colonnade

/ˌkɑːləˈneɪd//ˌkɒləˈneɪd/

معنی: ردیف ستون، ردیف درخت
معانی دیگر: (معماری) رده ی ستون ها (که در فواصل منظم قرار دارند)، ستون بندی، ستونگان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in architecture, a series of evenly spaced columns supporting an entablature or roof.

جمله های نمونه

1. we walked along the vatican colonnade
در امتداد ستونگان واتیکان پیاده روی کردیم.

2. I went along the colonnade to the corner of the southern front of the house.
[ترجمه گوگل]از امتداد ستون تا گوشه جبهه جنوبی خانه رفتم
[ترجمه ترگمان]از میان ستون ها به نبش خیابان جنوبی خانه رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mike came out and stood in the colonnade on the other side of the grassy knoll.
[ترجمه گوگل]مایک بیرون آمد و در ستونی در طرف دیگر گره علفزار ایستاد
[ترجمه ترگمان]مایک بیرون آمد و در ردیف دیگر تپه پوشیده از چمن ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A colonnade of massive stone pillars extended along the entire 462 feet of its front.
[ترجمه گوگل]ستونی از ستون های سنگی عظیم در امتداد کل 462 فوت جلوی آن امتداد داشت
[ترجمه ترگمان]ستون هایی از ستون های سنگی عظیم در امتداد the پای آن امتداد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Behind this colonnade shops and offices were built against the rear wall.
[ترجمه گوگل]پشت این ستون دکان ها و دفاتر در مقابل دیوار عقب ساخته شده بود
[ترجمه ترگمان]پشت این فروشگاه، مغازه ها و دفاتر واقع در مقابل دیوار عقبی بنا شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Garden furniture had been neatly stacked under the colonnade.
[ترجمه گوگل]اثاثیه باغ به طور مرتب زیر ستون قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]اسباب و اثاث باغ را به دقت زیر و رو کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stoa: In Greek architecture, a freestanding colonnade or covered walkway; also, a long open Building with its roof supported by one or more rows of columns parallel to its rear wall.
[ترجمه گوگل]Stoa: در معماری یونانی، ستونی مستقل یا گذرگاه سرپوشیده همچنین، یک ساختمان باز طولانی که سقف آن توسط یک یا چند ردیف ستون موازی با دیوار عقب آن پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]Stoa: در معماری یونانی، یک ردیف ستون آزاد یا پیاده رو، یک ساختمان بلند با سقف آن با یک یا چند ردیف ستون موازی با دیوار پشت آن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Including Red China lobby colonnade, red cloth interior rooms and gold tableware, fully filled with festivity.
[ترجمه گوگل]از جمله ستون لابی قرمز چین، اتاق‌های داخلی پارچه‌ای قرمز و ظروف طلایی، کاملاً مملو از جشن
[ترجمه ترگمان]از جمله در نظر گرفتن ستون های قرمز، اتاق های داخلی، اتاق های داخلی و کارد و چنگال طلا، که کاملا مملو از جشن و جشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the colonnade outside the theatre, a young servant came up to the two women.
[ترجمه گوگل]در ستون بیرونی تئاتر، خدمتکار جوانی به سمت آن دو زن آمد
[ترجمه ترگمان]در ردیف ستون بیرون از تئاتر، یک مستخدم جوان به سوی دو زن آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I looked at the Colonnade . I looked at the grass, my shoes.
[ترجمه گوگل]به کلوناد نگاه کردم به چمن ها، کفش هایم نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]به the نگاه کردم به علف ها و کفش هایم نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This colonnade will take you out of the palace and the game.
[ترجمه گوگل]این ستون شما را از قصر و بازی خارج می کند
[ترجمه ترگمان]این ردیف شما را از کاخ بیرون خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Cathedral has not obscured the Mausoleum; on the exterior the octagonal form remains with the surrounding colonnade of Corinthian columns.
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع مقبره را پنهان نکرده است در قسمت بیرونی شکل هشت ضلعی با ستون های اطراف ستون های کورنتی باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع آرامگاه آرامگاه را از بین نبرده است؛ در خارج از شکل هشت ضلعی، شکل هشت ضلعی با ستون های گرد ستون قرنتیان باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was in the garth, sitting in the sunshine on a bench between the pillars of the miniature colonnade.
[ترجمه گوگل]من در گارت بودم و در زیر نور آفتاب روی نیمکتی بین ستون های ستون مینیاتوری نشسته بودم
[ترجمه ترگمان]من در کنار گرت نشسته بودم و در نور آفتاب روی یک نیمکت بین ستون ها نشسته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I thought she might be under the front part of the colonnade, and peered cautiously round the corner.
[ترجمه گوگل]فکر کردم ممکن است زیر قسمت جلوی ستون باشد و با احتیاط به گوشه نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]فکر کردم شاید زیر ردیف اول ستون باشد و با احتیاط به نبش خیابان نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ردیف ستون (اسم)
colonnade

ردیف درخت (اسم)
colonnade

تخصصی

[زمین شناسی] ستون بند در درز و شکاف یا درزبندی ستونی، ناحیه پایین تر که نسبت به بخش بالایی دارای ستونهای ضخیم تر و بهتر شکل گرفته است، یا entablature.

انگلیسی به انگلیسی

• series of columns supporting a roof; long row of trees
a colonnade is a row of evenly spaced columns.

پیشنهاد کاربران

در برخی موارد بهتر ه کلمه را در اینترنت جستجو کنیم و تصاویرش رو ببینیم تا معنیش رو درک کنیم
این واژه یکی از همون موارده
به دنباله ای طولانی از ستون ها گفته می شود که به وسیله بند آن ها، اغلب به صورت آزاد، یا بخشی از یک ساختمان به یکدیگر متصل می شوند.
یعنی تعدادی از column ها هست .
رواق
سایه گذر

بپرس