counterforce


پادنیرو، نیروی متقابل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of force.

جمله های نمونه

1. The large majority of the counterforce explosions are subsurface bursts targeted against silo farms.
[ترجمه گوگل]اکثریت انفجارهای نیروی متقابل، انفجارهای زیرسطحی هستند که علیه مزارع سیلو هدف قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]اکثر انفجارهای زیر سطحی در سطح زیر سطحی در برابر مزارع سیلو مورد هدف قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is technically known as a counterforce targeting strategy.
[ترجمه گوگل]این از نظر فنی به عنوان استراتژی هدف گیری نیروی متقابل شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این به طور تکنیکی به عنوان یک استراتژی هدف گیری counterforce شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Limited war need not always employ a counterforce strategy.
[ترجمه گوگل]جنگ محدود همیشه نیازی به استفاده از استراتژی نیروی متقابل ندارد
[ترجمه ترگمان]جنگ با مسئولیت محدود همیشه نیازمند استراتژی counterforce نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Currently, the only counterforce to the power of the capital is the supreme political power.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تنها نیروی متقابل قدرت پایتخت، قدرت عالی سیاسی است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، تنها دسترسی به قدرت سرمایه، قدرت عالی سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Part IV: Discuss the effect and counterforce between the civil war and the northern women.
[ترجمه گوگل]بخش چهارم: درباره تأثیر و نیروی متقابل بین جنگ داخلی و زنان شمالی بحث کنید
[ترجمه ترگمان]بخش چهارم: بحث و گفتگو بین جنگ داخلی و زنان شمالی را توضیح دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Counterforce and balance force in real kinematic pair are found by step-by-step approximation.
[ترجمه گوگل]نیروی متضاد و تعادل در جفت سینماتیک واقعی با تقریب گام به گام یافت می شود
[ترجمه ترگمان]نیروی تعادل و تعادل در جفت جنبشی واقعی با تقریب به مرحله یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Further on calculating support maximum counterforce and maximum deflection of pipe deformation.
[ترجمه گوگل]بیشتر در مورد محاسبه پشتیبانی حداکثر نیروی متقابل و حداکثر انحراف تغییر شکل لوله
[ترجمه ترگمان]علاوه بر محاسبه حداکثر counterforce و حداکثر انحراف ناشی از تغییر شکل لوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Action force and counterforce from formations ofand the hip, help to beautify your hip.
[ترجمه گوگل]نیروی عمل و نیروی متقابل از تشکیلات و لگن، به زیباتر شدن لگن شما کمک می کند
[ترجمه ترگمان]نیروی عمل و counterforce از formations ofand، به زیبا کردن باسن کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During the course of the seventies we would lose our residual counterforce capability.
[ترجمه گوگل]در طول دهه هفتاد ما توانایی باقیمانده نیروی متقابل خود را از دست دادیم
[ترجمه ترگمان]در طی اواخر دهه هفتاد، ما قابلیت counterforce باقی مانده خود را از دست خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The most talked about limited - war scenario takes the form of a " counterforce " attack.
[ترجمه گوگل]سناریوی جنگ محدود که بیشتر مورد بحث قرار گرفته است به شکل یک حمله "ضد نیروی" است
[ترجمه ترگمان]اکثر صحبت ها در مورد سناریوی جنگ محدود، شکل یک حمله \"counterforce\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this paper, we combine the specific characteristic of roadbed bearing pressure, and put forward railway line theory and calculate rail counterforce in particular.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، ما ویژگی خاص فشار یاتاقان بستر جاده را ترکیب می‌کنیم و تئوری خط راه‌آهن را مطرح می‌کنیم و به طور خاص نیروی متقابل ریل را محاسبه می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، مشخصه خاص فشار یاتاقان roadbed را ترکیب می کنیم و تئوری خط راه آهن را به طور خاص محاسبه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Anchor pile and trial pile is interactional in the static test with anchor pile providing counterforce.
[ترجمه گوگل]شمع لنگر و شمع آزمایشی در آزمایش استاتیک با شمع لنگر نیروی متقابل ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]توده لنگر و توده آزمایشی interactional در تست استاتیک با pile لنگر ارایه می شود که counterforce را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

In the context of nuclear weapons policy, counterforce is a military strategy that aims to destroy the enemy's nuclear weapons capabilities. This could involve targeting enemy missile silos, bombers, and other nuclear weapons delivery systems. The goal of counterforce is to reduce the enemy's ability to launch a nuclear attack and to deter them from doing so in the first place.
...
[مشاهده متن کامل]

در چارچوب سیاست تسلیحات هسته ای، نیروی متقابل ( بازدارنده ) یک استراتژی نظامی است که هدف آن از بین بردن قابلیت های تسلیحات هسته ای دشمن است. این می تواند شامل هدف قرار دادن انبارهای موشکی دشمن، بمب افکن ها و سایر سیستم های حمل سلاح هسته ای باشد. هدف نیروی متقابل کاهش توانایی دشمن برای حمله اتمی و جلوگیری از انجام آن در وهله اول است.
The United States has a counterforce nuclear strategy.
The strong nuclear force is a counterforce that holds protons and neutrons together in the nucleus of an atom.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/counterforce
نیروی مقابله کننده با وسایل استراتژیکی دشمن, استفاده از نیروی هوایی و موشکهای راهبردی برای تخریب نیروی دشمن
نیروی مقابله ای

بپرس