defamation

/ˌdefəˈmeɪʃn̩//ˌdefəˈmeɪʃn̩/

معنی: تهمت، افترا، بدنامی و رسوایی، بد گویی
معانی دیگر: تهمت بی جا، هتک آبرو، بدنام سازی، دروغ بستن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of causing damage to the reputation of a person, group, or institution by making unfavorable and unjust statements.

- He was sued for defamation after reporting that the head of a major charity had used money from donations to buy personal luxury items.
[ترجمه گوگل] پس از گزارشی مبنی بر اینکه رئیس یک موسسه خیریه بزرگ از پول اهدایی برای خرید اقلام لوکس شخصی استفاده کرده است، به دلیل افترا شکایت کرد
[ترجمه ترگمان] او پس از اینکه گزارش داد رئیس یک موسسه خیریه بزرگ از کمک های مالی برای خرید اقلام لوکس شخصی استفاده کرده است شکایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the act of attacking the reputation of a person, group, or institution.
مترادف: calumny, denigration, smear, vilification
متضاد: puffery
مشابه: aspersion, censure, denunciation, discredit, libel, malediction, mudslinging, obloquy, scandal, slander, slur

جمله های نمونه

1. The world was stunned by the vicious defamation.
[ترجمه گوگل]جهان در حیرت افترای شریرانه فرو رفت
[ترجمه ترگمان]دنیا از بدنامی وحشیانه گیج شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is suing for defamation of character.
[ترجمه گوگل]او به دلیل توهین به شخصیت شکایت می کند
[ترجمه ترگمان]او به خاطر بدنام کردن شخصیت از او شکایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She sued the magazine for defamation of her character.
[ترجمه گوگل]او از مجله به دلیل توهین به شخصیت خود شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]او برای بدنام کردن شخصیت خود از این مجله شکایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He sued the newspaper for defamation of character .
[ترجمه گوگل]او از روزنامه به دلیل توهین به شخصیت شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]او از این روزنامه برای بدنام کردن شخصیت شکایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It also wants a reform of the defamation and obscenity laws.
[ترجمه گوگل]همچنین خواهان اصلاح قوانین افترا و فحاشی است
[ترجمه ترگمان]این قانون همچنین خواستار اصلاح قوانین افترا و زشتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. King is suing the show's producers for defamation of character.
[ترجمه گوگل]کینگ از تهیه کنندگان سریال به دلیل توهین به شخصیت شکایت می کند
[ترجمه ترگمان]کینگ از تولیدکنندگان این برنامه برای بدنام کردن شخصیت شکایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Purely private defamation has little to do with the political ends of a self-governing society.
[ترجمه گوگل]توهین صرفا خصوصی ربطی به اهداف سیاسی یک جامعه خودگردان ندارد
[ترجمه ترگمان]تهمت به شدت خصوصی ربطی به اهداف سیاسی یک جامعه حاکم ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He sued for defamation.
[ترجمه گوگل]او به اتهام افترا شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]او برای بدنام کردن شکایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Companies A company may sue for defamation, but only in respect of statements which damage its business reputation.
[ترجمه گوگل]شرکت ها یک شرکت ممکن است برای افترا شکایت کند، اما فقط در رابطه با اظهاراتی که به اعتبار تجاری آن لطمه می زند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها یک شرکت ممکن است به دنبال تهمت و افترا باشند، اما تنها در رابطه با اظهاراتی که به شهرت تجاری آن لطمه وارد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This category, however, overlaps with that of defamation, etc., only by accident.
[ترجمه گوگل]با این حال، این مقوله تنها به طور تصادفی با افترا و غیره همپوشانی دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال این مقوله با ترکیب بدنام کردن و غیره همپوشانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The company sued for defamation.
[ترجمه گوگل]این شرکت به دلیل افترا شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت خواستار بدنامی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Another defence to an action for defamation is that of fair comment.
[ترجمه گوگل]دفاع دیگر از اقدام برای افترا، اظهار نظر منصفانه است
[ترجمه ترگمان]یک دفاع دیگر در برابر یک اقدام برای بدنام کردن این است که نظر منصفانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because defamation law is concerned with reputation, a statement can be defamatory only if it is communicated to a third person.
[ترجمه گوگل]از آنجا که قانون افترا به شهرت مربوط می شود، یک بیانیه تنها در صورتی می تواند افتراآمیز باشد که به شخص ثالثی ابلاغ شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که قانون تهمت به اعتبار مربوط است، یک بیانیه می تواند به فرد سوم توهین شود اگر به فرد سوم منتقل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Under the legislation individual victims of Stasi defamation would be able to see and use their records to restore their reputation.
[ترجمه گوگل]طبق این قانون، قربانیان افترا استاسی می توانند سوابق خود را ببینند و از آنها برای بازگرداندن شهرت خود استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]تحت این قانون، افراد فردی متهم به تهمت و افترا قادر به دیدن و استفاده از سوابق خود برای بازیابی شهرت خود خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تهمت (اسم)
abuse, libel, accusation, scandal, defamation, accusal, delation, slur, smear word

افترا (اسم)
libel, defamation, accusal, detraction, obloquy, mud

بدنامی و رسوایی (اسم)
defamation

بد گویی (اسم)
defamation, vituperation, vilification, detraction, obloquy, denunciation, malediction, gossip

تخصصی

[حقوق] هتک حرمت، توهین و افترا

انگلیسی به انگلیسی

• slander, libel, calumny
defamation is the damaging of someone's reputation by saying something bad and untrue about them; a legal term.

پیشنهاد کاربران

the act of harming someone's reputation by saying or writing bad things about them
حقوق
عمل آسیب رساندن به آبروی یک نفر با گفتن یا نوشتن چیزهای بد در مورد او
** تهمت یا افترا به بیانیه یا اظهارنظری گفته می شود که ادعایی آشکار یا ضمنی به یک فرد، کسب وکار، فراورده، گروه، حکومت، دین یا ملت نسبت می دهد که موجب ایجاد تصویری منفی یا نادرست برای آنها می شود. این واژه با توجه به شرایط حقوقی همچنین شامل سخنان تحقیرآمیز یک فرد نسبت به دیگری بدون در نظر گرفتن راستی یا کذب بودن آن، که چه به صورت کلامی یا نوشتاری منتشر شده باشد، می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

Trump rages in court as E Jean Carroll testifies during defamation trial
The lawsuit accused his former associates of defamation.
One member of the team is suing for slander and defamation of character.
a defamation lawsuit/case/action

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/defamation• https://en.wikipedia.org/wiki/Defamation
افترا زنی
تهمت زنی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : defame
اسم ( noun ) : defamation
صفت ( adjective ) : defamatory
قید ( adverb ) : _
بهتان
افترا، تهمت بی جا،
هتک آبرو، بدنام سازی
Meaning
​the act of damaging somebody’s reputation by saying or writing bad or false things about them
. E. g
1 ) Johnny Depp’s $50M 💥Defamation Suit💥 Should Be Tossed Because Of UK “Wife Beater” Ruling, Amber Heard Says
...
[مشاهده متن کامل]

2 ) Farhadi’s claim for 💥defamation💥 against Masihzadeh was dismissed after the court found there was insufficient evidence to suggest Masihzadeh was deliberately trying to damage the director’s reputation

افترا ( بطور عام )

بپرس