copeck

/ˈkoʊpek//ˈkəʊpek/

رجوع شود به: kopeck، کپک پول خردروس

جمله های نمونه

1. The financial reform of 1534 made a copeck the basic coin, and there was a horseman with a lance printed on it.
[ترجمه گوگل]اصلاحات مالی در سال 1534 یک کوپک را به سکه اصلی تبدیل کرد و یک سوارکار با یک نیزه روی آن چاپ شده بود
[ترجمه ترگمان]اصلاح مالی سال، یک کو پیکی را به صورت یک سکه طلا ساخت، و یک سوارکار در آن بود که بر روی آن یک نیزه چاپ می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The copeck was usually minted from silver.
[ترجمه گوگل]کوپک معمولاً از نقره ساخته می شد
[ترجمه ترگمان]معمولا کو پک از نقره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He says the word "kopeyka" (copeck) comes from the verb "kopit" (to save money).
[ترجمه گوگل]او می گوید کلمه "کوپیکا" (کوپک) از فعل "کوپیت" (پس انداز کردن پول) آمده است
[ترجمه ترگمان]او می گوید کلمه \"kopeyka\" (کو پک)از فعل \"kopit\" (برای ذخیره پول)حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Several years ago the Museum of copeck was opened in Yaroslavl .
[ترجمه گوگل]چندین سال پیش موزه کوپک در یاروسلاول افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش، موزه copeck در یاروسلاول باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The history of a copeck is old and hard, but not to say very ancient.
[ترجمه گوگل]تاریخچه یک کوپک قدیمی و سخت است، اما نه خیلی کهن
[ترجمه ترگمان]تاریخچه یک کو پیکی قدیمی و سخت است، اما نباید خیلی باستانی به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In Russian copeck is "kopeyka", and the word "lance" in Russian is "kopye". This is why it's called "copeck" .
[ترجمه گوگل]در روسی کوپک "کوپیکا" و کلمه "لنس" در روسی "کوپیه" است به همین دلیل است که به آن "کوپک" می گویند
[ترجمه ترگمان]در یک copeck روسی \"kopeyka\" و کلمه \"نیزه\" در زبان روسی \"kopye\" است به همین دلیل است که این \"کپک\" خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They say that withdrawal of copeck from circulation will lead to a significant prices growth.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که خروج کوپک از گردش منجر به رشد قابل توجه قیمت خواهد شد
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند کناره گیری از کپک از گردش منجر به رشد چشمگیر قیمت ها خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Since the second half of the 18th century the copeck minting became regular, the copeck has become smaller and lighter.
[ترجمه گوگل]از نیمه دوم قرن 18، ضرب کوپک منظم شد، کوپک کوچکتر و سبکتر شد
[ترجمه ترگمان]از نیمه دوم قرن ۱۸، کو پیکی به صورت عادی درآمد و هر کو پیکی کوچک تر و سبک تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Experts are not very glad with the fact that the copeck is not going to be minted any more.
[ترجمه گوگل]کارشناسان از این واقعیت که کوپک دیگر قرار نیست ضرب شود، خیلی خوشحال نیستند
[ترجمه ترگمان]کارشناسان از این حقیقت خرسند نیستند که این کو پک دیگر به چاپ نخواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 1704 Peter the First decided to make the copeck from copper, because of the same money-saving reasons.
[ترجمه گوگل]در سال 1704، پیتر اول تصمیم گرفت که کوپک را از مس بسازد، به دلیل همین دلایل صرفه جویی در پول
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۷۰۴ پطر اول تصمیم گرفت یک کو پیکی را از مس به علت همان دلایل صرفه جویی در پول درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unit of money in russia (one copeck equals one hundredth of ruble); russian coin

پیشنهاد کاربران

بپرس