1. cigarette smoking is the main culprit in causing cancer of the lungs
سیگار کشیدن عامل اصلی سرطان ریه است.
2. Who is the culprit who has eaten all the strawberries?
[ترجمه گوگل]مقصر کیست که همه توت فرنگی ها را خورده است؟
[ترجمه ترگمان]این کیست که همه the را خورده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The police caught the culprit with the stolen articles in his car.
[ترجمه گوگل]پلیس مجرم را با اشیای مسروقه داخل خودرو دستگیر کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس یک متهم را با دزدی که در ماشینش بود دستگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In the Sherlock Holmes story, the culprit turned out to be a snake.
[ترجمه گوگل]در داستان شرلوک هلمز معلوم شد که مقصر یک مار است
[ترجمه ترگمان]در داستان شرلوک هولمز، مجرم تبدیل به یک مار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Are you the culprit who broke this window?
[ترجمه گوگل]آیا شما مقصری هستید که این پنجره را شکستید؟
[ترجمه ترگمان]تو مقصر هستی که این پنجره رو شکسته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Police finally managed to catch the culprit.
[ترجمه گوگل]پلیس بالاخره موفق شد مجرم را دستگیر کند
[ترجمه ترگمان]پلیس در نهایت توانست مجرم را دستگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Someone broke a cup: who was the culprit?
[ترجمه گوگل]یکی فنجان را شکست: مقصر کی بود؟
[ترجمه ترگمان]یه نفر یه لیوان شکسته که مقصر کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The main culprit in the current crisis seems to be modern farming techniques.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مقصر اصلی بحران کنونی تکنیک های کشاورزی مدرن باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد عامل اصلی در بحران کنونی، روش های کشاورزی مدرن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The culprit came clean after long questioning.
[ترجمه گوگل]مقصر پس از بازجویی طولانی پاک شد
[ترجمه ترگمان]این متهم پس از بازجویی های طولانی تمیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The police put the culprit in jail.
[ترجمه گوگل]پلیس مجرم را به زندان انداخت
[ترجمه ترگمان]پلیس مجرم را در زندان قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He knows the culprit but is not letting on.
[ترجمه گوگل]او مقصر را می شناسد اما اجازه نمی دهد
[ترجمه ترگمان]اون مقصر رو میشناسه ولی بهش اجازه نمیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. High production costs are the main culprit .
[ترجمه گوگل]هزینه های بالای تولید مقصر اصلی هستند
[ترجمه ترگمان]هزینه های بالای تولید مجرم اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Police collared the culprit as he was leaving the premises.
[ترجمه گوگل]پلیس در حالی که مجرم را در حال ترک محل بود، یقه گرفت
[ترجمه ترگمان]پلیس مجرم را در حین ترک محل دستگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The culprit will be whipped when he is found.
[ترجمه گوگل]وقتی مقصر پیدا شد شلاق می خورد
[ترجمه ترگمان]مجرم را وقتی پیدا می شود شلاق خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But woe betide the culprit who trespasses on the wrong side of 50.
[ترجمه گوگل]اما وای به حال مجرمی که از طرف اشتباه 50 تجاوز می کند
[ترجمه ترگمان]اما لعنت بر این گناهکار که در جنبه اشتباه ۵۰ سال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The most elusive culprit remains the built-in contradictions of the capitalist system.
[ترجمه گوگل]گریزان ترین مقصر، تضادهای درونی نظام سرمایه داری است
[ترجمه ترگمان]The متهم در تناقض با سیستم کاپیتالیسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The culprit: an educational program he had installed for his 3-year-old daughter.
[ترجمه گوگل]مقصر: یک برنامه آموزشی که برای دختر 3 ساله اش نصب کرده بود
[ترجمه ترگمان]مجرم: یک برنامه آموزشی که او برای دختر ۳ ساله اش نصب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید