dead set against

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: utterly opposed to; strongly against.

- Her parents were dead set against her marriage to a man so much older than she.
[ترجمه هادی] پدر و مادرش به شدت مخالف ازدواج او با مردی خیلی بزرگتر از خودش بودند.
|
[ترجمه گوگل] پدر و مادرش در برابر ازدواج او با مردی بسیار مسن تر از او مخالف بودند
[ترجمه ترگمان] پدر و مادرش مرده بودند، ازدواج با مردی که خیلی از او بزرگ تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس