crane

/ˈkreɪn//kreɪn/

معنی: ماهیخوار بزرگ وابی رنگ، جر ثقیل، دراز کردن
معانی دیگر: (هر اسبابی که دارای بازوی متحرک برای بلند کردن یا نگهداشتن باشد) بازویی، با جرثقیل (یا بالاکش) بلند کردن یا حرکت دادن، (برای بهتر دیدن و غیره) گردن خود را دراز کردن، گردن افراشتن، (جانورشناسی) درنا (تیره ی gruidae)، جراثقال، بلندکن، بالاکش، باربردار، استیون کرین (نویسنده ی امریکایی)، باجرثقیل بلندکردن یاتکان دادن، درازکردن گردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of a family of tall, long-legged wading birds having long necks and bills.

- Cranes are well-known for their elegant courtship dances.
[ترجمه محمد] مرغان ماهی خوار به انجام رقص های زیبای خود برای جلب نظر جنس مخالف معروف هستند
|
[ترجمه گوگل] جرثقیل ها به خاطر رقص های زیبای خواستگاری خود معروف هستند
[ترجمه ترگمان] Cranes به خاطر رقص های elegant معروف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (informal) any bird resembling a crane, such as a heron.

(3) تعریف: a mechanical apparatus for lifting and moving heavy objects, having a tall, movable boom and a system of cables and pulleys.
مشابه: lift

- They used a crane to lift the cement blocks to where they were constructing the upper floors.
[ترجمه گوگل] آنها از جرثقیل برای بلند کردن بلوک های سیمانی به جایی که در حال ساخت طبقات بالایی بودند استفاده کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها از یک جرثقیل برای برداشتن بلوک های سیمانی به جایی که آن ها در حال ساخت طبقات بالاتر بودند، استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cranes, craning, craned
(1) تعریف: to extend (the neck), esp. in attempting to see something.

- I craned my neck to see over the crowd.
[ترجمه گوگل] گردنم را خم کردم تا جمعیت را ببینم
[ترجمه ترگمان] گردنم را دراز کردم تا جمعیت را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to raise, lower, or carry with or as with a crane.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: cranelike (adj.)
• : تعریف: to extend the neck in an attempt to improve one's view.

- Fans were craning to get a glimpse of the rock star as she got out of her car.
[ترجمه مریم] طرفداران از سر و کول هم بالا می رفتند تا راک استار را ببینند.
|
[ترجمه گوگل] وقتی ستاره راک از ماشینش پیاده می شد، طرفداران در حال تلاش بودند تا نگاهی اجمالی به ستاره راک داشته باشند
[ترجمه ترگمان] هنگامی که از اتومبیل پیاده شد طرفداران were را دیدند که می خواهند ستاره راک را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a crane lifts the cargo out of the ship's hatch
جرثقیل محموله را از دهانه ی بطن کشتی بیرون می آورد.

2. grab crane
بیل مکانیکی

3. to crane up building materials
مصالح ساختمانی را بالا بردن

4. a fireplace crane for holding a kettle
بازویی (فلزی) شومینه برای نگه داشتن کتری (روی آتش)

5. the metal weight at this end of the crane counterbalances the weight of the load at the other end
وزنه ی فلزی در این سر جراثقال سنگینی بار آن طرف آن را پارسنگ می کند.

6. Crane is a kind of bird with very long legs and neck.
[ترجمه کاظم فرقانی] درنا یک نوع پرنده با پاها و گردن بسیار بلند است.
|
[ترجمه گوگل]جرثقیل نوعی پرنده با پاها و گردن بسیار بلند است
[ترجمه ترگمان]مرغ نوعی پرنده با پاها و گردن بلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The crane lifted the container off the ship.
[ترجمه گوگل]جرثقیل کانتینر را از روی کشتی بلند کرد
[ترجمه ترگمان]جرثقیل جعبه را از کشتی بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A crane was already unloading crates and pallets.
[ترجمه گوگل]یک جرثقیل قبلاً جعبه ها و پالت ها را تخلیه می کرد
[ترجمه ترگمان]جرثقیل قبلا صندوق و جعبه ها را خالی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The crane lifted the heavy stone from the ground.
[ترجمه گوگل]جرثقیل سنگ سنگین را از روی زمین بلند کرد
[ترجمه ترگمان]جرثقیل سنگ سنگین را از زمین بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A crane had to be used to haul the car out of the stream.
[ترجمه گوگل]برای بیرون آوردن ماشین از رودخانه باید از جرثقیل استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]یک جرثقیل باید برای حمل خودرو از جریان آب مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The log was hauled up by a crane.
[ترجمه گوگل]کنده به وسیله جرثقیل بالا کشیده شد
[ترجمه ترگمان]تنه درخت با جرثقیل حمل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We used a crane to lift the piano into the theatre.
[ترجمه گوگل]ما از جرثقیل برای بلند کردن پیانو به سالن تئاتر استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از یک جرثقیل برای برداشتن پیانو به داخل تئاتر استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The driver slewed his crane round.
[ترجمه گوگل]راننده جرثقیل خود را زد
[ترجمه ترگمان]راننده جرثقیل خود را چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The load was lifted by means of a crane.
[ترجمه گوگل]بار توسط جرثقیل بلند شد
[ترجمه ترگمان]بار به وسیله یک جرثقیل بالا برده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. sluing the boom of a crane.
[ترجمه گوگل]بستن بوم جرثقیل
[ترجمه ترگمان]صدای انفجار یک جرثقیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The lumber was lifted by crane and dropped into the truck.
[ترجمه گوگل]الوار با جرثقیل بلند شد و داخل کامیون افتاد
[ترجمه ترگمان]چوب ها از جرثقیل بلند شد و به داخل کامیون افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهیخوار بزرگ وابی رنگ (اسم)
crane

جر ثقیل (اسم)
lift, crane, derrick

دراز کردن (فعل)
streak, extend, porrect, crane, lengthen, elongate, protract, prolong, prolongate

تخصصی

[سینما] جرثقیل فیلمبرداری - بالابر - جرثقیل
[عمران و معماری] جرثقیل
[زمین شناسی] جرثقیل
[صنعت] جرثقیل
[ریاضیات] جراثقال، کلنگ، جرثقیل
[نفت] جرثقیل

انگلیسی به انگلیسی

• machine for hoisting heavy materials; large wading bird
lift using a crane; stretch out one's neck (like a crane)
a crane is a large machine that moves heavy things by lifting them in the air.
a crane is also a kind of large bird with a long neck and long legs.
if you crane your neck, you stretch it to see or hear something better.

پیشنهاد کاربران

گردن کشیدن
crane 2 ( n ) =a large bird with long legs and a long neck
crane
crane 1 ( n ) ( kreɪn ) =a tall machine with a long arm, used to lift and move building materials and other heavy objects
crane
این واژه معمولا با Paper Cranes میاد که میشه درنا کاغذی، داستانش درباره دختریه که بخاطر بمب هیروشیما هسته ای میشه و تا قبل از مرگش می شنوه که اگه هزار تا درنا کاغذی ( شبیه قایق کاغذی ) درست کنه آرزوش بر
...
[مشاهده متن کامل]
آورده میشه که در نهایت میمیره ولی داستانش مردم ژاپن رو تحت تاثیر قرار میده و هر سال شش آگوست به یاد او هزاران درنا کاغذی درست می کنن

همتا، همآورد
We don’t yet have an equivalent crane for physics.
Dawkins is frustrated that there is not a similar “crane” to Darwinian natural selection in physics.
درنا
یک نوع از گونۀ دُرنا
پرندۀ دُرنا
جرثقیل
noun
[count]
1 : a big machine with a long arm that is used by builders for lifting and moving heavy things
◀️a crane operator [=a person who operates a crane]
2 : a type of tall bird that has a long neck and long legs and lives near water
...
[مشاهده متن کامل]

It would take a crane to lift that rock to find survivors : بلند کردن صخره به جرثقیل نیاز دارد تا بازماندگان را نجات دهیم

به پرند ه ی "دُرنا"هم گفته میشه. برای مثال ترکیبِ "paper crane" به معنای درنای کاغذی هست و یکی از اوریگامی های کلاسیک ژاپن محسوب میشه. در ژاپنی بهش میگن orizuru و بر این باورن که بالهای این پرنده روح رو
...
[مشاهده متن کامل]
به بهشت می بره. همین طور افسانه ای هست بر این مبنا که درست کردن هزار درنای کاغذی آرزوها رو براورده می کنه

Crane : noun machine for hosting Heavy materials
مرغ ماهی خوار
1 - crane ( عامیانه - American Slang ) ؛ شق کردن ( البته got a boner مصطلح تر است ) و مترادف با واژه رسمی و مودبانه تر Erection است . برای مثال:
Have you got a crane ?= Have you got a boner ?= Have you got an erection
...
[مشاهده متن کامل]

2 - یک پوزیشن سکسی از طریق بلند کردن زن از ران ها ( بطوریکه از زمین جدا بشه ) و همزمان تلمبه زدن مثلا:
I craned a delightful last night
معنی: دیشب یه سکس لذت بخش ( بشرح پوزیشن توضیح داده شده فوق ) داشتم.
3 - Crane game یا claw crane ماشین اسباب بازی ایستاده در فروشگاهها ، سوپر مارکت ها ، مراکز ورزشی و. . . که داخلش اسباب بازی های زیادی برای کودکان است.
4 - و معانی پر کاربرد دیگر شامل:
مرغ ماهیخوار بزرگ - جراثقال ( جرثقیل ) که به عنوان معانی اصلی به شکل هم اسم و هم فعل ( با معنای بلند کردن، دراز کردن ) ، کاربرد دارد.
مثال برای کاربرد فعل crane در جمله:
she craned her neck to get a better
view.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس