، در جای خشک نگه داشتن

جمله های نمونه

1. We passed the desiccated corpse of a brigand hanging on a gibbet.
[ترجمه گوگل]از کنار جسد خشک شده یک سارق آویزان به ژله گذشتیم
[ترجمه ترگمان]از کنار جسد خشک یک راهزن که به چوبه دار آویزان بود گذشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bricks were desiccated by the sun.
[ترجمه گوگل]آجرها توسط آفتاب خشک شدند
[ترجمه ترگمان]آجرها را در زیر آفتاب خشک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The old sailor's skin has desiccated from years of being out in the sun and the wind.
[ترجمه گوگل]پوست ملوان پیر به دلیل سال ها حضور در آفتاب و باد خشک شده است
[ترجمه ترگمان]پوست ملوان پیر از سال ها پیش در آفتاب و باد خشک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ham was desiccated, the scrambled eggs congealed, and the fruit juice fermented.
[ترجمه گوگل]ژامبون خشک شد، تخم‌مرغ‌های همزده سفت شد و آب میوه تخمیر شد
[ترجمه ترگمان]گوشت خوک خشک شده بود، نیمرو منجمد شد و عصاره میوه تخمیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Herman's taxidermy was inexpert, but Ma Katz was desiccated rather than rotten.
[ترجمه گوگل]تاکسیدرمی هرمان غیرمتخصص بود، اما ما کاتز به جای پوسیدگی خشک شده بود
[ترجمه ترگمان]بدن taxidermy فاقد تجربه بود، اما مادر Katz خشک و خشک بود تا فاسد شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Desiccated liver is approximately 80% protein and is easily broken down and absorbed by the stomach.
[ترجمه گوگل]کبد خشک شده تقریباً 80 درصد پروتئین است و به راحتی توسط معده تجزیه و جذب می شود
[ترجمه ترگمان]کبد desiccated تقریبا ۸۰ درصد پروتئین دارد و به راحتی شکسته می شود و توسط معده جذب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gone are the wild, kaleidoscopic murals, desiccated couches and furry dancing masses that rendered the old space a rhythmic poltergeist.
[ترجمه گوگل]دیگر نقاشی‌های دیواری وحشی، کاناپه‌های خشک‌شده و رقصان پشمالو که فضای قدیمی را تبدیل به یک پولترژیست موزون می‌کرد، از بین رفته‌اند
[ترجمه ترگمان]کاناپه های پوشیده از وحشی، kaleidoscopic خشک شده و توده های مواج و رقصان که فضای کهنه و rhythmic را تشکیل می دادند، از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Scratched into this desiccated earth is an environmental warning.
[ترجمه گوگل]خراشیده شدن در این زمین خشک شده یک هشدار زیست محیطی است
[ترجمه ترگمان]تبدیل شدن به این زمین خشک و خشک یک هشدار زیست محیطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A few days later we passed the desiccated corpse of another brigand hanging on a gibbet beside the track.
[ترجمه گوگل]چند روز بعد از کنار جسد خشک شده یک سارق دیگر که در کنار پیست بر روی چوبی آویزان شده بود، گذشتیم
[ترجمه ترگمان]چند روز پس از آن جسد خشک دیگری را که در کنار جاده دار آویخته بود عبور کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Marriage, that desiccated, pedantic, self-satisfied prude.
[ترجمه گوگل]ازدواج، آن خودپسندی خشکیده، متحجر، از خود راضی
[ترجمه ترگمان]ازدواج، خشک و فاضل، prude و self
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The old sailor's skin desiccated from years of being out in the sun and the wind.
[ترجمه گوگل]پوست ملوان پیر به دلیل سالها قرار گرفتن در آفتاب و باد خشک شد
[ترجمه ترگمان]پوست ملوان پیر از سال ها پیش در آفتاب و باد خشک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We produce quality Desiccated Coconut, Coconut Cream, Crude Coconut Oil, Nata De Coco, Coconut Shell Charcoal and Coconut Fiber, Crude Palm Oil and Palm Kernel Oil in Indonesia for the global market.
[ترجمه گوگل]ما نارگیل خشک شده با کیفیت، کرم نارگیل، روغن نارگیل خام، ناتا د کوکو، زغال چوب پوسته نارگیل و فیبر نارگیل، روغن نخل خام و روغن هسته پالم را در اندونزی برای بازار جهانی تولید می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما کیفیت روغن نارگیل، کرم نارگیل، روغن نارگیل خام، Nata د کوکو، نارگیل شل و روغن نارگیل، نفت خام نخل و پالم کرنل نفت نخل را در اندونزی برای بازار جهانی تولید می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But it makes the sort of sense that in the 1950s inspired Nye Bevan, a firebrand on the left of Britain’s Labour Party, to describe the centrist Hugh Gaitskell as a “desiccated calculating machine”.
[ترجمه گوگل]اما منطقی به نظر می رسد که در دهه 1950 نای بیوان، یک آتش نشان در سمت چپ حزب کارگر بریتانیا، الهام گرفت تا هیو گیتسکل مرکزگرا را به عنوان یک «ماشین محاسبه خشک شده» توصیف کند
[ترجمه ترگمان]اما این حس را بوجود می آورد که در دهه ۱۹۵۰ الهام گرفته از نای Bevan، یک جرقه در سمت چپ حزب کارگر بریتانیا، برای توصیف the centrist به عنوان یک ماشین محاسبه خشک \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The British might occasionally elect a desiccated calculating machine.
[ترجمه گوگل]بریتانیایی ها ممکن است گهگاه یک ماشین محاسبه خشک شده را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]انگلیسی ها گاهی اوقات یک ماشین محاسباتی خشک را انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dried out; dehydrated or powdered; lifeless
desiccated food has been dried in order to preserve it.
something that is desiccated has lost all the moisture that was in it; a literary use.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : desiccate
✅️ اسم ( noun ) : desiccation
✅️ صفت ( adjective ) : desiccated
✅️ قید ( adverb ) : _
Uninteresting
Lacking Vitality
Desiccated coconut
پودر نارگیل
خشک شده

بپرس