crack up

/ˈkrækˈəp//krækʌp/

معنی: خرد شدن، خنده کردن، متلاشی شدن، سقوط، درهم شکستگی
معانی دیگر: 1- خرد و خمیر شدن (مثل هواپیمایی که سقوط کرده)، از هم پاشیدن 2- (جسما یا از نظر روانی) بیمار شدن، درهم شکسته شدن 3-زدن زیر خنده یا گریه، سقوط هواپیما وغیره، درهم شکستگی، ترک خوردگی، (اتومبیل تصادف کرده یا هواپیمای سقوط کرده و غیره) خرد شدگی، داغان شدن، فروپاش، به سر زدگی

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: (informal) to break into uncontrollable laughter.
مشابه: fracture

(2) تعریف: to break down emotionally.
اسم ( noun )
حالات: crack-ups
(1) تعریف: a collision of a vehicle; crash.
مشابه: crash, smash

(2) تعریف: a mental collapse.

جمله های نمونه

1. I hunched that Rolls - Royce company would crack up.
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم که شرکت رولز رویس شکست خواهد خورد
[ترجمه ترگمان]من اون شرکت \"رویس رویس\" رو پیدا کردم که قاطی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pressure of life caused him to crack up.
[ترجمه گوگل]فشار زندگی باعث شد تا او را ترک کند
[ترجمه ترگمان]فشار زندگی باعث شد که اون به هم بخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'll crack up if you go on working so hard.
[ترجمه گوگل]اگر اینقدر به کار کردن ادامه بدی، شکست می خوری
[ترجمه ترگمان]اگه انقدر سخت کار کنی به هم می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You'll crack up if you carry on working like this.
[ترجمه گوگل]اگر به این کار ادامه دهید، دچار مشکل خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر مثل این کار کنی به هم می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whatever happened she mustn't crack up.
[ترجمه گوگل]هر اتفاقی که افتاد، او نباید به هم بخورد
[ترجمه ترگمان]هر اتفاقی که افتاده نباید به هم بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Family problems made him crack up.
[ترجمه گوگل]مشكلات خانوادگي او را وادار به هيجان كردن كرد
[ترجمه ترگمان]مشکلات خانوادگی او را وادار به ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cyril is going to crack up If he does not stop working so hard.
[ترجمه گوگل]سیریل اگر این همه سخت کار را متوقف نکند، می خواهد شکست بخورد
[ترجمه ترگمان]سی رل گفت: اگر این قدر سخت کار نکند، سی رل از جایش بلند می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The damaged windshield began to crack up all over.
[ترجمه گوگل]شیشه جلوی آسیب دیده شروع به ترکیدن کرد
[ترجمه ترگمان]شیشه جلویی خراب شده شروع به باز شدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I think it means one who become crack up caused by some sudden sorrowful news.
[ترجمه گوگل]من فکر می‌کنم این به معنای کسی است که در اثر یک خبر غم انگیز ناگهانی دچار کرک می‌شود
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم معنیش اینه که کسی که به خاطر یه سری خبر دردناک ناگهانی به هم زده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If he doesn't rest he'll crack up soon.
[ترجمه گوگل]اگر او استراحت نکند به زودی ترک می کند
[ترجمه ترگمان]اگر استراحت نکند به زودی به هوش خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If the does not rest he will crack up soon.
[ترجمه گوگل]اگر آرام نگیرد به زودی به هم خواهد خورد
[ترجمه ترگمان]اگر استراحت نکند به زودی به هوش خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The car that discovers him by person crack up.
[ترجمه گوگل]ماشینی که شخصاً او را کشف می‌کند، ترک می‌کند
[ترجمه ترگمان]ماشینی که او را از جا به جا می کند ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The comedian made his audience crack up with laughter.
[ترجمه گوگل]این کمدین تماشاگرانش را از خنده وادار کرد
[ترجمه ترگمان]این کمدین تماشاچیان را از خنده روده بر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرد شدن (فعل)
abate, diminish, wane, dwindle, slacken, relent, pass off, shrink, crush, decrease, lessen, decline, remit, narrow, flag, lower, de-escalate, crack up, depopulate, relax, fall away, grow away, grow down, pink, shrink away

خنده کردن (فعل)
heehaw, jest, chaff, chink, laugh, giggle, chortle, crack up, nicker

متلاشی شدن (فعل)
decompose, fragment, disintegrate, crack up, splinter, disjoint

سقوط (اسم)
drop, decline, downfall, fall, crash, collapse, chute, falling, crackup, prolapse, plumper, tailspin

درهم شکستگی (اسم)
crackup

انگلیسی به انگلیسی

• collapse; crash; laugh; cause another to laugh
if someone has a crack-up, they lose control of themselves and become mentally ill; an informal word.
collapse, mental breakdown

پیشنهاد کاربران

کم آوردن؛ دچار شکست روحی ( یا جسمی ) شدن
Example: 👇
NORMAN: Well, you see . . . ( Pause ) I’m gonna set myself on fire as a protest against the war.
SHELLY: I’m gonna burn with Norman. We’ve thought it all through and, like, if he burns himself alone that’s just one person. Everyone’ll say he’s insane, but if two of us do it . . . wow. Two people. What are they gonna say if two of us do it?
...
[مشاهده متن کامل]

MIKE ( Pause ) : Three of us.
COOTIE: Four of us.
NORMAN: You really want to do it?
MIKE: It’s the only way.
COOTIE: After the Christmas vacation.
MIKE: No, no, after graduation. We’ll study like mad and get fantastic grades and graduate with honors so they can’t say we were cracking up or anything.
* ( Hotel Universe - a play by Philip Barry )
ترجمه تحت الفظی خط آخر ( که مایک در مورد زمان خودسوزی به عنوان اعتراض صحبت می کند ) :
نه، نه، بعد از فارغ التحصیلی ( خدمون رو به آتش می کشیم ) . مثل خر میخونیم ( دیوانه وار درس می خونیم ) و نمره های عالی می گیریم و با درجه عالی فارغ التحصیل می شیم که کسی نتونه بگه کم آوردیم یا بخاطر هر چیز دیگه ای ( غیر از اعتراض سیاسی خود سوزی کردیم )

چندش - چندش شدن
مضمحل کردن
crack - up
a period of mental illness when someone is so upset or worried that they cannot think clearly or cannot deal with normal/ life/ an emotional breakdown
اسم
دوره ای از بیماری روانی که در آن شخصی آنقدر ناراحت یا نگران است که نمی تواند به وضوح فکر کند یا نمی تواند با زندگی عادی کنار بیاید/
...
[مشاهده متن کامل]

بحران یا فروپاشی روحی و احساسی
"He appeared to be on the verge of a complete crack - up. "
He had what he calls a "crack - up" when he was a young journalist.
Agatha Christie's marriage to her first husband Archie was followed by her famous crack - up and disappearance.

از خنده ترکیدن
crack someone up
کسی رو خندوندن
قطع و وصل شدن صدا پشت تلفن همراه
درست نتوانستن فکر کردن به خاطر مشکلی. به چیزی خندیدن
She’s so funny. She cracks me up.
I was beginning to think I was
cracking up!
از پا در آمدن
از خنده روده بر شدن، یا دیگران را از خنده روده بر کردن

بپرس