conveyer

/kənˈveɪər//kənˈveɪə/

معنی: حامل، ناقل
معانی دیگر: conveyor ناقل

جمله های نمونه

1. Like a widening conveyer belt it scraped away more and more of the hillsides and carried off the debris.
[ترجمه گوگل]مانند یک تسمه نقاله در حال گسترش، دامنه‌های تپه را بیشتر و بیشتر می‌تراشد و زباله‌ها را از بین می‌برد
[ترجمه ترگمان]مثل یک کمربند پهن و گشاد که بیشتر و بیشتر دامنه تپه ها را جمع می کرد و بقایای اجساد را حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A poor designed bearing lubricating system for the conveyer roller bed of the continuous casting unit at SISG caused a frequent replacement of the bearings and bearing brackets.
[ترجمه گوگل]یک سیستم روانکاری بلبرینگ با طراحی ضعیف برای بستر غلتکی نوار نقاله واحد ریخته‌گری پیوسته در SISG باعث تعویض مکرر یاتاقان‌ها و براکت‌های بلبرینگ شد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم lubricating طراحی شده ضعیف برای بستری roller conveyer از واحد ریخته گری مداوم در SISG باعث جایگزینی مکرر یاتاقان و پرانتز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I just don't care what kind of conveyer system is used in the airport! .
[ترجمه گوگل]فقط برای من مهم نیست که چه نوع سیستم نقاله ای در فرودگاه استفاده می شود!
[ترجمه ترگمان]من فقط اهمیتی نمی دم که چه جور سیستم conveyer در فرودگاه استفاده می شه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As the cases move on to the conveyer system, they get a quick buff to prepare them for blanching.
[ترجمه گوگل]همانطور که کیس ها به سمت سیستم نوار نقاله می روند، سریعاً آنها را برای بلانچینگ آماده می کنند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این موارد به سیستم conveyer منتقل می شوند، آن ها برای آماده کردن آن ها برای blanching، یک buff سریع دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The main parameters of belt conveyer for HZD - 4000 arc stacker are described.
[ترجمه گوگل]پارامترهای اصلی تسمه نقاله برای استاکر قوس HZD - 4000 شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]پارامترهای اصلی کمربند belt برای ۴۰۰۰ - ۴۰۰۰ قوس stacker توصیف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Continuous conveyer of disc - tube assembly is scattered material conveyer of hight efficiency.
[ترجمه گوگل]نوار نقاله پیوسته مونتاژ دیسک - لوله، نوار نقاله مواد پراکنده با راندمان بالا است
[ترجمه ترگمان]ساختار پیوسته مونتاژ - تیوب نیز به دلیل کارایی بالای مواد، پراکنده و پراکنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The helix conveyer can transmit material in straight line and also flectional transmission. Because it has high flexibility, it makes operator can arrange all kinds of equipment conveniently.
[ترجمه گوگل]نوار نقاله مارپیچ می تواند مواد را در خط مستقیم و همچنین انتقال خمشی انتقال دهد از آنجا که انعطاف پذیری بالایی دارد، باعث می شود اپراتور بتواند انواع تجهیزات را به راحتی ترتیب دهد
[ترجمه ترگمان]مارپیچ helix می تواند مواد را در خط مستقیم انتقال دهد و همچنین انتقال flectional را نیز انتقال دهد از آنجا که آن انعطاف پذیری بالایی دارد، اپراتور می تواند همه نوع تجهیزات را به راحتی تنظیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The research results show that the conveyer belt and the double horse-head pumping unit will save more energy than the ordinary beam pimping unit tinder the same loading.
[ترجمه گوگل]نتایج تحقیق نشان می‌دهد که تسمه نقاله و واحد پمپاژ دو سر اسب نسبت به واحد پایپینگ تیر معمولی با همان بارگذاری، انرژی بیشتری را ذخیره می‌کنند
[ترجمه ترگمان]نتایج این تحقیق نشان می دهد که کمربند conveyer و واحد پمپاژ سر اسب دو گانه انرژی بیشتری نسبت به واحد pimping کننده نور معمولی که به همان بارگیری جذب می شوند، ذخیره خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conveyer is an important equipment in the transformation of mechanics to automation.
[ترجمه گوگل]نوار نقاله یک تجهیزات مهم در تبدیل مکانیک به اتوماسیون است
[ترجمه ترگمان]conveyer یک تجهیزات مهم در تبدیل مکانیک به اتوماسیون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Blood spurted as the conveyer belt moved on.
[ترجمه گوگل]با حرکت تسمه نقاله خون فوران کرد
[ترجمه ترگمان]همچنان که کمربند conveyer به حرکت درآمد، خون فواره زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Demolishing corridor of belt conveyer with controled blasting method is introduced.
[ترجمه گوگل]راهرو تخریب تسمه نقاله با روش انفجار کنترل شده معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]دالان Demolishing کمربند conveyer با روش انفجار controled معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. SU1250 series conveyer belt fastener is used early, It has double and staggered staples.
[ترجمه گوگل]بست تسمه نقاله سری SU1250 زود استفاده می شود، دارای منگنه های دوتایی و تکان دهنده است
[ترجمه ترگمان]fastener series کمربند SU۱۲۵۰ در اوایل ماه مه مورد استفاده قرار می گیرد و double و staples staggered را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The lively survivor surveyed the conveyer.
[ترجمه گوگل]بازمانده پر جنب و جوش نوار نقاله را بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از بازماندگان پر جنب و جوش conveyer را بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Electronics stepless speed regulation, conveyer utilized rotated bar with heatproof tube made of silica gel.
[ترجمه گوگل]تنظیم سرعت بدون پله الکترونیک، نوار نقاله با استفاده از نوار چرخشی با لوله ضد حرارت ساخته شده از سیلیکاژل
[ترجمه ترگمان]regulation با استفاده از لوله heatproof ساخته شده از ژل سیلیکا، conveyer های سرعت چرخش الکترونیک را مورد استفاده قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Each printer is built as the completed boards then join other components via assembly stations on the ever moving conveyer belt.
[ترجمه گوگل]هر چاپگر به عنوان تخته های تکمیل شده ساخته می شود و سپس از طریق ایستگاه های مونتاژ روی تسمه نقاله همیشه در حال حرکت به اجزای دیگر می پیوندد
[ترجمه ترگمان]هر چاپگر به عنوان تخته های تکمیل شده ساخته می شود و سپس به اجزای دیگر از طریق ایستگاه های مونتاژ در یک کمربند conveyer متحرک ملحق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حامل (اسم)
porter, transport, bearer, carrier, vehicle, vector, conveyor, stave, conveyer

ناقل (اسم)
teller, transporter, vehicle, conveyor, conveyer

انگلیسی به انگلیسی

• someone or something that conveys; conveyor belt (apparatus for transporting material from place to place)

پیشنهاد کاربران

بپرس