copy editor

/ˈkɑːpiˈedətər//ˈkɒpiˈedɪtə/

(روزنامه و موسسه ی انتشارات) سردبیر، ویراستار، ویرایشگر، مصحح

جمله های نمونه

1. In her new position as a copy editor, she independently, is happy and again'successful. "
[ترجمه گوگل]در موقعیت جدید خود به عنوان یک ویرایشگر کپی، او به طور مستقل خوشحال و دوباره موفق است "
[ترجمه ترگمان]او در موقعیت جدیدش به عنوان یک ویرایشگر کپی، به طور مستقل، خوشحال و دوباره موفق است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thus, Ray was the ideal editor—as well as copy editor and proofreader.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ری ویراستار ایده‌آل و همچنین ویرایشگر و تصحیح کپی بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ری ویرایشگر ایده آل بود - و همچنین ویراستار و proofreader
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was a copy editor there. It was my first job in journalism.
[ترجمه گوگل]من آنجا یک ویرایشگر کپی بودم این اولین کار من در روزنامه نگاری بود
[ترجمه ترگمان]من در آنجا یک ویرایشگر کپی بودم این اولین کار من در روزنامه نگاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Be your own ruthless copy editor.
[ترجمه گوگل]ویرایشگر کپی بی رحم خود باشید
[ترجمه ترگمان]تو ویرایشگر کپی ظالمانه خودت باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A copy editor?" Doubtful. Most of us never had the exposure to the wide array of options in the world of work. "
[ترجمه گوگل]یک ویرایشگر کپی؟ مشکوک است بسیاری از ما هرگز در معرض طیف گسترده ای از گزینه ها در دنیای کار قرار نگرفتیم "
[ترجمه ترگمان]یک ویرایشگر کپی؟ \" بسیاری از ما هرگز در معرض طیف گسترده ای از گزینه ها در دنیای کار قرار نگرفتند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She has worked, on and off, as a freelance proof reader and copy editor for a national publisher.
[ترجمه گوگل]او به‌عنوان یک کتاب‌خوان مستقل و ویراستار کپی برای یک ناشر ملی کار کرده است
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک خواننده مستقل و ویراستار برای یک ناشر ملی کار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now incidentally I'm writing a book the title of the book is Subprime Solution; I just sent off the draft to the copy editor last Friday.
[ترجمه گوگل]الان اتفاقا دارم کتابی می نویسم که عنوان کتاب Subprime Solution است من همین جمعه پیش نویس را به ویرایشگر کپی فرستادم
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر من کتابی را می نویسم که عنوان کتاب subprime راه حل است؛ من در جمعه گذشته پیش نویس را به ویرایشگر کپی فرستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I had been living in Moscow for a year, working at an English-language weekly called The Russia Journal. I was a copy editor there.
[ترجمه گوگل]من یک سال در مسکو زندگی می کردم و در یک هفته نامه انگلیسی زبان به نام The Russia Journal کار می کردم من آنجا یک ویرایشگر کپی بودم
[ترجمه ترگمان]من یک سال بود که در مسکو زندگی می کردم و در یک هفته نامه انگلیسی زبان به نام ژورنال روسیه کار می کردم من در آنجا یک ویرایشگر کپی بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Western people usually see dragons as cold-blooded reptiles, like snakes, " said Jonathan Haagen, copy editor for the Teens.
[ترجمه گوگل]جاناتان هاگن، ویراستار کپی نوجوانان، گفت: «مردم غربی معمولاً اژدهاها را خزندگان خونسرد مانند مارها می بینند
[ترجمه ترگمان]جاناتان Haagen، ویراستار مجله نوجوانان، گفت: \" مردم غربی معمولا اژدها را مانند خزندگان خونسرد مانند مار می بینند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The more responsible sites will quickly catch these errors and correct them, but without the expert eye of a trained copy editor, sometimes they can still go overlooked.
[ترجمه گوگل]سایت‌های مسئولیت‌پذیرتر به سرعت این خطاها را می‌گیرند و آن‌ها را تصحیح می‌کنند، اما بدون نگاه متخصص یک ویرایشگر کپی آموزش‌دیده، گاهی اوقات می‌توان آنها را نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]محل های مسئول بیشتری به سرعت این خطاها را می گیرند و آن ها را تصحیح می کنند، اما بدون چشم کارشناس یک ویرایشگر کپی آموزش دیده، گاهی اوقات آن ها می توانند نادیده گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Today I’ve got a staff of 4 writers, a copy editor, and an intern all working together.
[ترجمه گوگل]امروز من کارکنانی متشکل از 4 نویسنده، یک ویرایشگر کپی و یک کارآموز دارم که همه با هم کار می کنند
[ترجمه ترگمان]امروز من یک کارمند ۴ نویسنده، یک ویرایشگر کپی و یک کارآموز را دارم که همگی با هم کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Immediately he took a job as a writer and copy editor for a music magazine.
[ترجمه گوگل]او بلافاصله به عنوان نویسنده و سردبیر برای یک مجله موسیقی مشغول به کار شد
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله شغلی به عنوان نویسنده و ویراستار مجله موسیقی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In college I had a paid job as the copy editor of the campus newspaper.
[ترجمه گوگل]در کالج، به عنوان سردبیر روزنامه پردیس، شغل حقوقی داشتم
[ترجمه ترگمان]در کالج، من شغلی به عنوان ویراستار روزنامه پردیس دانشگاه داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He joined the Journal in January 1989 as a Copy Editor for the Asian edition in Hong Kong.
[ترجمه گوگل]او در ژانویه 1989 به عنوان سردبیر نسخه آسیایی در هنگ کنگ به مجله پیوست
[ترجمه ترگمان]او در ژانویه ۱۹۸۹ به عنوان ویراستار کپی برای نسخه آسیایی در هنگ کنگ به مجله joined پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who edits and headlines a newspaper; one who prepares copy for printing
copy editor, one who edits and headlines a newspaper; one who prepares copy for printing; copyreader, one who edits newspaper text; manuscript editor

پیشنهاد کاربران

ویراستار نسخه نهایی
ویراستار مطلب آماده درج یا آماده چاپ
کمک ویراستار، ویراستار عمومی

بپرس