collodion

/kəˈlodiən//kəˈlodiən/

(شیمی) کلودیون (آمیزه ی پیروکسیلین و الکل و اتر)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in chemistry, a thick solution of pyroxylin suspended in alcohol and ether, used in producing photographic film, in cementing surgical bandages and sealing wounds, and in engraving and lithography.

جمله های نمونه

1. Objective To evaluate collodion - enhancing technique for thin paraffin sections of the gallstones.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی تکنیک افزایش کلودیون برای مقاطع نازک پارافینی سنگ کیسه صفرا
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تکنیک تقویت collodion برای بخش های نازک پارافین از gallstones
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Collodion cotton is a dynamite ingredient of very great importance.
[ترجمه گوگل]پنبه کلودیون یک عنصر دینامیت بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]پنبه Collodion یک جز dynamite از اهمیت بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A photographic plate produced by the wet collodion process.
[ترجمه گوگل]یک صفحه عکاسی تولید شده توسط فرآیند کلودیون مرطوب
[ترجمه ترگمان]یک صفحه عکاسی که توسط فرآیند collodion مرطوب تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion The thin section collodion anatomy of temporal bone area, combined with the images of HRCT can clearly delineate the details of facial recess and its relative structures.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری آناتومی کلودیون بخش نازک ناحیه استخوان تمپورال، همراه با تصاویر HRCT می‌تواند به وضوح جزئیات فرورفتگی صورت و ساختارهای نسبی آن را مشخص کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بخش لاغر تشریح بخش استخوان زمانی، ترکیب با تصاویر of می تواند به روشنی جزئیات تنفس صورت و ساختار نسبی آن را تعیین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods The tissues of the 69 patients were wrapped with collodion, and made large successive section for the study of histopathology.
[ترجمه گوگل]MethodsThe بافت 69 بیمار با کلودیون پیچیده شد، و بخش بزرگ پی در پی برای مطالعه هیستوپاتولوژی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]روش ها بافت ۶۹ بیمار با collodion بسته شد و بخش قابل ملاحظه ای برای مطالعه of ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stomatal characters of leaves on three different drought-resistant soybean cultivars under slight, moderate and heavy water stress were observed by the method of collodion imprinting film.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های روزنه‌ای برگ‌ها در سه رقم مختلف سویا مقاوم به خشکی تحت تنش کم، متوسط ​​و سنگین با روش فیلم چاپ کلودیونی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]نوع stomatal از برگ ها در سه نوع مختلف دانه سویا مقاوم در برابر خشکسالی، با استفاده از روش of collodion نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A highly flammable nitrocellulose used in the manufacture of collodion, plastics, and lacquers.
[ترجمه گوگل]یک نیتروسلولز بسیار قابل اشتعال که در ساخت کلودیون، پلاستیک و لاک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک nitrocellulose شدیدا قابل اشتعال در ساخت of، پلاستیک و lacquers مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The results indicated that the structures of MgO films were closely related to the amount of collodion and the annealing temperature.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که ساختار فیلم‌های MgO ارتباط نزدیکی با میزان کلودیون و دمای بازپخت دارند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که ساختار لایه های پشتیبان رابطه نزدیکی با مقدار of و دمای تابکاری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The bottom layer was paper and the top layer was the emulsion or binder and on the paper with two layers it might be collodion, egg-albumen or gelatine.
[ترجمه گوگل]لایه زیرین کاغذ و لایه بالایی امولسیون یا بایندر و روی کاغذ با دو لایه ممکن است کلودیون، تخم مرغ-آلبومن یا ژلاتین باشد
[ترجمه ترگمان]لایه پایینی کاغذ و لایه رویی بود که به صورت امولسیون ساخته شده بود و روی کاغذ با دو لایه نوشته شده بود: collodion، egg یا ژلاتین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chemical solution

پیشنهاد کاربران

کلودیون : ( اسم ) مایعی است که برای رنگ آمیزی روی زخم تمیز استفاده می شود، به طوری که خشک می شود و پوشش انعطاف پذیر ایجاد می کند.

بپرس