consideration

/kənˌsɪdəˈreɪʃn̩//kənˌsɪdəˈreɪʃn̩/

معنی: توجه، رسیدگی، مراعات، ملاحظه، سنجش
معانی دیگر: تعمق، مداقه، دقت زیاد، تفکر، تامل، بررسی دقیق، سگالش، رعایت (حال دیگران)، پایمردی، اعتنا، مبالات، (آنچه که در تصمیم گیری و غیره باید مورد مطالعه قرار گیرد) موضوع، مطلب، عامل، دلیل، (نتیجه ی تعمق و تفکر) فکر، نظریه، برداشت، پاداش، مزد، اجرت، دستمزد، اهمیت، کرامندی، (حقوق) وجه التزام، خسارت عدم انجام تعهد، (در معاملات و تعهدات) عوض یا عوضین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: careful attention or thought.
مترادف: attention, heed, thought
مشابه: deliberations, examination, notice, rumination, scrutiny

- We must give consideration to this problem.
[ترجمه احمد قربانی] ما باید به این مشکل توجه کنیم.
|
[ترجمه Mitra] ما باید این مشکل را مورد بررسی دقیق قرار دهیم.
|
[ترجمه گوگل] ما باید به این مشکل توجه کنیم
[ترجمه ترگمان] ما باید به این مشکل توجه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a factor that must be taken into account in making a decision.
مترادف: regard
مشابه: aspect, element, factor

- The cost is one consideration we can't overlook.
[ترجمه غ ع مسجدی] هزینه یک عامل / نکته / مسئله ای/ است که ما نمی توانیم نادیده بگیریم
|
[ترجمه Mitra] هزینه، عاملی است که نمی توانیم ( آنرا ) نادیده بگیریم
|
[ترجمه گوگل] هزینه یکی از مواردی است که نمی توانیم نادیده بگیریم
[ترجمه ترگمان] هزینه یک مورد است که ما نمی توانیم نادیده بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: respect or concern for the needs of others.
مترادف: attentiveness, thoughtfulness
مشابه: compassion, courtesy, deference, devotion, kindliness, kindness, regard, respect, solicitude, sympathy

- Please show me some consideration.
[ترجمه غ ع مسجدی] لطفا به من کمی توجه نشان دهید ( بکنید )
|
[ترجمه گوگل] لطفاً به من کمی توجه نشان دهید
[ترجمه ترگمان] لطفا به من کمی فکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. in consideration of
1- به واسطه ی،به دلیل،به خاطر 2- در مقابل،در پاداش

2. under consideration
تحت مطالعه،تحت بررسی

3. out of consideration for his elderly parents
به خاطر رعایت حال والدین سالخورده اش

4. to show consideration for others
ملاحظه ی دیگران را کردن

5. of no consideration
بی اهمیت

6. on no consideration
هرگز،از هیچ نظر،در هیچ مورد

7. take into consideration
در نظر گرفتن،به حساب آوردن،مورد مطالعه قرار دادن

8. their lack of consideration teed me off
بی ملاحظگی آنها مرا عصبانی کرد.

9. they remitted the consideration of the matter until the next session
آنها رسیدگی به موضوع را تا جلسه ی بعد به تعویق انداختند.

10. cost is of no consideration
هزینه مهم نیست.

11. money is an important consideration in this case
در این مورد پول عامل مهمی است.

12. this matter requires further consideration
این مطلب مستلزم تعمق بیشتری است.

13. i will do it for you for a small consideration
در مقابل اجرت کمی این کار را برایتان انجام خواهم داد.

14. We will give your proposals serious consideration.
[ترجمه گوگل]پیشنهادات شما را جدی خواهیم گرفت
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهادهای شما را جدی خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He said there should be careful consideration of the future role of the BBC.
[ترجمه گوگل]او گفت که باید در مورد نقش آینده بی بی سی به دقت مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]او گفت باید مراقب نقش آینده بی بی سی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Great designs require great consideration.
[ترجمه گوگل]طرح های عالی نیاز به توجه زیادی دارند
[ترجمه ترگمان]طراحی های عالی توجه زیادی را به خود جلب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The judge will take into consideration any previous convictions.
[ترجمه گوگل]قاضی هر گونه محکومیت قبلی را در نظر می گیرد
[ترجمه ترگمان]قاضی هر محکومیت قبلی را مد نظر قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Please give the problem your careful consideration.
[ترجمه گوگل]لطفاً مشکل را با دقت بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا به این موضوع توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. John never showed any consideration for his mother's feeling.
[ترجمه گوگل]جان هرگز به احساس مادرش توجهی نکرد
[ترجمه ترگمان]جان هیچ توجهی به احساسات مادرش نشان نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The proposals are currently under consideration .
[ترجمه گوگل]پیشنهادات در حال حاضر در دست بررسی است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر پیشنهادها در حال بررسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. It was a question which deserved serious consideration.
[ترجمه گوگل]این سوالی بود که جای بررسی جدی داشت
[ترجمه ترگمان]این مسئله ای بود که شایسته توجه جدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توجه (اسم)
attention, tendency, remark, tent, advertence, consideration, regard, care, notice, advertency, favor, keep, notation, assiduity, tendance, heed, attendance

رسیدگی (اسم)
assistance, attention, verification, puberty, consideration, probe, investigation, inquiry, exam, examination, handling, scrutiny, attendance, audit, cassation, inquest

مراعات (اسم)
assistance, consideration, regard, observance, heed

ملاحظه (اسم)
remark, consideration, regard, reservation, caution, prudence, observation, chariness, tact

سنجش (اسم)
comparison, consideration, deliberation, evaluation, measurement

تخصصی

[حسابداری] مابه ازا
[حقوق] عوض، عوضین، ثمن، بدل، ملاحظه، رسیدگی، توجه، انگیزه
[ریاضیات] ملاحظه، توجه

انگلیسی به انگلیسی

• thoughtfulness, respectfulness; careful attention; compensation, payment
consideration is careful thought about something.
someone who shows consideration pays attention to the needs, wishes, or feelings of other people.
a consideration is something that should be thought about, when you are planning or deciding something.
if you take something into consideration, you think about it because it is relevant to what you are doing.
something that is under consideration is being discussed.

پیشنهاد کاربران

ملاحظه، درنظر گرفتن
مثال: We need to take into consideration all the possible outcomes before making a decision.
ما باید تمامی نتایج ممکن را قبل از اتخاذ تصمیم در نظر بگیریم.
The dissipation of impetus was an important consideration :
نکته قابل توجه ( در این مثال )
موضوع
در حقوق: ثمن، عوضین، بدل، توجه
در کتاب law texts آمده است.
اگر مفید بود لطفاً لایک کنید. ممنونم.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : consider
اسم ( noun ) : consideration
صفت ( adjective ) : considerable / considerate
قید ( adverb ) : considerably / considerately
مراعات و ملاحظات
اولویت
تبرع
اصطلاح حقوقی مناسب
به معنای چشم داست و عوض هم هست
باتشکر محمدحسین
[حقوق]
عوض، ثمن ( در معاملات ) ، سبب و علت ( در قرارداد )
مثال :The consideration is usually the exchange of promises.
عوض ( در قراردادها ) معمولا تبادل تعهدات است
معیار
consideration ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: اعتنا
تعریف: مؤلفه ای در رهبری مؤثر که دربرگیرندة بذل توجه به احساسات زیردستان است
consider = درنگریستن ( درنظر گرفتن )
consideration = درنگری یا درنگرش
رعایت حال - رعایت وضعیت
احترامگذاشتن
For a small consideration, madam, I'll show you the way there myself
care
respect
kindness
solicitude
تصمیم
نکته قابل توجه، نکته قابل ملاحظه
قصد
لحاظ کردن
تفکر / تامل /بررسی
عامل /مسئله / نکته
توجه/اهمیت/ملاحظه
درنظرگیری
واضح
اشکارا
صریحا
مورد توجه قراردادن
ملاحظه
نکته
موضوع
نظریه
تفکر عمیق continuous and careful thought
مد نظر قرار دادن
فرضیات
عِوَض
ثمن
ملاحظه. رسیدگی. توجه
ملاحظات
مصداق ( در برخی متن های حقوقی )
مراعات
مهم و با اهمیت
[اقتصاد] پول
عوض - وجه التزام
در نظر گرفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٨)

بپرس