data compression

/ˈdeɪtəkəmˈpreʃn̩//ˈdeɪtəkəmˈpreʃn̩/

متراکم سازی داده ها

جمله های نمونه

1. Data compression can increase the effective speed at which a connection operates by getting rid of redundant information.
[ترجمه گوگل]فشرده سازی داده ها می تواند با خلاص شدن از شر اطلاعات اضافی، سرعت مؤثری را که در آن یک اتصال کار می کند، افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]فشرده سازی اطلاعات می تواند سرعت موثر اتصال را افزایش دهد که در آن یک اتصال با خلاص شدن از شر اطلاعات اضافی انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Since data compression relies on redundancy in the information to be compressed, performance is affected by the nature of the data.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که فشرده سازی داده ها متکی به افزونگی در اطلاعاتی است که باید فشرده شوند، عملکرد تحت تأثیر ماهیت داده ها قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که فشرده سازی اطلاعات بر روی افزونگی اطلاعات تکیه دارد، عملکرد تحت تاثیر ماهیت داده ها قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It doesn't have error correction or data compression and for £24 I'd expect these features to be standard.
[ترجمه گوگل]تصحیح خطا یا فشرده سازی داده ها را ندارد و برای 24 پوند انتظار دارم این ویژگی ها استاندارد باشند
[ترجمه ترگمان]برای تصحیح خطا یا فشرده سازی داده ها و برای ۲۴ پوند انتظار آن را ندارم که این ویژگی ها استاندارد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These years, Image compression becomes a hotspot of data compression.
[ترجمه گوگل]در این سال ها فشرده سازی تصویر به کانون فشرده سازی داده ها تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]این سال ها فشرده سازی تصویر نقطه کانونی فشرده سازی اطلاعات می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper summarizes main techniques of image data compression and addresses the issue of image coding standard as well as coding identifier for end user of the digital library.
[ترجمه گوگل]این مقاله تکنیک‌های اصلی فشرده‌سازی داده‌های تصویر را خلاصه می‌کند و به مسئله استاندارد کدگذاری تصویر و همچنین شناسه کدگذاری برای کاربر نهایی کتابخانه دیجیتال می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تکنیک های اصلی فشرده سازی اطلاعات تصویر را خلاصه کرده و به مساله استاندارد کدگذاری تصویر و شناسه کدگذاری برای کاربر نهایی کتابخانه دیجیتال می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Vector quantization is a very important method of data compression.
[ترجمه گوگل]کوانتیزاسیون برداری یک روش بسیار مهم برای فشرده سازی داده ها است
[ترجمه ترگمان]کمیت برداری یک روش بسیار مهم فشرده سازی اطلاعات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Text compression is a branch of data compression are lossless compression.
[ترجمه گوگل]فشرده سازی متن شاخه ای از فشرده سازی داده ها به صورت فشرده سازی بدون تلفات است
[ترجمه ترگمان]فشرده سازی متن شاخه ای از فشرده سازی data فشرده سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To improve testing data compression ratios, a test-bit-rearrangement algorithm and an end-flag alternation-run-length code scheme are proposed based on the characteristics of precomputed test sets.
[ترجمه گوگل]برای بهبود نسبت‌های فشرده‌سازی داده‌ها، یک الگوریتم بازآرایی بیت تست و یک طرح کد متناوب-اجرای-طول پرچم پایانی بر اساس ویژگی‌های مجموعه‌های آزمایشی از پیش محاسبه‌شده پیشنهاد شده‌اند
[ترجمه ترگمان]برای بهبود نسبت فشرده سازی اطلاعات تست، یک الگوریتم باز - بازآرایی - بیتی و یک الگوی کد کوتاه تبدیل به پرچم مبتنی بر خصوصیات مجموعه های تست precomputed پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the base of analyzing the popular data compression algorithm, the paper discusses two approach of the recorded data compression in detail.
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل الگوریتم فشرده سازی داده های رایج، این مقاله دو رویکرد فشرده سازی داده های ثبت شده را به تفصیل مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]در اساس تحلیل الگوریتم فشرده سازی اطلاعات عمومی، این مقاله دو رویکرد فشرده سازی اطلاعات ثبت شده را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A new test data compression technique based on encoding series and alternation sequences is proposed.
[ترجمه گوگل]یک تکنیک فشرده‌سازی داده‌های آزمایشی جدید بر اساس سری‌های رمزگذاری و توالی‌های متناوب پیشنهاد شده‌است
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک فشرده سازی اطلاعات تست جدید مبتنی بر دنباله encoding و توالی تناوبی پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The arithmetic coding data compression method is very well - known.
[ترجمه گوگل]روش فشرده سازی داده های رمزگذاری حسابی بسیار شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]روش فشرده سازی اطلاعات کدگذاری حسابی به خوبی شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We introduce the SAR raw data compression coding application with the improved code book and get well experiment effect.
[ترجمه گوگل]ما برنامه کدگذاری فشرده سازی داده خام SAR را با کتاب کد بهبودیافته معرفی می کنیم و اثر آزمایش خوبی را دریافت می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برنامه کدگذاری فشرده سازی داده های خام SAR را با کتاب کد اصلاح شده معرفی می کنیم و تاثیر تجربه خوبی به دست می آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aim To research lossless data compression in data acquisition systems.
[ترجمه گوگل]هدف تحقیق در مورد فشرده سازی داده های بدون تلفات در سیستم های اکتساب داده ها
[ترجمه ترگمان]هدف برای تحقیق از دست دادن فشرده سازی اطلاعات در سیستم های کسب داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The data compression technique is an essential one of Synthetic Aperture Radar ( SAR ).
[ترجمه گوگل]تکنیک فشرده سازی داده یکی از ضروریات رادار دیافراگم مصنوعی (SAR) است
[ترجمه ترگمان]تکنیک فشرده سازی اطلاعات یکی از مهم ترین روش های رادار دریچه مصنوعی (SAR است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] فشردگی داده ها ؛ متراکم سازی داده ها - فشرده سازی داده ذخیره ی داده به شیوه ای که فضای کمتری را اشغال کند . مثلاً رشته کاراکترهای تکراری را می توان با کدهای کوتاه جا به جا کرد . مانند کاراکترزیر 35 بار تکرار شده است . یا چیزی شبیه به آن . اکثر فایلهای متن را می توان تا نصف اندازه ی معمولی خود . و تصاویر دیجیتالی شده را تا 0/10 اندازه ی اصلی فشرده کرد . برنامه های به زبان ماشین را نمی توان فشرده کرد . نگاه کنید به zip file . stuffit pcx jpeq mpeg .
[برق و الکترونیک] فشرده سازی داده ها روشی برای کاهش تعداد بیتهای داده ها بدون از دست رفتن اطلاعات و به منظور ارسال سریع تر و کار آمد تر، داده های دریافتی در محل گیرنده به شکل اولیه ی خود بر می گردند . - فشرده سازی داده ها

انگلیسی به انگلیسی

• reduction of a file containing data using a special algorithm (computers)

پیشنهاد کاربران

data compression ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: فشرده‏سازی داده‏ها
تعریف: روشی برای رمزبندی داده‏ها به نحوی که داده‏ها فضای کمتری به خود اختصاص دهند

بپرس