coolant

/ˈkuːlənt//ˈkuːlənt/

معنی: سردکننده
معانی دیگر: (در رادیاتور و واکنشگر اتمی و غیره) سردکن (آبگونه ی ویژه ای که از زیاد گرم شدن دستگاه جلوگیری می کند)، خنک ساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an agent used to keep the temperature of a system below a certain level, as by drawing off heat.

جمله های نمونه

1. Coolant circulating through the reactor thermal energy and carries it away to where it can he safely used.
[ترجمه گوگل]مایع خنک کننده در انرژی حرارتی راکتور گردش می کند و آن را به جایی می برد که با خیال راحت از آن استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]خنک کننده در جریان انرژی گرمایی رآکتور جریان می یابد و آن را به جایی که می تواند به طور ایمن از آن استفاده کند حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The coolant could then be circulated back into the command module.
[ترجمه گوگل]سپس مایع خنک کننده را می توان به ماژول فرمان بازگرداند
[ترجمه ترگمان]سپس خنک کننده می تواند به ماژول فرمان باز گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This coolant can be bought without a license for as little as $ a pound.
[ترجمه گوگل]این مایع خنک کننده را می توان بدون مجوز با قیمتی معادل پوند دلار خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]این خنک کننده می تواند بدون گواهی نامه به اندازه یک پوند خریداری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The recycled coolant comes from large industrial chillers or from people who had stockpiles of used Freon sitting around.
[ترجمه گوگل]مایع خنک‌کننده بازیافتی از چیلرهای صنعتی بزرگ یا افرادی می‌آید که ذخایر فریون مستعمل را در اطراف خود داشتند
[ترجمه ترگمان]خنک کننده بازیافت شده از chillers صنعتی بزرگ یا از افرادی است که از freon استفاده شده در اطراف خود استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All the coolant hit the engine block in a tumult of steam.
[ترجمه گوگل]تمام مایع خنک کننده در هیاهوی بخار به بلوک موتور برخورد می کند
[ترجمه ترگمان]خنک کننده در یک تلاطم بخار به بلوک موتور برخورد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tritium is radioactive water used as a coolant in submarines' reactors.
[ترجمه گوگل]تریتیوم آب رادیواکتیو است که به عنوان خنک کننده در راکتورهای زیردریایی ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]tritium یک آب رادیو اکتیو است که به عنوان خنک کننده در راکتورهای زیر دریایی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Disconnect wiring connector at engine coolant temperature sensor.
[ترجمه گوگل]کانکتور سیم کشی را در سنسور دمای مایع خنک کننده موتور جدا کنید
[ترجمه ترگمان]اتصال سیم های اتصال را در حس گر حرارتی موتور قطع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Coolant mist almost always fouls the plant air and equipment.
[ترجمه گوگل]غبار خنک کننده تقریباً همیشه هوا و تجهیزات کارخانه را آلوده می کند
[ترجمه ترگمان]مه مه همیشه در حال خطا رفتن از هوای گیاه و تجهیزات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Direction of connection for RMB and RMF coolant is different.
[ترجمه گوگل]جهت اتصال خنک کننده RMB و RMF متفاوت است
[ترجمه ترگمان]جهت اتصال با RMB و سردکننده RMF، متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Remove the upper radiator hose and coolant recovery hose.
[ترجمه گوگل]شیلنگ بالایی رادیاتور و شلنگ بازیابی مایع خنک کننده را بردارید
[ترجمه ترگمان]شلنگ آتش نشانی بالایی را بردارید و شلنگ بازیابی خنک کننده را بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Engine coolant for street and race use which maintain stable operating temperature.
[ترجمه گوگل]خنک کننده موتور برای استفاده در خیابان و مسابقه که دمای عملیاتی پایدار را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]خنک کننده موتور برای استفاده از آب و مسابقه که دمای عامل ثابت را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The temperature rise in the coolant then becomes a function of coolant flow rate.
[ترجمه گوگل]سپس افزایش دما در مایع خنک کننده تابعی از سرعت جریان مایع خنک کننده می شود
[ترجمه ترگمان]دمای هوا در خنک کننده به یک تابع نرخ جریان خنک کننده تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The results show that the coolant flow field distribution is suitable for cooling the engine.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که توزیع میدان مایع خنک کننده برای خنک کردن موتور مناسب است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که توزیع میدان خنک کننده برای خنک کردن موتور مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The real - time simulation of reactor coolant system was studies in the dissertation.
[ترجمه گوگل]شبیه سازی بلادرنگ سیستم خنک کننده راکتور در پایان نامه مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی بلادرنگ سیستم خنک کننده رآکتور در این مقاله مطالعه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سردکننده (اسم)
coolant

تخصصی

[نفت] سیال خنک کننده
[پلیمر] سردکن

انگلیسی به انگلیسی

• means for cooling, cooling agent (usually a liquid)
a coolant is a liquid that keeps a machine such as an engine cool while it is operating.

پیشنهاد کاربران

ˈkuːlənt/�noun�[C, U]� ( technical ) a liquid or gas used to cool something, especially an engine
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : cool
✅️ اسم ( noun ) : cool / coolant / coolness / cooler
✅️ صفت ( adjective ) : cool
✅️ قید ( adverb ) : coolly
ضد یخ و ضد جوش
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

coolant ( فیزیک )
واژه مصوب: خنک ساز
تعریف: ماده ای که با گردش در واکنشگاه/ رآکتور هسته ای گرمای تولیدشده در قلب واکنشگاه را به بیرون منتقل می کند
خنک کُن ، خنک کننده
خودرو: مایع خنک کننده

بپرس