common knowledge

جمله های نمونه

1. It's common knowledge that he's left his wife.
[ترجمه گوگل]معلوم است که او همسرش را ترک کرده است
[ترجمه ترگمان]دانش رایج است که همسرش را ترک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is common knowledge that the earth is round.
[ترجمه گوگل]معلوم است که زمین گرد است
[ترجمه ترگمان]همه می دانند که زمین گرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is common knowledge that swimming is one of the best forms of exercise.
[ترجمه گوگل]همه می دانند که شنا یکی از بهترین اشکال ورزش است
[ترجمه ترگمان]این دانش رایج است که شنا یکی از بهترین انواع ورزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is common knowledge that travel broadens the mind.
[ترجمه گوگل]این دانش عمومی است که سفر ذهن را وسعت می بخشد
[ترجمه ترگمان]این آگاهی عمومی است که سفر را گسترش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their relationship is common knowledge.
[ترجمه گوگل]رابطه آنها دانش عمومی است
[ترجمه ترگمان]رابطه آن ها، دانش عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Laura's drinking problem was common knowledge throughout the department.
[ترجمه گوگل]مشکل نوشیدن الکل لورا در سرتاسر بخش شناخته شده بود
[ترجمه ترگمان]مشکل نوشیدن لورا آگاهی عمومی در سراسر این بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is common knowledge that the Chinese invented paper - making and gunpowder.
[ترجمه گوگل]رایج است که چینی ها کاغذ سازی و باروت را اختراع کردند
[ترجمه ترگمان]این دانش رایج است که چینی ها کاغذ ساخت و باروت اختراع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is common knowledge that vegetables and fruit are good for health.
[ترجمه گوگل]این دانش عمومی است که سبزیجات و میوه ها برای سلامتی مفید هستند
[ترجمه ترگمان]این دانش رایج است که سبزیجات و میوه ها برای سلامتی مفید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It common knowledge that energy be transformed from one form into another.
[ترجمه گوگل]این دانش عمومی است که انرژی از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]این دانش عمومی است که انرژی از یک شکل به شکل دیگر تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is a common knowledge that for a very long time, Tseung Kwan O Town Centre, Tseung Kwan O (South) and even Tiu Keng Leng lacks public space for recreational activities.
[ترجمه گوگل]این یک دانش عمومی است که برای مدت طولانی، مرکز شهر Tseung Kwan O، Tseung Kwan O (جنوب) و حتی Tiu Keng Leng فاقد فضای عمومی برای فعالیت های تفریحی هستند
[ترجمه ترگمان]این یک دانش رایج است که برای مدتی بسیار طولانی، Tseung کوان (Town)، Tseung کوان (South)و حتی Tiu keng Leng فاقد فضای عمومی برای فعالیت های تفریحی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is common knowledge that some politicians are receiving bribes.
[ترجمه گوگل]رایج است که برخی از سیاستمداران رشوه دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]همه می دانند که برخی از سیاستمداران در حال دریافت رشوه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fatal transparency of common knowledge is avoided and your friendship can continue.
[ترجمه گوگل]از شفافیت مهلک دانش عمومی جلوگیری می شود و دوستی شما می تواند ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]از شفافیت مرگبار دانش مشترک اجتناب کنید و دوستی شما می تواند ادامه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As is common knowledge, she is very popular among her students.
[ترجمه گوگل]همانطور که رایج است، او در بین شاگردانش بسیار محبوب است
[ترجمه ترگمان]همان طور که دانش معمول است، او در میان دانشجویان بسیار محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. According to rumour and speculation, it's common knowledge that Ashley's leaving Villa during the close season.
[ترجمه گوگل]بر اساس شایعات و گمانه زنی ها، شایع است که اشلی در طول فصل نزدیک ویلا را ترک می کند
[ترجمه ترگمان]بنا به شایعات و شایعات، شایع است که اشلی در طول فصل تعطیلی ویلا را ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The catalogue of recent errors is now common knowledge.
[ترجمه گوگل]کاتالوگ خطاهای اخیر در حال حاضر دانش عمومی است
[ترجمه ترگمان]فهرست خطاهای اخیر در حال حاضر دانش عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something which is known by everyone

پیشنهاد کاربران

دانش یا دانستنی که معمول، رایج یا بدیهی باشد.
علنی شود
بدیهیات
common knowledge ( اقتصاد )
واژه مصوب: شناخت مشترک
تعریف: اطلاعاتی در یک بازی که همۀ بازیگران درکی یکسان از آن دارند، یعنی همۀ بازیگران از اطلاعاتی که دیگر بازیگران دارند آگاهی دارند و از آگاهی آنان نسبت به آگاهی خود نیز آگاه اند
چیز بدیهی
اطلاعات عمومی

برای همه مبرهن بود
هویدا بود
مثل روز روشن بود
این چیزی است که همه می دونن.
همه می دانستند که، برهمه آشکار بود که، بر کسی پوشیده نبود که ( جهت ترجمه کردن درجمله )
دانش مشترک
دانش فراگیر
همه میدانند
دانش عمومی

آگاهی عمومی
چیزی که همه میدونن
اینو دیگه همه میدونن همه😂
something everyone knows
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس