cowboy

/ˈkaʊˈbɔɪ//ˈkaʊboɪ/

معنی: گاو چران
معانی دیگر: (غرب ایالات متحده) گاوچران (که سوار بر اسب از دام ها نگهداری می کند)، (در نمایش ها و فیلم های وسترن) کابوی (سواری که مسلح است و در تیراندازی و گاهی خوانندگی مهارت دارد)، (انگلیس - خودمانی) پیشه ور ناشی، گاوبان، گاوچران

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a mounted cattle herdsman employed by ranches of the western United States.

(2) تعریف: a man who is skilled in riding horses and roping, esp. one who competes in rodeos.

(3) تعریف: (informal) a man who is arrogantly or foolishly heedless of danger, as in difficult or complex situations, and who enjoys demonstrating his masculinity.

جمله های نمونه

1. I've got a cowboy outfit for the fancy dress party.
[ترجمه گوگل]من یک لباس کابویی برای مهمانی لباس های فانتزی دارم
[ترجمه ترگمان]من یه لباس کابوی برای مهمونی بالماسکه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hip-hop, cowboy wind, and the wind wind wind, occupation, fur, all-match, hippie, ladies fashion, Korean, Japanese, what is it Fashion is the urban special logo, is a city in the vast city of special psychological needs.
[ترجمه گوگل]هیپ هاپ، باد گاوچرانی، و باد باد، شغل، خز، همه‌چیز، هیپی، مد زنانه، کره‌ای، ژاپنی، چه چیزی است مد آرم ویژه شهری است، شهری در شهر وسیع روان‌شناسی خاص نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]Fashion - هاپ، باد گاوچران، و باد بادی، سرگرمی، خز، خز، لباس های زنانه، کره ای، ژاپنی، و ژاپنی، یک شهر در شهر بزرگ نیازهای روانشناسی خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cowboy was whipping his horse.
[ترجمه گوگل]کابوی اسبش را شلاق می زد
[ترجمه ترگمان]گاوچران اسبش را شلاق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I don't much like cowboy films/movies.
[ترجمه گوگل]من زیاد از فیلم/فیلم های کابوی خوشم نمی آید
[ترجمه ترگمان]من فیلم های گاوچران \/ فیلم زیادی دوست ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cowboy splashed his way across the shallow stream with his cow.
[ترجمه گوگل]گاوچران با گاو خود از رودخانه کم عمق عبور کرد
[ترجمه ترگمان]گاوچران به همراه گاو روش خود را از میان رودخانه کم عمق پخش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He dressed up as a cowboy for the party.
[ترجمه گوگل]او برای مهمانی لباس گاوچران پوشید
[ترجمه ترگمان] اون به عنوان یه کابوی برای مهمونی لباس پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was a spoof cowboy film.
[ترجمه گوگل]این یک فیلم کابوی جعلی بود
[ترجمه ترگمان]این فیلم یک کابوی گمراه کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had a cowboy costume on.
[ترجمه گوگل]او یک لباس گاوچران به تن داشت
[ترجمه ترگمان] اون لباس کابویی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the old cowboy films, the baddies always get beaten in the end.
[ترجمه گوگل]در فیلم های قدیمی گاوچران، بدها همیشه در پایان کتک می خورند
[ترجمه ترگمان]در فیلم های کابویی کهنه، baddies همیشه مورد ضرب و شتم قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those cowboy boots sure look like the genuine article.
[ترجمه گوگل]آن چکمه های کابوی مطمئناً شبیه به مقاله اصلی هستند
[ترجمه ترگمان]آن چکمه های گاوچران به طور حتم یک مقاله واقعی به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In his last film he starred as a cowboy.
[ترجمه گوگل]او در آخرین فیلم خود در نقش یک گاوچران بازی کرد
[ترجمه ترگمان]او در آخرین فیلم خود به عنوان یک گاوچران بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was wearing cowboy boots and a cowboy hat.
[ترجمه گوگل]چکمه های کابویی و کلاه گاوچرانی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]چکمه کابویی پوشیده بود و کلاه کابوی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He wore frayed jeans and cowboy shirts.
[ترجمه گوگل]او شلوار جین فرسوده و پیراهن های کابویی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]شلوار جین و بلوزهای بلند پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What is it that keeps a cowboy looking strong, young and ready for another roundup?
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث می شود که یک گاوچران قوی، جوان و آماده برای یک دور جدید به نظر برسد؟
[ترجمه ترگمان]این چه چیزی است که یک گاوچران قوی، جوان و آماده را برای جمع آوری دیگری نگه می دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Meanwhile, the cowboy trader is free to carry on ripping off unwary customers.
[ترجمه گوگل]در همین حال، تاجر کابوی آزاد است که مشتریان بی‌احتیاطی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، تاجر گاوچران آزاد است تا مشتریان بی احتیاط را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گاو چران (اسم)
buckaroo, cowboy, cowherd, cowhand, cowpoke, grazier, cowman, cowpuncher, waddle

انگلیسی به انگلیسی

• man who works with cattle; rodeo rider
a cowboy is a man employed to look after cattle in america.
a cowboy is also a male character in a western.
if you refer to workmen or a firm of contractors as cowboys, you mean that their method of working or the work they produce is unsatisfactory.

پیشنهاد کاربران

به معنی گاوچران مرد ولی معنی مرد شجاع و جسور هم میده
گاو چران
کسی که گاو ها را به چرا می برد
چوپان
گاوچران مرد
گاو چران ، مرد جسور و شجاع .
گاو چران

به عنوان صفت در زبان محاوره به آدم" نترس و جسور و ماجراجو" گفته میشه
گاو چران غرب ایالات متحده
گاو نر

گاو چران

بپرس