curate

/ˈkjʊrət//ˈkjʊərət/

معنی: معاون کشیش بخش
معانی دیگر: (در اصل) کشیش، معاون کشیش (دهکده یا شهرک)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a parish priest.

جمله های نمونه

1. I found myself second curate in a large mission called Kibuye on the outskirts of Kisumu town.
[ترجمه گوگل]در یک مأموریت بزرگ به نام کیبویه در حومه شهر کیسومو، خود را سرپرست دوم یافتم
[ترجمه ترگمان]من معاون کشیش دوم را در یک ماموریت بزرگ به نام Kibuye در حومه شهر Kisumu پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His young curate, Father Gannon, was trying to wake him up.
[ترجمه گوگل]سرپرست جوان او، پدر گانون، سعی داشت او را بیدار کند
[ترجمه ترگمان]کشیش جوان، پدر Gannon، سعی داشت بیدارش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was clear that he was no ordinary curate.
[ترجمه گوگل]معلوم بود که او یک سرپرست معمولی نیست
[ترجمه ترگمان]آشکار بود که او کشیش معمولی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He served briefly as a curate before teaching at St Patrick's seminary at Maynooth.
[ترجمه گوگل]او قبل از تدریس در مدرسه علمیه سنت پاتریک در Maynooth به مدت کوتاهی به عنوان سرپرست خدمت کرد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان معاون کشیش در مدرسه علوم سنت پاتریک در Maynooth خدمت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr Copley had in youth been a curate at Larksoken when the Victorian church was still standing.
[ترجمه مائده حوایی] آقای کاپلی در جوانیزمانی که هنوز کلیسای ویکتوریا پابرجا بود، یک کشیش در لارکسوکن بود.
|
[ترجمه گوگل]آقای کاپلی در جوانی، زمانی که کلیسای ویکتوریا هنوز پابرجا بود، در لارکسوکن سرپرستی می کرد
[ترجمه ترگمان]آقای \"کاپلی\" وقتی که کلیسای ویکتوریا هنوز ایستاده بود یه معاون کشیش بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When Peter was made curate in a northern suburb of Bristol, Anna celebrated the event by becoming pregnant.
[ترجمه مائده حوایی] هنگامی که پیتر در شمالی ترین حومه ی بریستول سرپرست شد، آنا این رویداد را با بارداری خود جشن گرفت.
|
[ترجمه گوگل]هنگامی که پیتر در حومه شمالی بریستول به عنوان سرپرست انتخاب شد، آنا با حامله شدن این رویداد را جشن گرفت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که پیتر در یکی از حومه های شمال بریستول کشیش شد، آنا این رویداد را با حامله شدن جشن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He had already become Curate of Denton in 175 following on Dale's resignation of that post.
[ترجمه مائده حوایی] او در سال ۱۷۵ پس از استعفای دیل از مقام سرپرستی دنتون به این سمت دست یافت.
|
[ترجمه گوگل]او پیش از این در سال 175 پس از استعفای دیل از آن سمت، سرپرست دنتون شده بود
[ترجمه ترگمان]او پیش از این در سال ۱۷۵ پس از استعفای دیل در این پست به Curate تبدیل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A curate rode towards them on a bicycle and raised his flat hat as he passed the column of men.
[ترجمه گوگل]یک متصدی با دوچرخه به سمت آنها رفت و در حالی که از ستون مردان عبور می کرد، کلاه تختش را بالا آورد
[ترجمه ترگمان]کشیش سوار بر دوچرخه به سوی ایشان رفت و کلاه flat را که از ستون سربازان می گذشت بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In early years as a curate at Workington, the cruelties of the means test for taxation shook him into protest.
[ترجمه گوگل]در سال‌های اولیه به‌عنوان سرپرست در ورکینگتون، بی‌رحمی‌های آزمون درآمد برای مالیات، او را به اعتراض واداشت
[ترجمه ترگمان]در اوایل سال، به عنوان یک معاون کشیش در Workington، نتیجه آزمایش مالیات برای مالیات او را به اعتراض واداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He looks and sounds like the second curate in a three-priest parish, and his speciality was killing silently.
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد و به نظر می رسد که سرپرست دوم در یک کلیسای سه کشیش است و تخصص او کشتن بی سر و صدا بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد کشیش دوم در بخش سه کشیش بخش است و در مورد تخصص او در سکوت مشغول قتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The curate was troubled by the conflict between his love of biblical study and the chores of the parish.
[ترجمه گوگل]سرپرست از تضاد بین عشق او به مطالعه کتاب مقدس و کارهای کلیسا ناراحت بود
[ترجمه ترگمان]کشیش از جدال بین عشق و مطالعه کتاب مقدس و کاره ای کلیسا رنجیده خاطر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I was, as a newly arrived curate, somewhat taken aback and went home to lick my wounds.
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک کارمند تازه وارد، تا حدودی متحیر شدم و به خانه رفتم تا زخم هایم را لیس بزنم
[ترجمه ترگمان]به عنوان معاون کشیش که تازه از راه رسیده بود، کمی یکه خورد و به خانه رفت تا wounds را لیس بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Build a niche brand and curate all aspects of it.
[ترجمه گوگل]یک نام تجاری خاص بسازید و تمام جنبه های آن را مدیریت کنید
[ترجمه ترگمان]یک برند مناسب ایجاد کنید و تمام جنبه های آن را به کار ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The office or duties of a curate.
[ترجمه گوگل]دفتر یا وظایف یک سرپرست
[ترجمه ترگمان] دفتر یا وظایف یه معاون کشیش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معاون کشیش بخش (اسم)
curate

انگلیسی به انگلیسی

• clergyman
a curate is a clergyman who helps a vicar or priest.

پیشنهاد کاربران

curate ( n ) : معاون کشیش
1. to select ( the best or most appropriate ) especially for presentation, distribution, or publication
گلچین کردن، به ویژه برای ارائه، توزیع یا انتشار
مثال: Organizers curate a balanced collection of short films, episodic projects and features both by U. S. Latino directors and Latin American artists across genres
...
[مشاهده متن کامل]

2. to select and bring together ( people or groups ) for a purpose that is dependent on the specific skills or talents of the members
انتخاب و گرد هم آوردن ( افراد یا گروه ها ) برای هدفی که به مهارت ها یا استعدادهای خاص اعضا بستگی دارد
مثال: Edens also curated a team of "local legends, " including Olympic gold medalists and National Geographic photographers
منبع:
https://www. merriam - webster. com/dictionary/curate

"Curate" means to select, organize, and manage a collection of things in a thoughtful and deliberate manner.
انتخاب و سازماندهی
گلچین کردن
دست چین کردن
مهندسی
Verb
🔰CambridgeDictionary. co. uk@🔰
to select things such as documents, music, products, or internet content to be included as part of a list or collection
CNN. COM@
. . .
"The US 👁️‍🗨️can curate👁️‍🗨️ a portfolio of transactional assurances that can help Iran sell the deal back home as being a sustainable and viable one, " says Vakil
...
[مشاهده متن کامل]

دست چین کردن
درست کردن !
لیست درست کردن
to curate the list
گزینش !
برگزار کردن
انتخاب کردن مطالب
به نمایش گذاشتن
both exhibitions are curated by the museum's director"
انتخاب کردن. سازماندهی. مواظبت از نمایشگاه و . . .
اداره نمایشگاه
کاردار، متصدی
نمایشگاه آرایی و نمایشگاه داری کردن
انتخاب و گردآوری مطالب
تنقیح مطلب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس