dubbing


معنی: روغن چرم، عمل پیراستن
معانی دیگر: روغن چرم، عمل پیراستن

جمله های نمونه

1. She was dubbed by the newspapers 'The Angel of Death'.
[ترجمه گوگل]روزنامه ها به او لقب «فرشته مرگ» دادند
[ترجمه ترگمان]این زن را آنجل مرگ لقب داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The walls must be dubbed out before painting.
[ترجمه گوگل]دیوارها باید قبل از رنگ آمیزی دوبله شوند
[ترجمه ترگمان]دیوار باید قبل از نقاشی به او لقب داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The king dubbed Tom a knight.
[ترجمه گوگل]پادشاه به تام لقب شوالیه داد
[ترجمه ترگمان]پادشاه به تام یک شوالیه لقب داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is the film dubbed or are there subtitles?
[ترجمه گوگل]فیلم دوبله شده یا زیرنویس داره؟
[ترجمه ترگمان]آیا فیلم دوبله شده است یا زیرنویس آن است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The music and the dialogue spoken by the German and French were dubbed in afterwards.
[ترجمه گوگل]موسیقی و دیالوگ های آلمانی و فرانسوی پس از آن دوبله شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن موسیقی و گفتگویی که از سوی آلمانی و فرانسوی بر زبان آمد، بعدا به آن لقب داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the height of her career, Orson Welles dubbed her "the most exciting woman in the world".
[ترجمه گوگل]اورسون ولز در اوج حرفه‌اش، او را «هیجان‌انگیزترین زن جهان» نامید
[ترجمه ترگمان]در اوج حرفه خود، اورسون ولس او را \"هیجان انگیزترین زن در جهان\" نامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She dubbed up out of her pocket.
[ترجمه گوگل]از جیبش دوبله کرد
[ترجمه ترگمان]او از جیبش بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We dubbed him Fatty.
[ترجمه میلاد علی پور] اسمشو گذاشتیم چاقالو
|
[ترجمه گوگل]ما به او لقب چاقی دادیم
[ترجمه ترگمان]ما بهش \"فتی بول\" لقب دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'd rather watch a film with subtitles than one dubbed into English.
[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم فیلمی با زیرنویس ببینم تا فیلمی که به انگلیسی دوبله شده باشد
[ترجمه ترگمان]ترجیح می دهم فیلمی را با زیرنویس ببینم تا اینکه به انگلیسی لقب داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One newspaper dubbed him 'Eddie the Eagle', and the name stuck.
[ترجمه گوگل]یکی از روزنامه ها به او لقب «ادی عقاب» را داد و نامش ماندگار شد
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه او را به نام ادی عقاب نام برد و نام آن گیر افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To conceal his identity, the man's voice has been dubbed over.
[ترجمه گوگل]برای پنهان کردن هویت او، صدای این مرد دوبله شده است
[ترجمه ترگمان]برای پنهان کردن هویتش، صدای مرد به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This bill has already been dubbed up.
[ترجمه گوگل]این لایحه قبلا دوبله شده است
[ترجمه ترگمان]این لایحه قبلا دوبله شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The newspapers dubbed him 'the Boston Strangler'.
[ترجمه گوگل]روزنامه ها به او لقب «خفه کننده بوستون» دادند
[ترجمه ترگمان] روزنامه ها بهش لقب \"بوستون Strangler\" رو داده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The movie was poorly dubbed.
[ترجمه گوگل]دوبله فیلم ضعیف بود
[ترجمه ترگمان]فیلم به طرز ضعیفی دوبله شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was dubbed into Spanish for Mexican audiences.
[ترجمه گوگل]برای مخاطبان مکزیکی به اسپانیایی دوبله شد
[ترجمه ترگمان]این فیلم به زبان اسپانیایی برای مخاطبان مکزیکی ترجمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روغن چرم (اسم)
dubbin, dubbing

عمل پیراستن (اسم)
dubbin, dubbing

تخصصی

[سینما] صداگذاری - برگردان - آمیختن صدا - دوبله - دوبلاژ

انگلیسی به انگلیسی

• act of confer knighthood upon, act of investing with a title; act of providing a new soundtrack for a film or tape (often in a different language); adding of new music or other sounds to an existing recording

پیشنهاد کاربران

دوبله
لقب، نام گذاری شده
dubbing ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: صداگذاری
تعریف: ساخت صداهای مختلف و انطباق آنها با یک صحنه از فیلم ازطریق منابع صوتی گوناگون

بپرس