common carrier

/ˈkɑːmənˈkæriər//ˈkɒmənˈkærɪə/

معنی: مکاری، حامل مشترک، گاراژ دار
معانی دیگر: ترابر، شرکت حمل و نقل (موسسه ای که افراد و اجناس را در مقابل پول حمل و نقل می کند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or company that transports cargo or passengers at standard fees.

جمله های نمونه

1. A common carrier may any normal and reasonable carriage requirement by a passenger or consignor.
[ترجمه گوگل]یک متصدی حمل‌ونقل معمولی ممکن است هر نیاز حمل عادی و معقول توسط مسافر یا فرستنده را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک حامل معمولی ممکن است نیاز به یک الزام معمولی و معقول به وسیله یک مسافر و یا مسافر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Where delivery a common carrier by water the foregoing provisions of this Act shall apply.
[ترجمه گوگل]در مورد تحویل حامل مشترک از طریق آب، مقررات فوق این قانون اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]در صورت تحویل یک حامل معمولی از طریق آب بنده ای فوق از این قانون باید اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Deliveries are made by common carrier or van line.
[ترجمه گوگل]تحویل توسط باربری مشترک یا خط ون انجام می شود
[ترجمه ترگمان]تحویل گاز به وسیله حامل معمولی یا خط ون ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Where delivery by a common carrier by water the foregoing provisions of this Act shall apply.
[ترجمه گوگل]در صورت تحویل توسط متصدی حمل مشترک از طریق آب، مقررات فوق این قانون اعمال خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در جایی که تحویل یک حامل معمولی با آب بنده ای مربوط به این قانون باید اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Common carrier: A transportation company that has been contracted to carry goods from a place of origin to a place of destination for a published fee.
[ترجمه گوگل]شرکت حمل و نقل مشترک: شرکت حمل و نقلی که برای حمل کالا از مبدأ به مقصد با هزینه ای منتشر شده قرارداد بسته شده است
[ترجمه ترگمان]شرکت حمل و نقل مشترک: یک شرکت حمل و نقل که قراردادی برای حمل کالا از محل مبدا به محل مقصد برای هزینه منتشر شده منعقد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Alumina is a common carrier for catalysts. A alumina can be prepared by spray drying process.
[ترجمه گوگل]آلومینا یک حامل رایج برای کاتالیزورها است آلومینا را می توان با فرآیند خشک کردن اسپری تهیه کرد
[ترجمه ترگمان]Alumina یک حامل معمولی برای کاتالیزورها است آلومینا را می توان با فرآیند اسپری خشک تهیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Leased Line is a permanent telephone connection between two points set up by a telecommunications common carrier.
[ترجمه گوگل]Leased Line یک ارتباط تلفنی دائمی بین دو نقطه است که توسط یک شرکت مخابراتی مشترک راه اندازی شده است
[ترجمه ترگمان]خط Leased یک ارتباط تلفنی دایمی بین دو نقطه ایجاد شده توسط شرکت مخابراتی مشترک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Leased Line is a permanent telephone connection between two points set up a telecommunications common carrier.
[ترجمه گوگل]Leased Line یک اتصال تلفنی دائمی بین دو نقطه است که یک شرکت مخابراتی مشترک راه اندازی می کند
[ترجمه ترگمان]خط Leased یک ارتباط تلفنی دایمی بین دو نقطه است که یک حامل اشتراکی از راه دور را راه اندازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The bill of lading is issued to the exporter by common carrier transporting the merchandise.
[ترجمه گوگل]بارنامه توسط متصدی حمل و نقل مشترک کالا برای صادرکننده صادر می شود
[ترجمه ترگمان]این لایحه با حمل و نقل عمومی کالا به صادرکننده صادر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The delivery and collection agent may be an employee of the seller, the post office, an express company, a trucking company, a railroad, a steamship company, or any other common carrier.
[ترجمه گوگل]عامل تحویل و جمع آوری ممکن است یک کارمند فروشنده، اداره پست، یک شرکت سریع السیر، یک شرکت حمل و نقل، یک شرکت راه آهن، یک شرکت کشتی بخار یا هر شرکت حمل و نقل مشترک دیگری باشد
[ترجمه ترگمان]کارمند یابی و جمع آوری ممکن است کارمند فروشنده، اداره پست، یک شرکت بیان، یک شرکت حمل و نقل، یک شرکت steamship، یا هر شرکت حمل و نقل عمومی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مکاری (اسم)
cunning, craftiness, common carrier, muleteer, freighter

حامل مشترک (اسم)
common carrier

گاراژ دار (اسم)
wagoner, common carrier, forwarder, garageman

تخصصی

[کامپیوتر] حامل مشترک ؛شرکتی دولتی که تلفن و تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه می کند.
[حقوق] مؤسسه حمل ونقل عمومی

انگلیسی به انگلیسی

• individual or company which transports persons or goods for hire

پیشنهاد کاربران

بپرس