crossbow

/ˈkrɒˌsboʊ//ˈkrɒsbəʊ/

معنی: کمان پولادی، کمان زنبورکی
معانی دیگر: (جنگ افزار قدیمی) کمان زنبورکی، خاج کمان، کمان زنبورکى، کمان پولادى، گوله کمان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a bow mounted on a wooden stock that shoots arrows by means of a trigger mechanism.

جمله های نمونه

1. Hundreds of men were cut down by crossbow fire.
[ترجمه عقیل] صدها نفر به وسیله تیر کمان خمیده ( نوعی سلاح تیر اندازی ) کشته شدند
|
[ترجمه گوگل]صدها مرد در اثر تیراندازی با کمان پولادی کشته شدند
[ترجمه ترگمان]صدها نفر با تیر و کمان زخمی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Two or three weeks ago, a crossbow quarrel narrowly missed my face as we crossed the Lawnmarket.
[ترجمه گوگل]دو سه هفته پیش، وقتی از بازار چمن گذر می کردیم، یک دعوای کمان پولادی از چهره من دور شد
[ترجمه ترگمان]دو یا سه هفته پیش، با گذشت زمان برخورد با کمان صلیبی، صورتم را تنگ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A small crossbow bolt had been sent smashing into the back of his skull.
[ترجمه گوگل]یک پیچ کمان پولادی کوچک به پشت جمجمه اش کوبیده شده بود
[ترجمه ترگمان]یک تیر کمان کوچک به پشت جمجمه او اصابت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Another is killed by a crossbow bolt but the only door is bolted and the windows shuttered.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر در اثر تیر کمان ضربدری کشته می شود اما تنها در بسته شده و پنجره ها بسته شده است
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر توسط یک تیر کمان کشته می شود، اما تنها در بسته می شود و پنجره بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Remember the angle of the crossbow bolt in the priest's body?
[ترجمه گوگل]زاویه پیچ کمان پولادی در بدن کشیش را به خاطر دارید؟
[ترجمه ترگمان]زاویه تیر کمان به بدن کشیش رو به یاد بیار؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I heard the click of a crossbow and a bolt whirled warningly above my head.
[ترجمه گوگل]صدای صدای کمان پولادی و پیچ و مهره ای را شنیدم که به صورت هشداری بالای سرم می چرخید
[ترجمه ترگمان]صدای کلیک کمانش را شنیدم و تیری در بالای سرم چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The crossbow bolts and the arbalest have been hidden away.
[ترجمه گوگل]پیچ‌های کمان پولادی و آربالست پنهان شده‌اند
[ترجمه ترگمان]تیر و پیچ و کمان داران و the پنهان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thousands of High Elves were cut down by crossbow fire as they waded ashore.
[ترجمه گوگل]هزاران اِلف الف در حالی که به ساحل می‌رفتند با آتش تیراندازی از بین رفتند
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر از الف ها با تیر و کمان از ساحل عبور کردند و در ساحل به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Vladimir Putin aims at a whale with a crossbow, to take a piece of its skin for analysis on the Olga Bay, some 240 kilometers north-east of Nakhodka, on August 2 20
[ترجمه گوگل]ولادیمیر پوتین یک نهنگ را با کمان پولادی هدف قرار می دهد تا تکه ای از پوست آن را برای تجزیه و تحلیل در خلیج اولگا، حدود 240 کیلومتری شمال شرقی ناخودکا، در 2 20 اوت بگیرد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Superior Italian crossbow unit armoured with brigandine and a pavise.
[ترجمه گوگل]واحد کمان پولادی برتر ایتالیایی زرهی با بریگاندین و پاویس
[ترجمه ترگمان]یه گروه crossbow ایتالیایی با armoured و a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After the crossbow is loaded, insert the fishing fork from the front, then aim and shoot.
[ترجمه گوگل]پس از بارگیری کمان پولادی، چنگال ماهیگیری را از جلو وارد کنید، سپس نشانه بگیرید و شلیک کنید
[ترجمه ترگمان]بعد از این که کمان را پر کرد، قاشق ماهیگیری را از جلو و سپس نشانه گرفت و شلیک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dagger Sword gun crossbow with one hand hammer throwing weapons.
[ترجمه گوگل]تیراندازی تفنگ خنجر شمشیر با سلاح های پرتابی یک دست
[ترجمه ترگمان] خنجر \"کمان\" و \"کمان\" با یه دستی اسلحه رو پرتاب می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The crossbow is an excellent weapon for the militiaman, being easy to use, although slow to reload. These men carry a large pavise shield to give them some protection while reloading.
[ترجمه گوگل]کمان پولادی یک سلاح عالی برای شبه نظامیان است، استفاده از آن آسان است، اگرچه بارگیری مجدد آن کند است این مردان یک سپر بزرگ برای محافظت از آنها در هنگام بارگیری مجدد حمل می کنند
[ترجمه ترگمان]کمان The سلاح بسیار خوبی برای دفاع از نیروهای دفاعی است، اگر چه آرام بودن برای پر کردن تفنگ آسان است این آدم ها سپر مدافع بزرگی دارند که تا زمانی که خود را دوباره پر کنند از آن ها محافظت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Unlike the crossbow the Ballista derives its force from twisted animal sinew and not tension from the frontal arms.
[ترجمه گوگل]برخلاف کمان ضربدری، بالیستا نیروی خود را از رگه های پیچ خورده حیوانات و نه کشش از بازوهای جلویی می گیرد
[ترجمه ترگمان]برخلاف کمان crossbow، Ballista نیروی خود را از پی وتر twisted به دست می گیرد و تنش از بازوهای قدامی سرچشمه نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کمان پولادی (اسم)
crossbow

کمان زنبورکی (اسم)
crossbow

انگلیسی به انگلیسی

• bow shaped weapon from which arrows are fired
a crossbow is a weapon consisting of a small bow fixed across a piece of wood, which releases an arrow with great power when you press a trigger.

پیشنهاد کاربران

تیر و کمان
Crossbow Technology, Inc. was a California - based company with two main products. One was based on sensors and fibre optic gyroscope inertial sensor systems. This included inertial measurement units, attitude and heading reference systems, digital inclinometers and guidance, navigation and control units. Wikipedia
...
[مشاهده متن کامل]

شرکتی در آمریکا که روی تولید انواع سنسور ها کار می کند

crossbow ( ورزش )
واژه مصوب: کمان تفنگی
تعریف: سلاحی شامل کمانی کوتاه که بر روی تکیه گاهی تفنگ مانند سوار می شود و تیر با کشیدن ماشه از آن رها می شود
کمان زنبورکی
کراس بُ
کمان زنبورکی یا کمان پولادی یا کمان صلیبی یا زوبین ( به انگلیسی: Crossbow ) کمانی است که در حدود قرون وسطی در اروپا و سپس در عثمانی و ارتش های اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین نمونه پیشرفته و خشاب دار این سلاح توسط چینی ها تحت عنوان چو - کو - نو ( 連弩 ) به کار می رفت.
...
[مشاهده متن کامل]

یک نوع سلاح

بپرس