data communication

/ˈdeɪtəkəˌmjuːnəˈkeɪʃn̩//ˈdeɪtəkəˌmjuːnɪˈkeɪʃn̩/

ارتباط داده ای

جمله های نمونه

1. Any combination of fixed and mobile telephony and data communications can operate as a single entity over the Ericsson Business Network.
[ترجمه گوگل]هر ترکیبی از تلفن ثابت و سیار و ارتباطات داده می تواند به عنوان یک موجودیت واحد در شبکه تجاری اریکسون عمل کند
[ترجمه ترگمان]هر ترکیبی از ارتباطات تلفنی و تلفن همراه و ارتباطات داده ها می تواند به عنوان یک نهاد واحد بر روی شبکه کسب وکار اریکسون عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Data Communications: Collection and manipulation of data on the shop floor with a view to allowing more efficient management of the industry's resources.
[ترجمه گوگل]ارتباطات داده‌ها: جمع‌آوری و دستکاری داده‌ها در سطح فروشگاه با هدف امکان مدیریت کارآمدتر منابع صنعت
[ترجمه ترگمان]ارتباطات داده ها: جمع آوری و دستکاری داده ها در طبقه فروشگاه با توجه به اجازه مدیریت کارآمدتر منابع صنعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The vulnerability of data communications and message data to interception is exacerbated with the use of distributed networks and wireless links.
[ترجمه گوگل]آسیب پذیری ارتباطات داده و داده پیام در برابر رهگیری با استفاده از شبکه های توزیع شده و پیوندهای بی سیم تشدید می شود
[ترجمه ترگمان]آسیب پذیری ارتباطات داده ها و اطلاعات پیام برای رهگیری با استفاده از شبکه های توزیع شده و پیوندهای بی سیم تشدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For systems-oriented software such as data communications and systems-management products, the company has made the systems-based approach to pricing more flexible.
[ترجمه گوگل]برای نرم افزارهای مبتنی بر سیستم مانند ارتباطات داده و محصولات مدیریت سیستم، این شرکت رویکرد مبتنی بر سیستم را برای قیمت گذاری انعطاف پذیرتر کرده است
[ترجمه ترگمان]برای نرم افزارهای مبتنی بر سیستم ها چون ارتباطات داده ها و محصولات مدیریت سیستم ها، شرکت رویکرد مبتنی بر سیستم ها را برای قیمت گذاری انعطاف پذیرتر ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eurotech, designers and distributors of value-added data communications systems.
[ترجمه گوگل]Eurotech، طراحان و توزیع کنندگان سیستم های ارتباطات داده ارزش افزوده
[ترجمه ترگمان]Eurotech، طراحان و توزیع کنندگان سیستم های ارتباطات داده های مبتنی بر ارزش افزوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Data communication system, information processing device and method, recording medium and program.
[ترجمه گوگل]سیستم ارتباط داده، دستگاه و روش پردازش اطلاعات، رسانه و برنامه ضبط
[ترجمه ترگمان]سیستم ارتباطات داده، ابزار پردازش اطلاعات و روش ضبط رسانه و برنامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thus the data communication monitor sends its own polling signal to the front-end device's next port is polled .
[ترجمه گوگل]بنابراین مانیتور ارتباط داده سیگنال نظرسنجی خود را به پورت بعدی دستگاه جلویی ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین مانیتور ارتباط داده سیگنال اخذ رای خود را به بندر بعدی ارسال می کند که از نظر سنجی مورد نظرسنجی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Railway operators and manufacturers have standardized a data communication network that interconnects programmableequipment between and within rail vehicles.
[ترجمه گوگل]اپراتورها و سازندگان راه آهن یک شبکه ارتباطی داده را استاندارد کرده اند که تجهیزات قابل برنامه ریزی را بین و درون وسایل نقلیه ریلی به هم متصل می کند
[ترجمه ترگمان]اپراتورهای راه آهن و تولید کنندگان یک شبکه ارتباطی داده ها را استاندارد کرده اند که ارتباط متقابل بین و درون وسایل نقلیه ریلی را به هم متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a data communication system capable of variable rate transmission, high rate packet data transmission improves utilization of the forward link and decreases the transmission delay.
[ترجمه گوگل]در یک سیستم ارتباطی داده‌ای که قادر به انتقال نرخ متغیر است، انتقال داده‌های بسته با نرخ بالا، استفاده از لینک رو به جلو را بهبود می‌بخشد و تاخیر انتقال را کاهش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در یک سیستم ارتباطات داده که قادر به انتقال نرخ متغیر است، انتقال داده بسته به نرخ بالای استفاده از پیوند آتی را بهبود می بخشد و تاخیر انتقال را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This agreement with M2M platform to achieve industry data communication terminal process design.
[ترجمه گوگل]این توافق با پلت فرم M2M برای دستیابی به صنعت ارتباطات طراحی فرآیند ترمینال
[ترجمه ترگمان]این قرارداد با پلت فرم M۲M برای دستیابی به طراحی فرآیند ارتباطات اطلاعات صنعت به صنعت نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The physical structure of data communication network of single-chip processor is improved to bring about data communication of many computers.
[ترجمه گوگل]ساختار فیزیکی شبکه ارتباطی داده پردازشگر تک تراشه بهبود یافته است تا ارتباطات داده بسیاری از کامپیوترها را ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]ساختار فیزیکی شبکه ارتباطات داده ها از پردازشگر تک تراشه به منظور ایجاد ارتباط داده با بسیاری از رایانه ها، بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Simplex: Data communication in one direction only. Contrast to Full duplex, Half duplex.
[ترجمه گوگل]Simplex: ارتباط داده فقط در یک جهت کنتراست با Full Duplex، Half Duplex
[ترجمه ترگمان]Simplex: ارتباطات داده فقط در یک جهت کاملا دوطرفه، کاملا دوطرفه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper discusses the performance of field data communication network in the circumstance of finite user.
[ترجمه گوگل]این مقاله عملکرد شبکه ارتباطی داده میدانی را در شرایط کاربر محدود مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله عملکرد شبکه ارتباطی داده های می دانی را در شرایط کاربر محدود مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The data communication hardware and software of low-voltage power line based on coding method are built on RISE320
[ترجمه گوگل]سخت افزار و نرم افزار ارتباط داده خط برق فشار ضعیف بر اساس روش کدگذاری بر پایه RISE320 ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]سخت افزار ارتباطی داده ها و نرم افزار خط انتقال توان پایین مبتنی بر روش کد گذاری بر روی RISE۳۲۰ ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] مخابره داده ها ؛ ارتباط داده ها - ارتباطات داده ای انتقال اطلاعات از یک کامپیوتر به دیگری . برای ایجاد ارتباط میان کامپیوترها جنبه های گوناگونی از فرایند ارتباطاتی باید استاندارد شود . استاندارد بین المللی ISO 7498ISO هفت لایه را معرفی می کند که باید در آنها تصمیمات گرفته شوند این لایه ها عبارتند از :1- لایه فیزیکی - چه نوع سیگنالهای الکترونیکی میان ماشینها مبادله می شود . نمونه های استاندارد این سطح در RS-232 , MODEM شرح اده شده اند . 2. لایه اتصال - چگونگی دو ماشین ارسال و دریافت فیزیکی، سیگنالها را هماهنگ می کنند ؟ برای شناخت نمونه ها، نگاه کنید به : HANDASHKING PACKET . لایه ی شبکه - چگونه یک ماشین با دیگری ارتباط بر قرار می کند ؟ برای شناخت نمونه ها . نگاه کنید به : Hayes compatibility x.25 packet . 4 لایه ی انتقال - چگونه فرستنده مطمئن می شود که پیام را درست دریافت کردن است ؟ برای شناخت نمونه ها، نگاه کنید به kermit , XMODEM . پنج - لایه ی جلسه ( نشست ) - چگونه ماشینها یکدیگر را معرفی می کنند ؟ چگونه کاربران یکدیگر را معرفی می کنند ؟ 6- لایه ی نمایش ( ارائه ) وقتی اطلاعات به ماشین کاربر می رسد . به چه چیزی شبیه است ؟ 7 - لایه ی کاربردی - اطلاعات چگونه درون سیستم نرم افزاری که آن را پردازش خواهد کرد . جای می گیرد ؟ در یک سیستم ساده برخی از این لایه ها با دست اداره می شوند .
[ریاضیات] انتقال داده ها و سوابق، ارتباطات داده ای، مخابره ی داده ها

انگلیسی به انگلیسی

• transference of data from one computer to another, transmission of coded information

پیشنهاد کاربران

data communication ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: ارتباط داده‏ای
تعریف: نوعی ارتباط که با انتقال داده‏ها صورت می‏گیرد

بپرس