compellingly

انگلیسی به انگلیسی

• in a persuasive manner, convincingly; urgently

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : compel
اسم ( noun ) : compulsion
صفت ( adjective ) : compulsive / compulsory / compelling
قید ( adverb ) : compulsively / compulsorily / compellingly
compellingly ( adv ) = به طور جلب کننده، به طور قانع کننده، به شیوه ای جذاب، به شیوه ای جلب توجه کننده، با گیرایی، به طرز چشمگیری
examples:
1 - They may be persuaded by the most compellingly promoted argument, regardless of the technical merit of the case.
...
[مشاهده متن کامل]

بدون توجه به ماهیت فنی پرونده ، ممکن است آنها با قانع کننده ترین استدلال متقاعد شوند.
2 - A trained psychoanalyst, he offers a compellingly persuasive theory on the motive of the murders.
او که یک روانکاو آموزش دیده است ، نظریه ای مجاب کننده به طوری قانع کننده در مورد انگیزه قتل ها ارائه می دهد.
3 - From here on in, things get blacker, more humid, and even compellingly cinematic.
از اینجا به بعد ، همه چیز سیاه تر ، مرطوب تر و حتی به شیوه ای جذاب تر سینمایی می شود.
4 - He makes movies about problem people, often inveterate liars, who are found out, but who are so compellingly alive and above the world that people let them pass.
او فیلم هایی درباره افراد مشکل ساز می سازد ، اغلب دروغگویان سرسختی هستند که معلوم می شوند ، اما آنها به شیوه ای جلب توجه کننده زنده و بالاتر از جهان هستند به طوری که مردم اجازه می دهند آن ها روزگار را سپری کنند.

قانع کننده

بپرس