copybook

/ˈkɒpɪbʊk//ˈkɒpɪbʊk/

معمولی، پیش پا افتاده، بی ارج، مبتذل، دفترچه ی مشق (که سابقا برای آموزش خوشنویسی به کار می رفت)، دفتر سرمشق دار، دفتر سرمشقدار معمولی، مبتذل copybook maxims ضربالمثلهای پیشپا افتاده، دفترمشق ,دفتری که درن رونوشت اسنادیامحاسبات رانگاه میدارند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a book of examples of handwriting, formerly used as models for young students to imitate.

(2) تعریف: a book containing copies.
صفت ( adjective )
• : تعریف: unimaginative or trite.

- a copybook metaphor
[ترجمه گوگل] استعاره کتاب کپی
[ترجمه ترگمان] یک استعاره ناقص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. copybook maxims
ضرب المثل های پیش پا افتاده

2. She blotted her copybook when she arrived late for work.
[ترجمه گوگل]وقتی دیر به محل کارش رسید دفترچه‌اش را پاک کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی برای کار دیر به خانه رسید، او her را پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I really blotted my copybook by missing the meeting.
[ترجمه گوگل]من واقعاً با از دست دادن جلسه، کتاب کپی خود را از بین بردم
[ترجمه ترگمان]من واقعا copybook رو با نادیده گرفتن جلسه از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Yuri gave a copybook display.
[ترجمه گوگل]یوری یک کتاب کپی نمایش داد
[ترجمه ترگمان]یوری نمایش copybook داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Alec blotted his copybook — got sent home for bad behaviour.
[ترجمه گوگل]الک کتاب کپی خود را پاک کرد - به دلیل رفتار بد به خانه فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]الک copybook را پاک کرد و به خاطر رفتار بد به خانه فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was a copybook operation by the police.
[ترجمه گوگل]این یک عملیات کتاب کپی توسط پلیس بود
[ترجمه ترگمان]این یک عملیات copybook توسط پلیس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. May I have a copybook for Su Yang? Sure. Here you are.
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک کتاب کپی برای سو یانگ داشته باشم؟ مطمئن بفرمایید
[ترجمه ترگمان]ممکنه من یه \"copybook\" برای \"سو یانگ\" داشته باشم؟ حتما بفرمایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yes. She says, " May I have a copybook for Su Yang ? "
[ترجمه گوگل]آره او می گوید: "می توانم یک کتاب کپی برای سو یانگ داشته باشم؟"
[ترجمه ترگمان]بله او می گوید: \"می تونم یک copybook برای سو یانگ داشته باشم؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He made a huge blot on his copybook.
[ترجمه گوگل]او یک لکه بزرگ در کتاب کپی خود ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]لکه بزرگی بر چهره اش نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I used the chinese copybook when I was a child.
[ترجمه گوگل]وقتی بچه بودم از کتاب کپی چینی استفاده می کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی بچه بودم از the چینی استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. May I have a copybook? Yes. This copybook is for you.
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک کتاب کپی داشته باشم؟ آره این کتاب کپی برای شماست
[ترجمه ترگمان]میشه یه \"copybook\" داشته باشم؟ آ ره این copybook برای توئه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Write the new words in your copybook.
[ترجمه گوگل]کلمات جدید را در کتاب کپی خود بنویسید
[ترجمه ترگمان]کلمات جدید را در copybook بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You are doing this only to blot your copybook.
[ترجمه گوگل]شما این کار را فقط برای از بین بردن کتاب کپی خود انجام می دهید
[ترجمه ترگمان]تو این کار را فقط برای محو کردن copybook می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was one of my father's own copybook exercises.
[ترجمه گوگل]این یکی از تمرینات کتاب کپی خود پدرم بود
[ترجمه ترگمان]این یکی از تمرین های مخصوص پدرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This is your copybook, Yang Ling.
[ترجمه گوگل]این کتاب کپی شماست، یانگ لینگ
[ترجمه ترگمان] این \"copybook\" - ه، \"یانگ لینگ\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• book of writing exercises
a copybook action is done perfectly according to established rules.
if you blot your copybook, you spoil your good reputation by doing something wrong.

پیشنهاد کاربران

نوعی دفترچه ی شخصی که دانش آموزان از آن برای مرور لغات استفاده میکنند.
در واقع این نوع دفترچه نوعی فرهنگ لغت میباشد که دانش آموزان با سلیقه ی خودشان لغات را انتخاب کرده و به ترتیب حروف الفبا در دفترچه یادداشت میکنند تا بعدها بتوانند به راحتی لغات مد نظرشان را مرور کنند.

بپرس