controllability


علوم مهندسى : قابلیت کنترل علوم هوایى : قابلیت کنترل

تخصصی

[برق و الکترونیک] کنترل پذیری
[ریاضیات] کنترل پذیری

انگلیسی به انگلیسی

• extent to which someone or something can be controlled or managed

پیشنهاد کاربران

controllability ( عمومی )
واژه مصوب: واپایش پذیری
تعریف: قابلیت آنچه بتوان بر آن نظارت داشت یا آن را مهار و محدود کرد
Control = کنترل
Controller = کنترلنده
Controlled = کنترلیده
Controllable = کنترل پذیر
Controllablize = کنترلپذیریدن
Controllability = کنترل پذیری

بپرس