costar


هم بازیگر، همبازی (هنرپیشه ای که به همراه هنرپیشه ی دیگر نقش اول را بر عهده دارد)، هم بازیگری کردن، نقش مشترک داشتن، (سینما و تئاتر و تلویزیون)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of two or more lead performers in the same presentation.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: co-stars, costars, co-starring, costarring, co-starred, costarred
• : تعریف: to be a costar.

- She is costarring in a film.
[ترجمه گوگل] او در یک فیلم همبازی می شود
[ترجمه ترگمان] او در فیلم costarring است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to list as or cause to be costars.

- The play costars two veteran actors.
[ترجمه گوگل] دو بازیگر پیشکسوت در این نمایش حضور دارند
[ترجمه ترگمان] این نمایشنامه دو بازیگر کهنه کار را به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The co-stars of 'Casablanca' are Ingrid Bergman and Humphrey Bogart.
[ترجمه گوگل]اینگرید برگمن و همفری بوگارت از بازیگران فیلم کازابلانکا هستند
[ترجمه ترگمان]دیگر ستارگان کازابلانکا Ingrid Bergman و هامفری بوگارت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This affair did not prevent an entanglement with another of his co-stars.
[ترجمه گوگل]این رابطه مانع از درگیری با یکی دیگر از همبازی هایش نشد
[ترجمه ترگمان]این قضیه از درگیری با دیگر ستارگان او جلوگیری نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. During the filming, Curtis fell in love with his co-star, Christine Kaufmann.
[ترجمه گوگل]در طول فیلمبرداری، کورتیس عاشق همبازی خود کریستین کافمن شد
[ترجمه ترگمان]در طی این فیلم برداری، کورتیس عاشق هم کار خود کریستین Kaufmann شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She costarred with her twin sister in a new film.
[ترجمه گوگل]او با خواهر دوقلویش در یک فیلم جدید همبازی شد
[ترجمه ترگمان]اون با خواهر دوقلویش در یک فیلم جدید حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's co-starring in a TV version of the 1960s thriller.
[ترجمه گوگل]او در یک نسخه تلویزیونی از تریلر دهه 1960 همبازی است
[ترجمه ترگمان]او در یک نسخه تلویزیونی از فیلم ترسناک ۱۹۶۰ با هم بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This fall she co-stars in a film with the acclaimed British actor Kenneth Branagh.
[ترجمه گوگل]او در پاییز امسال در فیلمی با کنت برانا، بازیگر سرشناس بریتانیایی همبازی شد
[ترجمه ترگمان]پاییز امسال او با کنت Branagh، بازیگر انگلیسی، در فیلمی بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The co-stars are still not speaking.
[ترجمه گوگل]همبازی ها هنوز صحبت نمی کنند
[ترجمه ترگمان]دو ستاره هنوز هم حرف نمی زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cosby had originally selected her to co-star in his movie "Leonard Part 6".
[ترجمه گوگل]کازبی در ابتدا او را برای بازی در فیلمش "لئونارد قسمت 6" انتخاب کرده بود
[ترجمه ترگمان]Cosby در ابتدا او را برای هم کاری در فیلم \"لئونارد بخش ۶\" انتخاب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Produced by Oliver Stone, "Wild Palms" co-stars Dana Delaney, Jim Belushi and Angie Dickinson.
[ترجمه گوگل]«نخل‌های وحشی» به تهیه‌کنندگی الیور استون، دانا دیلینی، جیم بلوشی و انجی دیکنسون در آن بازی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]تولید شده توسط الیور استون، \"Palms وحشی\"، \"Dana Delaney\"، \"جیم Delaney\" و \"انجی دیکنسون\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His co-star in the film was Maggie Smith.
[ترجمه گوگل]همبازی او در این فیلم مگی اسمیت بود
[ترجمه ترگمان]او در این فیلم به نام \"مگی اسمیت\" بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wright and Penn met when they co-starred in the movie 'State Of Grace'.
[ترجمه گوگل]رایت و پن زمانی که در فیلم "State Of Grace" همبازی شدند با هم آشنا شدند
[ترجمه ترگمان](رایت)و پن (پن)وقتی که آن ها در فیلم ایالتی گریس بازی کردند، ملاقات کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Laurence Olivier is in the film, and Maggie Smith co-stars .
[ترجمه گوگل]لارنس اولیویه در این فیلم حضور دارد و مگی اسمیت در آن نقش آفرینی می کند
[ترجمه ترگمان]لارنس اولیویه در فیلم است، و مگی اسمیت هم stars
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He co-starred with Bruce Willis in the movie Die Hard.
[ترجمه گوگل]او با بروس ویلیس در فیلم Die Hard همبازی شد
[ترجمه ترگمان]او با بازی بروس ویلیس در فیلم جان سخت بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She is to be costarred with Katherine again.
[ترجمه گوگل]قرار است دوباره با کاترین همبازی شود
[ترجمه ترگمان] اون میخواد دوباره با \"کاترین\" ارتباط برقرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Katherine Hepburn co-starred with Spencer Tracy in many films.
[ترجمه گوگل]کاترین هپبورن در فیلم های زیادی با اسپنسر تریسی همبازی بود
[ترجمه ترگمان]کاترین Hepburn همراه با \"اسپنسر تریسی\" در فیلم های بسیاری از فیلم های پر ستاره قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• an actor or actress who is a co-star of a film has one of the most important parts in it.

پیشنهاد کاربران

همبازی ( های ) نقش اول
noun
[count] : one of two or more main actors in a movie, television show, or play
◀️the actress and her two costars
I wanna Thank my Co - Stars. Seriously Quentin has separated more women from their shoes, than the TSA
'Brad pitt'

بپرس