dropping

/ˈdrɑːpɪŋ//ˈdrɒpɪŋ/

معنی: متقاطر
معانی دیگر: انداختن، (هر چیزی که می افتد) افتان، افتانه، پرتابه، پشگل، فضله، پیخال، براز

جمله های نمونه

1. the dropping of "ly" in the word "slowly" is optional
انداختن "ly" از واژه ی "slowly" اختیاری است.

2. that country is dropping behind its neighbors
آن کشور دارد از همسایه هایش عقب می افتد.

3. Water dropping day by day wears the hardest rock away.
[ترجمه گوگل]ریزش آب روز به روز سخت ترین سنگ ها را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]روزی که همه چیز را از دست می دهد، سخت تر از آن است که سنگ را از آن بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Constant dropping wears away a stone.
[ترجمه گوگل]افتادن مداوم سنگ را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * تصویر متن زیر تصویر:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We were still playing at war — dropping leaflets instead of bombs.
[ترجمه گوگل]ما هنوز در جنگ بازی می کردیم - به جای بمب، اعلامیه می انداختیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز مشغول بازی در جنگ بودیم و به جای بمب، اوراق مشارکت در دست داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The apple tree leaned to the field, dropping its flowers on the grass.
[ترجمه گوگل]درخت سیب به زمین خم شد و گل هایش را روی چمن ها انداخت
[ترجمه ترگمان]درخت سیب به زمین خم شد و گل ها را روی علف ها گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Constant dropping wears the stone.
[ترجمه گوگل]افتادن مداوم سنگ را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * تصویر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She's been dropping subtle hints about what she'd like as a present.
[ترجمه گوگل]او نکات ظریفی را درباره آنچه که به عنوان هدیه می‌خواهد ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]او به چیزهایی که به عنوان هدیه دوست دارد اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The heat was overwhelming and people were dropping like flies.
[ترجمه گوگل]گرما طاقت فرسا بود و مردم مثل مگس می ریختند
[ترجمه ترگمان]گرما طاقت فرسا بود و مردم مثل مگس در حال افتادن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was dropping with fatigue and could not keep my eyes open.
[ترجمه گوگل]از خستگی می افتادم و نمی توانستم چشمانم را باز نگه دارم
[ترجمه ترگمان]از خستگی افتادم و نمی توانستم چشمانم را باز نگه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then she told them she was dropping out of college. That really set the cat among the pigeons.
[ترجمه گوگل]سپس به آنها گفت که در حال ترک دانشگاه است که واقعا گربه را در میان کبوترها قرار داد
[ترجمه ترگمان]بعد بهشون گفت که از دانشگاه اومده بیرون اون واقعا گربه هارو گذاشت وسط کبوترها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He's always dropping off in front of the TV.
[ترجمه گوگل]او همیشه جلوی تلویزیون می آید
[ترجمه ترگمان]او همیشه جلوی تلویزیون از زمین می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. People were dropping like flies in the intense heat.
[ترجمه گوگل]مردم در گرمای شدید مثل مگس می افتادند
[ترجمه ترگمان]مردم مثل مگس هایی که در گرمای شدید پرواز می کردند، به زمین می افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are dropping out and trying to find new ways of living.
[ترجمه گوگل]آنها در حال ترک تحصیل هستند و سعی می کنند راه های جدیدی برای زندگی پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها دارند پیاده می شوند و سعی می کنند راه های جدیدی برای زندگی پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متقاطر (صفت)
dropping, falling in drops

تخصصی

[نساجی] تخلیه کردن - خالی کردن - ضایعات

انگلیسی به انگلیسی

• letting fall; leaving fallow; falling, descending; declining; something that has dropped

پیشنهاد کاربران

ببخشید ولی معنی "عَن" میده در بعضی موارد
افت پیدا کردن
کاهش یافتن
حذف کردن
Dropping indoor mask mandate , new York joins blue states easing covid rules
با حذف با لغو ماسک زدن داخل ساختمان, نیویورک ملحق شد به جمع ایالت های رنگ آبی ، دستورات کووید کاهش یافت
قطع شدن تماس
سرزدن
بیرون انداختن
پایین آوردن - پایین چرخاندن
ذکرنکردن

بپرس