complainer


شاکى

جمله های نمونه

1. a chronic complainer
غرغرو،همیشه شاکی،ایرادگیر همیشگی

2. Those who complain most are most to be complained of.
[ترجمه گوگل]کسانی که بیشتر شکایت می کنند بیشتر از همه باید شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]کسانی که شکایت دارند بیشتر از همه شکایت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Man alone is born crying, lives complaining, and dies disappointed. Samuel Johnson
[ترجمه گوگل]انسان به تنهایی با گریه به دنیا می آید، با شکایت زندگی می کند و ناامید می میرد ساموئل جانسون
[ترجمه ترگمان]انسان به تنهایی به دنیا می آید و گریه می کند، زندگی می کند و ناامید می شود سامویل جانسون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sea complains it wants water.
[ترجمه گوگل]دریا شکایت می کند که آب می خواهد
[ترجمه ترگمان]دریا شکایت می کند که آب می خواهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Learn to suffer without complaining; that is the best thing I can teach you.
[ترجمه گوگل]بیاموزید که بدون شکایت رنج بکشید؛ این بهترین چیزی است که می توانم به شما یاد بدهم
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که بدون شکایت رنج ببرید؛ این بهترین کاری است که من می توانم به شما یاد بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The American Embassy has already complained.
[ترجمه گوگل]سفارت آمریکا قبلا شکایت کرده است
[ترجمه ترگمان]سفارت آمریکا قبلا شکایت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I know that love shall not be compared, but I still used to complaining what he is lack of.
[ترجمه گوگل]من می دانم که عشق را نمی توان مقایسه کرد، اما من هنوز عادت داشتم از آنچه او کمبود دارد شکایت کنم
[ترجمه ترگمان]می دانم که عشق نباید در مقایسه با او مقایسه شود، اما من هنوز هم عادت دارم از چیزهایی که او از آن محروم است شکایت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. African-Americans have been complaining about police harassment for years.
[ترجمه گوگل]آفریقایی‌تبارها سال‌هاست که از آزار و اذیت پلیس شکایت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آفریقایی - آمریکایی ها سال ها از آزار و اذیت پلیس شکایت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It boots thee not to complain.
[ترجمه گوگل]این به تو کمک می کند که شکایت نکنی
[ترجمه ترگمان]با این کفش ها نباید شکایت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He complained that there was a tendency to equate right-wing politics with self-interest.
[ترجمه گوگل]او شکایت داشت که تمایلی به یکسان دانستن سیاست جناح راست با منافع شخصی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]او شکایت داشت که گرایش به برابری سیاسی جناح راست با منافع شخصی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She complained that her husband never paid her any compliments any more.
[ترجمه گوگل]او شکایت کرد که شوهرش دیگر هیچ تعارفی از او نکرده است
[ترجمه ترگمان]شکایت می کرد که شوهرش دیگر از او تعریف و تمجید نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She complained of stiffness in her joints. Accordingly she was admitted to hospital for further tests.
[ترجمه گوگل]او از سفتی در مفاصل خود شکایت داشت بر این اساس او برای آزمایشات بیشتر در بیمارستان بستری شد
[ترجمه ترگمان]او از سفتی در مفاصل خود شکایت داشت بنابراین او برای آزمایش های بیشتر به بیمارستان منتقل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Democrats will complain he overemphasizes punishment at the expense of prevention and treatment.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها شکایت خواهند کرد که او بیش از حد بر مجازات به قیمت پیشگیری و درمان تاکید می کند
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها شکایت خواهند کرد که او با هزینه پیش گیری و درمان مجازات خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you're dissatisfied with the service, why don't you complain to the hotel manager?
[ترجمه گوگل]اگر از خدمات ناراضی هستید، چرا از مدیر هتل شکایت نمی کنید؟
[ترجمه ترگمان]اگر از خدمت ناراضی هستی، پس چرا به مدیر هتل شکایت نمی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The singer complained of a sore throat after Wednesday's show.
[ترجمه گوگل]این خواننده پس از اجرای برنامه چهارشنبه از گلو درد شکایت کرد
[ترجمه ترگمان]این خواننده پس از نمایش روز چهارشنبه از گلو درد شکایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who complains; whiner, malcontent

پیشنهاد کاربران

غرغرو، شاکی، کسی که از همه چیز ناراضی است. . .
A person who says problems all the time and complain all the time. . .
کسی که روی همه چیز عیب می گزارد

فرد غرغرو

بپرس