corny

/ˈkɔːrni//ˈkɔːni/

معنی: چرند، شاخی، غلهای
معانی دیگر: (نمایش و هنر و ادبیات و غیره) قدیمی و پیش پا افتاده، (بیش از حد) احساساتی و تقلیدی، مبتذل، لوس و بی مزه، عاری از لطف و ابتکار، وابسته به ذرت، ذرتی، بلال مانند، ذرت زا، ذرت آور، وابسته به میخچه ی پا، میخچه دار، پر میخچه، پر آزخ

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: cornier, corniest
(1) تعریف: (informal) of humor, lacking subtlety; obvious; trite.

- a corny pun
[ترجمه گوگل] یک جناس مزخرف
[ترجمه ترگمان] یک جناس لفظی قدیمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of drama, foolishly sentimental or unoriginal.

- a corny ending to the television play
[ترجمه بهروز مددی] پایانی مسخره برای نمایش تلویزیونی
|
[ترجمه گوگل] یک پایان تلخ برای نمایش تلویزیونی
[ترجمه ترگمان] یک سریال قدیمی که به نمایش تلویزیون ختم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. i dislike his corny jokes
از شوخی های لوس و بی مزه ی او بیزارم.

2. I know it sounds corny, but I dream about her every night.
[ترجمه MD_M] می دانم که چرند به نظر می رسد اما من هر شب خوابش را می بینم
|
[ترجمه گوگل]می دانم که به نظر عجیب می رسد، اما من هر شب در مورد او خواب می بینم
[ترجمه ترگمان]می دانم که این به نظر می رسد، اما هر شب در موردش خواب می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I know it sounds corny, but I'm really not motivated by money.
[ترجمه گوگل]می دانم که به نظر بد می رسد، اما من واقعاً انگیزه پول ندارم
[ترجمه ترگمان]می دانم که این چیز پیش پاافتاده و پیش پاافتاده به نظر می رسد، اما من واقعا با پول انگیزه ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has an endless supply of corny jokes.
[ترجمه گوگل]او ذخایر بی پایانی از جوک های عجیب و غریب دارد
[ترجمه ترگمان]او یک عرضه بی پایان از شوخی های بی مزه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I know it sounds corny, but it really was love at first sight!
[ترجمه گوگل]می‌دانم که به نظر عجیب می‌آید، اما واقعاً در نگاه اول عشق بود!
[ترجمه ترگمان]می دانم که این به نظر مبهم می آید، اما در نگاه اول عشق واقعی بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It may sound corny, but I enjoy helping people.
[ترجمه گوگل]شاید بد به نظر برسد، اما من از کمک به مردم لذت می برم
[ترجمه ترگمان]ممکن است پیش پاافتاده به نظر برسد، اما من از کمک به مردم لذت می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As if in a corny fiction, it is in the gents that we first identify each other and introduce ourselves.
[ترجمه گوگل]گویی در یک داستان تخیلی، در آقایان است که ابتدا یکدیگر را می شناسیم و خود را معرفی می کنیم
[ترجمه ترگمان]مثل این که در یک داستان قدیمی، آقایان، ما ابتدا همدیگر را تشخیص می دهیم و خودمان را معرفی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He says a lot of corny retro jive that used to go over big in the 1970s.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که بسیاری از آهنگ‌های یکپارچهسازی با سیستمعامل که در دهه 1970 بسیار زیاد بودند
[ترجمه ترگمان]او می گوید بسیاری از ضرب المثل قدیمی که قبلا در دهه ۱۹۷۰ به کار رفته بودند را می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It may sound corny, but the simple fact is, it works.
[ترجمه گوگل]ممکن است عجیب به نظر برسد، اما واقعیت ساده این است که کار می کند
[ترجمه ترگمان]ممکن است پیش پاافتاده به نظر برسد، اما واقعیت ساده این است که کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As if in a corny love story, they found themselves in each other's arms.
[ترجمه گوگل]گویی در یک داستان عاشقانه غمگین، خود را در آغوش یکدیگر یافتند
[ترجمه ترگمان]انگار در یک داستان عاشقانه قدیمی، خودشان را در آغوش هم می یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I ent doin' no fancy theatricals with ole corny thorny.
[ترجمه گوگل]من هیچ تئاتری فانتزی با ole corny thorny انجام نمی دهم
[ترجمه ترگمان]من theatricals را با thorny قدیمی و خار قدیمی ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Even if It'sounds corny, I still regard it as true.
[ترجمه گوگل]حتی اگر بد به نظر برسد، من هنوز آن را درست می دانم
[ترجمه ترگمان]حتی اگر به نظر برسد که من هنوز هم به این موضوع اهمیت می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It might sound a bit corny but my other mentor is Evan Williams, my Twitter - founder.
[ترجمه گوگل]ممکن است کمی بد به نظر برسد، اما مربی دیگر من ایوان ویلیامز، بنیانگذار توییتر من است
[ترجمه ترگمان]ممکن است کمی مسخره به نظر برسد اما مربی دیگرم اوان ویلیامز، موسس تویی تر من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Does that strike you as a corny thing to say and talk about?
[ترجمه گوگل]آیا این به نظر شما یک چیز مزخرف برای گفتن و صحبت کردن است؟
[ترجمه ترگمان]نظرت راجع به این حرف زدن و حرف زدن راجع به این موضوع چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Corny : And if you were president, Tracy, what would your first official act be?
[ترجمه گوگل]کورنی: و اگر شما رئیس جمهور بودید، تریسی، اولین اقدام رسمی شما چه بود؟
[ترجمه ترگمان]و اگر شما رئیس جمهور بودید، تریسی، اولین اقدام رسمی شما چه خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرند (صفت)
absurd, ridiculous, ludicrous, corny, silly, nonsensical, windy, inept, odd, trashy, inane, unmeaning

شاخی (صفت)
horny, corny, horn, corneous, keratinous

غلهای (صفت)
corny

انگلیسی به انگلیسی

• old-fashioned, outdated, trite
something that is corny is very obvious or sentimental.

پیشنهاد کاربران

احساساتی ( به شکل زننده ) ؛ لوس یا جلف
Example: 👇
WILLIS ( the landlord ) : The thing I love about you kids is you’re honest, you’re direct. There’s no shitting around with you. Yeah, I know it sounds corny, but I’m gonna miss having you guys around. ( Moonchildren - a play by Michael Weller )
...
[مشاهده متن کامل]

ترجمه جمله ی آخر: آره، ممکنه لوس و احساساتی بنظر بیاد ولی دلم اینجا براتون تنگ می شه.
قطعه ی انتخابی: از نمایشنامه ی �بچه های برج سرطان� اثر مایکل وِلِر

عتیقه
مترادف Cornball
corny joke = جوک لوس و بی مزه
مضحک
مسخره
لوس و مسخره
لوس و بیمزه ، کلیشه ای
A: I'm so old - fashioned. Music, intimate restaurants, candlelight joints and stuff. I should've been born in the 1800s
B: I think she found it all a bit corny
Oh, no, it's not at all 💥corny💥. It's very sweet
چرند
جلف
Mushy
Cheesy
Tacky
Cloying
Kitschy
Sappy
Overly sentimental
جلف
نُنُر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس