cough up

/ˈkɑːfˈəp//kɒfʌp/

1- (به همراه سرفه) بالا آوردن، 2- (عامیانه - به اکراه) دادن، سلفیدن، پرداختن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (slang) to give over (something demanded, esp. money).

- You owe me a hundred bucks! Now cough it up!
[ترجمه رضا] شما یکصد دلار به من بدهکاری! ردش کن بیاد!
|
[ترجمه گوگل] صد دلار به من بدهکار هستی حالا سرفه کن!
[ترجمه ترگمان] ! تو صد دلار بهم بدهکاری حالا سرفه کن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I'll have to cough up $000 a year for tuition.
[ترجمه گوگل]من باید سالی 000 دلار برای شهریه سرفه کنم
[ترجمه ترگمان]من مجبورم یک سال برای شهریه یک سال سرفه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You owe me £20. Come on, cough up!
[ترجمه رضا نیکزاد] شما بیست پوند به من بدهکارید. یالله ردش کن بیاد
|
[ترجمه گوگل]20 پوند به من مدیونی بیا سرفه کن
[ترجمه ترگمان]شما ۲۰ پوند به من بدهکار هستید زود باش، خفه شو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Will this be enough to persuade Congress to cough up?
[ترجمه گوگل]آیا این برای متقاعد کردن کنگره به سرفه کافی خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این برای متقاعد کردن کنگره به سرفه کافی خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Come on, cough up: who did it?
[ترجمه گوگل]بیا، سرفه کن: چه کسی این کار را کرد؟
[ترجمه ترگمان]زود باش، سرفه کن، چه کسی این کار را کرده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I've just had to cough up £10 for a parking fine.
[ترجمه گوگل]فقط مجبور شدم برای جریمه پارک 10 پوند سرفه کنم
[ترجمه ترگمان]من فقط باید ۱۰ پوند برای یک پارکینگ به جا می اوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He will have to cough up £15 for that shirt.
[ترجمه گوگل]او باید برای آن پیراهن 15 پوند سرفه کند
[ترجمه ترگمان]او باید ۱۵ پوند برای این پیراهن عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don't cough up the money until the job's finished.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که کار تمام نشده است، پول را سرفه نکنید
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که کار تمام شود، پول را از دست ندهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He could not but cough up his political scandal.
[ترجمه گوگل]او نمی توانست رسوایی سیاسی خود را سرفه کند
[ترجمه ترگمان]نمی توانست به خاطر رسوایی سیاسی خود سرفه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He owes us money, but he won't cough up.
[ترجمه گوگل]او به ما پول بدهکار است، اما سرفه نمی کند
[ترجمه ترگمان]او به ما پول بدهکاره، اما سرفه نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You'll have to cough up three dollars for that ticket.
[ترجمه گوگل]برای آن بلیط باید سه دلار سرفه کنید
[ترجمه ترگمان]باید سه دلار برای اون جریمه سرفه کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Doctors were worried when she started to cough up blood.
[ترجمه گوگل]وقتی او شروع به سرفه کردن خون کرد، پزشکان نگران شدند
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به سرفه کردن کرد پزشکان نگران بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Insurance companies had to cough up £10 million in storm damage claims.
[ترجمه گوگل]شرکت های بیمه مجبور شدند 10 میلیون پوند خسارت طوفان را جبران کنند
[ترجمه ترگمان]شرکت های بیمه باید ۱۰ میلیون پوند به ادعای خسارت طوفان به سرفه بپردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Come on, cough up:where've you been?
[ترجمه گوگل]بیا، سرفه کن: کجا بودی؟
[ترجمه ترگمان]زود باش، سرفه کن، کجا بودی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I suppose taxpayers will have to cough up again.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم مالیات دهندگان باید دوباره سرفه کنند
[ترجمه ترگمان]فکر کنم taxpayers مجبور میشن دوباره سرفه کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Elsewhere, we were expected to cough up to watch pop pygmies mime to their latest singles.
[ترجمه گوگل]در جای دیگر، از ما انتظار می رفت که سرفه کنیم تا پیگمی های پاپ را به آخرین تک آهنگ های خود تقلید کنیم
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر، ما انتظار داشتیم که up pygmies pop را به آخرین تک آهنگ آن ها تماشا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (informal) expel something by coughing; give up, relinquish; pay; blurt out suddenly

پیشنهاد کاربران

COUGH UP
همون سرفیدن پول هستش
مثلا میگن چقدر پول سرفیدی برای چیزی
How much money did you cough up?
چقدر پول سرفیدی؟
با ناراحتی پرداخت کردن مبلغی پول
پس زدن
بالا آوردن چیزی مثل خون و خلط با سرفه کردن
Give unwillingly به اکراه به کسی دادن
Cough it up
ردکن بیاد
Phrasal verb - informal :
۱ - پول/اطلاعات/سرنخ و . . . . را علیرغم میل باطنی و به اِکراه به کسی دادن
به عنوان مثال :
Insurance companies had to cough up $10 million in storm damage claims
...
[مشاهده متن کامل]

۲ - بالا آوردن چیزی از درون گلو یا ریه ها به داخل دهان
به عنوان مثال :
You must go to the doctor if you’re coughing up blood
۳ - پول زور دادن
سرکیسه را شل کردن
با اکراه پولی را پرداخت کردن
به عنوان مثال :
Grumman finally coughed up $40 million in settlement of the legal claims against it

منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/cough-up
رسیدگی کردن
سَرِ کیسه را شل کردن
عامیانه خودمان میگیم باید بِصُرفی یا میگن باید بیاده شی ( از نظر مالی ) یعنی پول شل کنی
ناخوشایند، سخت بودن از نظر پرداخت

بپرس