crystalline lens

/ˈkrɪstəˌlaɪnˈlenz//ˈkrɪstəlaɪnlenz/

(کالبدشناسی) عدسی چشم (lens هم می گویند)، جلیدیه ,زجاجیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a transparent, biconvex, lenslike body in the eye, between the iris and the vitreous humor, that focuses light on the retina.

جمله های نمونه

1. The injurious conditions of crystalline lens were examined for 156 workers exposed to trinitrotoluene(TNT) and the affecting factors to injury caused by TNT were analysed.
[ترجمه گوگل]شرایط مضر عدسی کریستالی برای 156 کارگر در معرض تری نیتروتولوئن (TNT) مورد بررسی قرار گرفت و عوامل مؤثر بر آسیب ناشی از TNT مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شرایط زیان آور لنز بلوری برای ۱۵۶ کارمند در معرض trinitrotoluene (تی ان تی)و عوامل موثر بر جراحت ناشی از تی ان تی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Background: The crystalline lens of the human eye is a biconvex elastic body behind the pupil.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: عدسی کریستالی چشم انسان یک جسم الاستیک دومحدب در پشت مردمک است
[ترجمه ترگمان]پس زمینه: لنز بلورین چشم انسان یک بدنه الاستیک biconvex پشت مردمک چشم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mercurialism eye ministry appears mercurialism sex crystalline lens changes, inspect a function to damage drop for central eyesight, view is narrow.
[ترجمه گوگل]مرکوریالیسم وزارت چشم به نظر می رسد جیوه گرایی جنسی تغییر لنز کریستالی، بررسی یک تابع برای آسیب قطره برای بینایی مرکزی، دید باریک است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که وزارت چشم Mercurialism تغییرات لنز بلوری را تغییر می دهد، یک عملکرد را برای آسیب دیدن دید مرکزی بررسی می کند، این دید باریک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Without reason, my eye crystalline lens tear, unconscious, the drop dribbles down.
[ترجمه گوگل]بدون دلیل، عدسی کریستالی چشم من پاره می شود، بیهوش، قطره چکه می کند
[ترجمه ترگمان]بدون دلیل، لنز بلورین چشم من، ناخودآگاه، فرو می ریزد، و قطره از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Using crystalline lens to distribute light, can need any different occasion requirements.
[ترجمه گوگل]استفاده از لنز کریستالی برای توزیع نور، می تواند به هر شرایط مختلف نیاز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]استفاده از لنز بلورین برای توزیع نور، می تواند به هر شرایط مورد نیاز متفاوتی نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Immediately behind the iris is the crystalline lens.
[ترجمه گوگل]بلافاصله پشت عنبیه عدسی کریستالی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بلافاصله پشت این عنبیه، لنز بلورین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Non - touch style process ensures that the surface of the crystalline lens keeps its.
[ترجمه گوگل]فرآیند سبک غیر لمسی تضمین می کند که سطح لنز کریستالی خود را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]فرآیند سبک غیر لمس تضمین می کند که سطح لنز بلوری آن را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fine focusing or accommodation of the eye is a function performed by the crystalline lens.
[ترجمه گوگل]تمرکز دقیق یا تطبیق چشم عملکردی است که توسط عدسی کریستالی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]تمرکز بر روی چشم یا محل اقامت چشم، تابعی است که توسط لنز بلوری انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Finish is meeting myopia returned later after operation of resect crystalline lens?
[ترجمه گوگل]پایان آیا ملاقات نزدیک بینی بعداً پس از عمل عدسی کریستالی رزکت برمی گردد؟
[ترجمه ترگمان]پس از عملیات لنز بلورین resect، myopia یک meeting برگشت است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Over time the natural lens of the eye the crystalline lens gradually loses its flexibility.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان عدسی طبیعی چشم، عدسی کریستالی به تدریج انعطاف پذیری خود را از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]با گذشت زمان، لنز طبیعی چشم به تدریج انعطاف پذیری خود را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To invest the possibility and effect of total vitrectomy in crystalline lens.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری امکان و اثر ویترکتومی کامل در لنز کریستالی
[ترجمه ترگمان]برای سرمایه گذاری در امکان و تاثیر مجموع vitrectomy در لنز بلورین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس