doghouse

/ˈdɒgˌhɑːws//ˈdɒɡhaʊs/

معنی: لانه سگ، سگ دانی
معانی دیگر: خانه ی سگ، لانه ی سگ، گندانه

جمله های نمونه

1. in the doghouse
مورد خشم،مغضوب

2. he has been in the doghouse with the boss for weeks
هفته ها است که مورد خشم رئیس است.

3. Her husband was in the doghouse for leaving her to cope on her own.
[ترجمه گوگل]شوهرش در خانه سگ بود که او را رها کرده بود تا خودش با آن کنار بیاید
[ترجمه ترگمان]شوهرش در لانه لانه بود که او را تنها بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm in the doghouse - I broke Sara's favourite vase this morning.
[ترجمه رحيم زرين نشان] من خشمگینم - امروز صبح گلدان مورد علاقه سارا را شکستم
|
[ترجمه گوگل]من در خانه سگ هستم - امروز صبح گلدان مورد علاقه سارا را شکستم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح گلدان مورد علاقه سارا را شکستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Snoopy lies on the top of his doghouse almost covered in newly fallen snow.
[ترجمه رحيم زرين نشان] اسنوپی ( نام سگ ) روی لانه اش دراز کشیده بود که تقریبا با بارش برف به تازگی پوشیده شده بود
|
[ترجمه گوگل]اسنوپی در بالای خانه سگ خود تقریبا پوشیده از برف تازه دراز کشیده است
[ترجمه ترگمان]اسنوپی در بالای doghouse که تقریبا در برف تازه افتاده بود قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ralph built Grover a doghouse with windows and a hinged door.
[ترجمه گوگل]رالف برای گروور یک سگ‌خانه با پنجره‌ها و درهای لولایی ساخت
[ترجمه ترگمان]رالف Grover را با پنجره و دری بسته ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He staked the doghouse into the ground with three stakes, all he had.
[ترجمه گوگل]سگ خانه را با سه چوب، تمام آنچه داشت، به زمین زد
[ترجمه ترگمان]او لانه سگ را با سه چوب بازی کرد، تنها چیزی که داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not a doghouse, not a rat trap, not a rabbit hutch. . . not anything, not yet.
[ترجمه گوگل]نه سگ خانه، نه تله موش، نه کلبه خرگوش نه هیچی، نه هنوز
[ترجمه ترگمان]نه یک لانه سگ، نه یک تله موش، نه یک لانه خرگوش، نه یک لانه خرگوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm in the doghouse for forgetting Valentine's Day.
[ترجمه گوگل]من برای فراموش کردن روز ولنتاین در خانه سگ هستم
[ترجمه ترگمان]من برای فراموش کردن روز والنتاین توی لونه سگ هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So why was he in the doghouse?
[ترجمه گوگل]پس چرا او در خانه سگ بود؟
[ترجمه ترگمان]پس چرا توی لونه سگ بوده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mate's doghouse is in the yard and cats are not welcome there.
[ترجمه گوگل]سگ خانه میت در حیاط است و گربه ها در آنجا پذیرایی نمی کنند
[ترجمه ترگمان]دور زدن همسر و گربه ها در حیاط دیده می شود و گربه ها از آن استقبال نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Don't you know that her doghouse was moved there?
[ترجمه گوگل]آیا نمی دانید که خانه سگ او به آنجا منتقل شده است؟
[ترجمه ترگمان]مگر نمی دانستید که doghouse به آنجا نقل مکان کرده اند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A little house and a beer mug: what else does that say but ‘Doghouse Brewing’? And all it took was the addition of a handle in the cutout of the door.
[ترجمه گوگل]یک خانه کوچک و یک لیوان آبجو: چه چیزی جز «دم کردن خانه سگ» می گوید؟ و تنها چیزی که لازم بود اضافه کردن یک دستگیره در برش درب بود
[ترجمه ترگمان]یک خانه کوچک و یک لیوان آبجو: چه چیز دیگری می گوید، اما \"doghouse Brewing\"؟ و تنها چیزی که گرفت این بود که دستگیره در را قطع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Marvin loves to sleep in doghouse.
[ترجمه گوگل]ماروین دوست دارد در خانه سگ بخوابد
[ترجمه ترگمان]ماروین عاشق خوابیدن تو لونه سگ هاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He has been in the doghouse with the administration for months.
[ترجمه گوگل]او ماه هاست که در خانه سگ با اداره بوده است
[ترجمه ترگمان]او ماه ها است که با دولت درگیر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He is in the dog house with his boss for criticize in the company's policy.
[ترجمه گوگل]او برای انتقاد در خط مشی شرکت با رئیسش در خانه سگ است
[ترجمه ترگمان]او در خانه سگ با رئیسش به خاطر انتقاد از سیاست شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Husbands and wives use this dog house doghouse term when they are angry at each other.
[ترجمه گوگل]زن و شوهرها وقتی از دست یکدیگر عصبانی هستند از این اصطلاح خانه سگ استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]شوهران و شوهران زمانی از این خانه این سگ استفاده می کنند که از یکدیگر عصبانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Don't look for perfume in the dog house.
[ترجمه گوگل]در خانه سگ به دنبال عطر نباشید
[ترجمه ترگمان]به خاطر عطری که توی خانه سگ ها هست نگاه نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. I'm dog house because I forgot to pay my bills. My roommates are really angry.
[ترجمه گوگل]من سگ خانه هستم چون فراموش کردم قبض هایم را بپردازم هم اتاقی های من واقعا عصبانی هستند
[ترجمه ترگمان]من خونه سگ هستم چون یادم رفت قبض هام رو بدم همخونه ایم خیلی عصبانی هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The man say: Dog House.
[ترجمه گوگل]مرد گفت: خانه سگ
[ترجمه ترگمان]: مرد گفت سگ - سگ -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Land on the dog house.
[ترجمه گوگل]زمین در خانه سگ
[ترجمه ترگمان]سرزمین سگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. I sank into an exquisite passivity staring ahead as dazzling colours flushed and flew, metamorphosing into duck elephant cat dog house.
[ترجمه گوگل]در حالی که رنگ‌های خیره‌کننده برافروخته شده و پرواز می‌کردند، در یک انفعال بدیع غرق شدم و به جلو خیره شدم و به خانه سگ گربه فیل اردک تبدیل شدم
[ترجمه ترگمان]من در حالی که رنگ های روشن و خیره کننده به جلو خیره شده بودم، در حالی که رنگ های روشن و خیره کننده به جلو خیره شده بودند، به داخل خانه سگ آبی سگ پناه بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. After a weekend of sawing and hammering nails into 2-by-4s, the dog house was finished.
[ترجمه گوگل]پس از یک آخر هفته اره کردن و کوبیدن میخ ها به صورت 2 در 4، خانه سگ به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]پس از یک هفته اره اره و کوبیدن میخ به ۲ تا ۴ ثانیه، خانه سگ به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. This was done, and when the villager heard of it, he released dog house.
[ترجمه گوگل]این کار انجام شد و وقتی روستایی از آن مطلع شد، خانه سگ را آزاد کرد
[ترجمه ترگمان]این کار انجام شد و هنگامی که روستایی از آن خبر یافت، خانه سگ را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. However, when you see it near Canis Major it looks more like a dog house !
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که آن را در نزدیکی Canis Major می بینید، بیشتر شبیه یک خانه سگ به نظر می رسد!
[ترجمه ترگمان]با این حال، وقتی آن را در نزدیکی Canis می بینید، بیشتر شبیه به یک خانه سگ است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. John: Oh no ~, now i am really in the dog house.
[ترجمه گوگل]جان: اوه نه ~، الان واقعاً در خانه سگ هستم
[ترجمه ترگمان]اوه، نه، من الان واقعا تو خونه سگ هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. My girlfriend says she wants to break up. I'm dog house now.
[ترجمه گوگل]دوست دخترم می گوید می خواهد جدا شود من الان سگ خانه هستم
[ترجمه ترگمان]دوست دخترم میگه میخواد بهم بزنه من الان خونه سگ هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. If you foul again in this game, you will be dog house.
[ترجمه گوگل]اگر در این بازی دوباره خطا کنید، خانه سگ خواهید بود
[ترجمه ترگمان]اگر دوباره این بازی را بکنی، خانه سگ خواهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Far away, a sleeping Doberman, lying halfway out of his dog house, is awakened by the SOUND of RUNNING FEET on the grass.
[ترجمه گوگل]دورتر، یک دوبرمن خوابیده که در نیمه راه بیرون از خانه سگش دراز کشیده است، با صدای دویدن پا روی چمن ها از خواب بیدار می شود
[ترجمه ترگمان]یک سگ sleeping که در نیمه راه خانه سگش خوابیده بود از خواب بیدار شد و با the running که روی علف ها خوابیده بود بیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لانه سگ (اسم)
doghouse

سگ دانی (اسم)
doghouse

تخصصی

[نفت] اتاقک حفار

انگلیسی به انگلیسی

• kennel, small outdoor shelter for a dog
if you are in the dog-house, you are in disgrace and people are annoyed with you; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

doghouse ( n ) ( dɑɡhaʊs ) =a small shelter for a dog to sleep in
doghouse
In some cases, doghouses may be involved in criminal activities, such as when they are used to conceal illegal items or as a location for illegal activities. For example, a doghouse may be used to hide drugs or weapons, or it could be used as a place to hide from law enforcement
...
[مشاهده متن کامل]

در بعضی متون، این کلمه اشاره ای به فعالیت ها یا مکان های مجرمانه است. به عبارتی محل مخفی کردن چیزهای غیرقانونی، مانند سلاح، مواد مخدر و. . .

منابع• https://www.cps.gov.uk/legal-guidance/county-lines-offending• https://assets.college.police.uk/s3fs-public/2022-03/Menu_of_tactics.pdf
in a situation in which someone is angry at you for something you did or did not do
be in the doghouse
در دردسر و هچل افتادن.
Be in the dog house
آن روی سگ کسی بالا آمدن ( بودن ) ، عصبانیت خود را سر کسی خالی کردن

Be in the dog house
آن روی سگ کسی بالا آمدن ( بودن ) ، عصبانیت خود را سر کسی خالی کردن
اصطلاح :
To be in the doghouse : دچار مشکل بودن
به عنوان مثال:
. I'm in the doghouse at work : من در کارم دچار مشکل شده ام.
خانه سگ.

بپرس