connecticut

/kəˈnetəkət//kəˈnetɪkət/

ایالت کنکتیکوت (کنتیکت) درشمال خاوری ایالات متحده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a northeastern U.S. state south of Massachusetts. (abbr.: CT)

جمله های نمونه

1. He is a U. S. senator from Connecticut.
[ترجمه گوگل]او یک سناتور ایالات متحده از کانکتیکات است
[ترجمه ترگمان]او یک سفته اس - - - - - - - - \"سناتور اهل\" کانکتی کات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nichols set off for his remote farmhouse in Connecticut.
[ترجمه گوگل]نیکولز به سمت خانه مزرعه دورافتاده خود در کانکتیکات حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]نیکلس عازم خانه دورافتاده خود در Connecticut بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She teaches at the University of Connecticut.
[ترجمه گوگل]او در دانشگاه کانکتیکات تدریس می کند
[ترجمه ترگمان]او در دانشگاه Connecticut تدریس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 197 Connecticut established one of the nation's first set-aside programs.
[ترجمه گوگل]در سال 197 کانکتیکات یکی از اولین برنامه های کنار گذاشته شده کشور را تأسیس کرد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۷ ایالت Connecticut، یکی از اولین برنامه های تنظیم شده این کشور را تاسیس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Connecticut was one of the original colonies.
[ترجمه گوگل]کانکتیکات یکی از مستعمرات اصلی بود
[ترجمه ترگمان]کانکتیکات یکی از the اصلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Connecticut is assessing high school students in math and science based on team-oriented projects that take up to a semester of work.
[ترجمه گوگل]کانکتیکات دانش‌آموزان دبیرستانی را در رشته‌های ریاضی و علوم بر اساس پروژه‌های تیم‌گرا ارزیابی می‌کند که تا یک ترم کار طول می‌کشد
[ترجمه ترگمان]Connecticut در حال ارزیابی دانش آموزان دبیرستان در ریاضیات و علوم براساس پروژه های مبتنی بر تیم است که یک ترم از کار را در نظر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Christopher Shays of Connecticut, Republican sponsor of the leading bipartisan bill.
[ترجمه گوگل]کریستوفر شایس از کنتیکت، حامی جمهوری خواهان لایحه پیشرو دو حزبی
[ترجمه ترگمان]کریستوفر Shays از کانکتیکات، حامی جمهوری خواهان لایحه دو حزبی پیشرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beth works at a consulting firm in Stamford, Connecticut.
[ترجمه گوگل]بث در یک شرکت مشاوره در استمفورد، کانکتیکات کار می کند
[ترجمه ترگمان]بث توی یه شرکت مشاور در \"Stamford\" کار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dorfman did, picked up an MFA at Connecticut College, and has been moving in dance circles ever since.
[ترجمه گوگل]دورفمن این کار را انجام داد، در کالج کانکتیکات مدرک MFA گرفت و از آن زمان تاکنون در محافل رقص حرکت کرده است
[ترجمه ترگمان]Dorfman این کار را کرد، یک رشته امور خارجه در کالج کانکتیکات را انتخاب کرد و از آن زمان تاکنون در محافل رقص در حال حرکت بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Connecticut couple went to Wiedenheft and are working to salvage their marriage.
[ترجمه گوگل]این زوج کانکتیکات به ویدنهفت رفتند و در تلاشند تا ازدواج خود را نجات دهند
[ترجمه ترگمان]زوج Connecticut به Wiedenheft رفتند و در تلاشند تا ازدواجشان را نجات دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Usually, a state like Connecticut sells tax-exempt municipal bonds.
[ترجمه گوگل]معمولا ایالتی مانند کانکتیکات اوراق قرضه شهرداری معاف از مالیات را می فروشد
[ترجمه ترگمان]معمولا ایالتی مانند Connecticut اوراق قرضه شهرداری را معاف از مالیات می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Connecticut coach Jim Calhoun, who speaks in rapid-fire spurts, knew he also had to think fast.
[ترجمه گوگل]مربی کانکتیکات، جیم کالهون، که در فواره های آتش سریع صحبت می کند، می دانست که باید سریع فکر کند
[ترجمه ترگمان]Jim Calhoun، مربی Connecticut، که با فوران سریع خود صحبت می کند، می دانست که باید سریع فکر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Merit Capital Associates of Westport, Connecticut, is underwriting the offering.
[ترجمه گوگل]Merit Capital Associates Westport، Connecticut، این پیشنهاد را پذیرفته است
[ترجمه ترگمان]نشان لیاقت و همکاران در وست پورت واقع در Connecticut، این پیشنهاد را امضا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In Connecticut, a Waterbury man suffered a fatal heart attack Sunday night after going outside to fill his snowblower with gasoline.
[ترجمه گوگل]در کنتیکت، مردی از واتربوری یکشنبه شب پس از اینکه بیرون رفت تا برف‌کش خود را با بنزین پر کند، دچار حمله قلبی مرگبار شد
[ترجمه ترگمان]در Connecticut، یک مرد واتربری در شب یکشنبه پس از بیرون رفتن از بیرون برای پر کردن بنزین خود با بنزین دچار یک حمله قلبی شوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He was on the wagon for ten years, when he was living in Connecticut.
[ترجمه گوگل]او زمانی که در کانکتیکات زندگی می کرد، ده سال در واگن بود
[ترجمه ترگمان]ده سال بود که در کانکتی کات کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state in the united states

پیشنهاد کاربران

بپرس