curtain raiser

/ˈkɜːrtn̩ˈreɪzər//ˈkɜːtn̩ˈreɪzə/

(تئاتر و غیره)، (نمایش کوتاهی که پیش از برنامه ی اصلی اجرا می شود) مقدمه، پیش درآمد، پیش پرده، تئاتر پیش درامد نمایش، پیش پرده پرده کوتاه پیش ازغازنمایش بزرگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a short play presented before the main production.

(2) تعریف: any brief preliminary event.

جمله های نمونه

1. A local team are playing as a curtain raiser to the game between England and Italy.
[ترجمه گوگل]یک تیم محلی به عنوان پرده بازی بین انگلیس و ایتالیا بازی می کند
[ترجمه ترگمان]یک تیم محلی به عنوان a پرده برای بازی بین انگلستان و ایتالیا بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This leading part is likely to be the curtain raiser of her opera career.
[ترجمه گوگل]این بخش اصلی احتمالاً پرده‌ای از حرفه اپرا او خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این قسمت برجسته احتمالا the پرده ای از حرفه اپرا او خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For Americans Pearl Harbor was the curtain raiser for World War II.
[ترجمه گوگل]برای آمریکایی ها پرل هاربر پرده ای برای جنگ جهانی دوم بود
[ترجمه ترگمان]برای آمریکایی ها پرل هاربر، raiser پرده برای جنگ جهانی دوم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Since it's acting as a curtain raiser to new styles.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که به عنوان پرده ای برای سبک های جدید عمل می کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این نمایش به عنوان یک پرده نقاشی برای سبک های جدید عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For it was as the curtain raiser for society debutantes that Almack's was famous.
[ترجمه گوگل]زیرا آلمک به عنوان پرده برای اولین‌ها در جامعه معروف بود
[ترجمه ترگمان]چون به خاطر این بود که پرده نمایش برای جامعه debutantes که مشهور بود، جلب توجه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The torch relay is the curtain raiser for the Olympic games and is a very simple issue.
[ترجمه گوگل]رله مشعل پرده بازی های المپیک است و مسئله ای بسیار ساده است
[ترجمه ترگمان]مراسم حمل مشعل، raiser پرده برای بازی های المپیک است و یک مساله بسیار ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. China seems to feel unusually bold before the Summer Olympics, seen here as a curtain raiser for the nation's ascent to pre-eminence in the world.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد چین قبل از بازی‌های المپیک تابستانی به‌طور غیرمعمولی جسورانه احساس می‌کند، که در اینجا به عنوان پرده‌ای برای صعود این کشور به برتری در جهان دیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که چین پیش از المپیک تابستانی، به طور غیرمعمول احساس شجاعت می کند، این جا به عنوان a پرده برای صعود کشور به برتری در جهان دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. NEW YORK (Reuters) - Renren's successful IPO could be the curtain raiser for what is to come if the world's No. 1 social networking site, Facebook, goes public next year.
[ترجمه گوگل]نیویورک (رویترز) - عرضه اولیه اولیه سهام موفق رنرن می تواند پرده ای باشد برای آنچه که اگر شبکه اجتماعی شماره 1 جهان، فیس بوک، در سال آینده عمومی شود، پیش می آید
[ترجمه ترگمان]نیویورک (رویترز)- IPO موفق Renren می تواند the پرده برای آنچه که در صورتی که سایت شبکه اجتماعی شماره ۱ جهان، فیس بوک، سال آینده منتشر شود، باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Only on Thursday, Germany coach Jurgen Klinsmann ruled his captain out of the World Cup curtain raiser - with the key midfielder struggling with a calf complaint.
[ترجمه گوگل]تنها روز پنجشنبه، یورگن کلینزمن، سرمربی آلمان، کاپیتان خود را از حضور در جام جهانی محروم کرد - در حالی که هافبک کلیدی با شکایت از ساق پا دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه ترگمان]در روز پنج شنبه (یورگن Klinsmann)، مربی آلمان (یورگن Klinsmann)، کاپیتان خود را از پرده پرده جام جهانی، که هافبک کلیدی در کش مکش با شکایت یک گوساله داشت، اداره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• short play or performance presented before the main play
a curtain-raiser is a short play that is performed before a longer, more important one.
a curtain-raiser is also a relatively minor event that is like a major one that happens after it.

پیشنهاد کاربران

curtain raiser ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: پیش پرده 1
تعریف: نوعی نمایش کوتاه که پیش از آغاز نمایش اصلی اجرا می شود

بپرس