credit card

/ˈkredətˈkɑːrd//ˈkredɪtkɑːd/

کارت اعتباری، کارت یاورقه خرید نسیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of numerous cards, issued by banks, stores, or the like, allowing the holder to charge goods or services; charge card.

جمله های نمونه

1. Your credit card is no longer valid.
[ترجمه امیر] کارت اعتباری شما دیگر اعتبار ندارد
|
[ترجمه هستی] کارت اعتباری شما دیگر دارای اعتبار نیست
|
[ترجمه امیرمهدی] کارت اعتباری شما سوخته
|
[ترجمه گوگل]کارت اعتباری شما دیگر معتبر نیست
[ترجمه ترگمان]کارت اعتباریتون دیگه اعتبار نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The credit card business is down, and more borrowers are defaulting on loans.
[ترجمه عسل] کارت شناسایی ، کارت اعتباری
|
[ترجمه گوگل]تجارت کارت اعتباری رو به کاهش است و وام گیرندگان بیشتری از پرداخت وام ها خودداری می کنند
[ترجمه ترگمان]کار کارت اعتباری کم است و وام گیرندگان بیشتری در مورد وام کوتاهی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was charged with credit card fraud.
[ترجمه گوگل]او به کلاهبرداری از کارت اعتباری متهم شد
[ترجمه ترگمان]اون متهم به کلاه برداری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Will you be paying by cash or credit card?
[ترجمه N] آیا با پول نقد پرداخت خواهی کرد یا با کارت خرید
|
[ترجمه Fatima] In cash / by credit card
|
[ترجمه گوگل]آیا با پول نقد یا کارت اعتباری پرداخت خواهید کرد؟
[ترجمه ترگمان]پول نقد یا کارت اعتباری میدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had run up credit card debts of thousands of dollars.
[ترجمه گوگل]او هزاران دلار بدهی کارت اعتباری داشت
[ترجمه ترگمان]او کارت های اعتباری هزاران دلار را بالا برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This credit card allows you to withdraw up to £200 a day from cash dispensers.
[ترجمه گوگل]این کارت اعتباری به شما امکان می دهد روزانه تا 200 پوند از دستگاه های پول نقد برداشت کنید
[ترجمه ترگمان]این کارت اعتباری به شما این امکان را می دهد که روزانه ۲۰۰ پوند پس انداز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The credit card eliminates the need for cash or cheques.
[ترجمه گوگل]کارت اعتباری نیاز به پول نقد یا چک را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]کارت اعتباری نیاز به پول نقد یا چک را حذف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A free low-interest credit card can be a useful budgeting tool.
[ترجمه گوگل]یک کارت اعتباری رایگان کم بهره می تواند یک ابزار بودجه بندی مفید باشد
[ترجمه ترگمان]یک کارت اعتباری بهره کم می تواند یک ابزار بودجه بندی مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is very convenient to pay by credit card.
[ترجمه گوگل]پرداخت با کارت اعتباری بسیار راحت است
[ترجمه ترگمان]پرداخت کارت اعتباری بسیار مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I must retrieve my credit card from the waiter.
[ترجمه گوگل]من باید کارت اعتباری خود را از پیشخدمت پس بگیرم
[ترجمه ترگمان]باید کارت اعتباریم رو از دست پیشخدمت بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Are you paying in cash or by credit card?
[ترجمه کیانا] ایا با کارت اعتباری یا پول نقد پرداخت میکنید؟
|
[ترجمه گوگل]آیا به صورت نقدی پرداخت می کنید یا با کارت اعتباری؟
[ترجمه ترگمان]پول نقد یا کارت اعتباری رو میدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is a 2% surcharge on credit card users.
[ترجمه گوگل]برای کاربران کارت اعتباری 2 درصد اضافه هزینه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]۲ % مالیات بر روی کاربران کارت اعتباری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Companies can offer secure credit card transactions over the internet.
[ترجمه گوگل]شرکت ها می توانند تراکنش های امن با کارت اعتباری را از طریق اینترنت ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها می توانند تراکنش های کارت اعتباری را از طریق اینترنت تامین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Will you pay by credit card or in cash?
[ترجمه گوگل]آیا با کارت اعتباری پرداخت می کنید یا به صورت نقدی؟
[ترجمه ترگمان]کارت اعتباری یا نقد پرداخت می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] کارت اعتباری

انگلیسی به انگلیسی

• plastic card with a magnetic strip given to a customer by a bank or other business for the purpose of making purchases on credit, charge card, charge plate
a credit card is a plastic card that you use to buy goods on credit or to borrow money.

پیشنهاد کاربران

کارت خرید نسیه
credit card ( n ) ( krɛdət kɑrd ) =a small plastic card that you can use to buy goods and services and pay for them later, e. g. All major credit cards are accepted at our hotels.
credit card
کارت خرید، بُن کارت
کارت بانکی . کارت اعتباری
واژه credit card به معنای کارت اعتباری
واژه credit card به معنای کارت اعتباری به کارت کوچک و پلاستیکی گفته می شود که به وسیله آن می توانید برای کالاها یا خدمات مختلف پول پرداخت کنید. کاربرد credit card در ایران با آمریکا و سایر کشورهای غربی متفاوت است. در کشورهای غربی افراد وقتی با credit card پرداخت می کنند، بعدا پول آن کالا را پرداخت می کنند اما در ایران کارت اعتباری کارکردی شبیه به debit card دارد و همان موقع خرید از حساب بانکی شما پول کم می شود و به حساب فروشنده واریز می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: سایت بیاموز

کارت بانکی.
واژه credit card به معنای "کارت اعتباری" به کارت کوچک و پلاستیکی گفته می شود که به وسیله آن می توانید برای کالاها یا خدمات مختلف پول پرداخت کنید. کاربرد credit card در ایران با آمریکا و سایر کشورهای غربی
...
[مشاهده متن کامل]
متفاوت است. در کشورهای غربی افراد وقتی با credit card پرداخت می کنند، بعداً پول آن کالا را پرداخت می کنند، اما در ایران کارت اعتباری کارکردی شبیه به debit card دارد و همان موقع خرید از حساب بانکی شما پول کم می شود و به حساب فروشنده واریز می شود.

کارت اعتباری برای خرید
کارت اعتباری
a small plastic card which is used instead of money to pay for goods and services
کارت اعتباری
A small plastic card to pay a mony

کارت خرید اعتباری.
کارت اعتباری، کارت خرید،
کارت اعتباری
کارت خرید، a small plastic card which is used instead of money to pay for goods and services, I can pay by credit card. Can I pay by credit card
کارت خرید
a small plastic card which is used instead of money to pay for goods and services
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس