court order

جمله های نمونه

1. Her lawyer is challenging the legality of the court order.
[ترجمه گوگل]وکیل او قانونی بودن حکم دادگاه را به چالش می کشد
[ترجمه ترگمان]وکیل او قانونی بودن حکم دادگاه را به چالش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was deported on a court order following a conviction for armed robbery.
[ترجمه گوگل]او در پی محکومیت به سرقت مسلحانه به دستور دادگاه از کشور اخراج شد
[ترجمه ترگمان]او پس از محکومیت برای سرقت مسلحانه به حکم دادگاه از کشور اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She has decided not to appeal against a court order banning her from keeping animals.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفته است که علیه حکم دادگاه منع نگهداری از حیوانات تجدید نظر نکند
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفته است که علیه حکم دادگاه مبنی بر ممنوعیت نگهداری حیوانات از حیوانات، درخواست استیناف نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The government obtained a court order requiring the editor to reveal his source.
[ترجمه گوگل]دولت حکم دادگاهی را دریافت کرد که از سردبیر می‌خواست منبع خود را فاش کند
[ترجمه ترگمان]دولت یک دستور دادگاه را به دست آورد که به سردبیر نیاز داشت تا منبع خود را فاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His computer was seized under a court order.
[ترجمه گوگل]کامپیوتر او با حکم قضایی توقیف شد
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر او تحت فرمان دادگاه توقیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She sought a court order to have the partnership dissolved.
[ترجمه گوگل]او به دنبال حکم دادگاه برای انحلال شراکت بود
[ترجمه ترگمان]او به دنبال دستور دادگاه برای منحل کردن شراکت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The court order divests the company of all its assets.
[ترجمه گوگل]حکم دادگاه تمام دارایی های شرکت را واگذار می کند
[ترجمه ترگمان]حکم دادگاه برای شرکت همه دارایی های آن صادر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She tried to get a court order to prevent him from coming near her.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد برای جلوگیری از نزدیک شدن او به او حکم دادگاه بگیرد
[ترجمه ترگمان]سعی کرد حکم دادگاه را بگیرد تا از نزدیک شدن او جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A court order failed to stop her going public with the story.
[ترجمه گوگل]حکم دادگاه نتوانست جلوی انتشار این داستان را بگیرد
[ترجمه ترگمان]یک حکم دادگاه نتوانست جلوی رفتن او با این داستان را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In granting the county court order, Judge Geoffrey Vos said the families' affidavits showed they feared for their children.
[ترجمه گوگل]در صدور حکم دادگاه شهرستان، قاضی جفری ووس گفت که سوگندنامه های خانواده ها نشان می دهد که آنها برای فرزندان خود می ترسند
[ترجمه ترگمان]قاضی جفری Vos در اعطای حکم دادگاه به دادگاه، گفت که خانواده ها affidavits نشان دادند که از فرزندانشان می ترسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A court order would simply bar the attorneys from releasing the transcripts.
[ترجمه گوگل]حکم دادگاه به سادگی وکلا را از انتشار رونوشت منع می کند
[ترجمه ترگمان]حکم دادگاه به سادگی وکلا را از انتشار the منع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A court order freezing proceedings will expire on November the ninth.
[ترجمه گوگل]حکم دادگاه مبنی بر توقف روند رسیدگی در نهم نوامبر به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]روز نهم نوامبر، دستور توقف صدور حکم دادگاه خاتمه خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Construction is proceeding despite an interim court order restraining the company from putting it into commission.
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز با وجود حکم موقت دادگاه که شرکت را از راه اندازی آن منع می کند، ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]این ساختمان با وجود یک حکم دادگاه موقت در حال انجام است که این شرکت را از قرار دادن آن در کمیسیون منع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was not empowered by a court order or conservatorship to place him there.
[ترجمه گوگل]او با حکم دادگاه یا محافظه کاری این اختیار را نداشت که او را در آنجا قرار دهد
[ترجمه ترگمان]او توسط یک دستور دادگاه و یا کفالت اختیار نشده بود تا او را در آنجا قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Lastly, breach of such an undertaking or court order will amount to a contempt of court.
[ترجمه گوگل]در نهایت، نقض چنین تعهد یا حکم دادگاه به منزله اهانت به دادگاه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در نهایت، نقض چنین اقدامی و صدور حکم دادگاه باعث تحقیر دادگاه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] قرار یا دستور دادگاه

انگلیسی به انگلیسی

• legislative command, very strong request by the courts

پیشنهاد کاربران

بپرس