collectable


قابل وصول، دریافت کردنی، فراهم اوردنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of collect.

جمله های نمونه

1. Comics from the early sixties are highly collectable at the moment.
[ترجمه گوگل]کمیک های اوایل دهه شصت در حال حاضر بسیار قابل جمع آوری هستند
[ترجمه ترگمان]Comics از اوایل دهه شصت در حال حاضر در حال collectable هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nearly all the collectable money is now in; only a small number of diehards continue to withhold cash.
[ترجمه گوگل]تقریباً تمام پول قابل جمع آوری در حال حاضر موجود است فقط تعداد کمی از افراد سختکوش به نگه داشتن پول نقد ادامه می دهند
[ترجمه ترگمان]تقریبا تمام پول collectable در حال حاضر است؛ تنها تعداد کمی از diehards ها به گرفتن پول نقد ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Plus collectable ranges of Tribal and Village needlework, embroidery and silk from all over the world.
[ترجمه گوگل]به‌علاوه مجموعه‌ای از سوزن‌دوزی‌های قبیله‌ای و روستایی، گلدوزی و ابریشم از سراسر جهان
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، محدوده های collectable از گلدوزی روستایی و روستایی، گلدوزی و ابریشم از سراسر جهان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She emphasised that everything becomes collectable in time, particularly when its history and date of manufacture can be authenticated.
[ترجمه گوگل]او تأکید کرد که همه چیز به مرور زمان قابل جمع آوری می شود، به ویژه زمانی که بتوان تاریخچه و تاریخ ساخت آن را تأیید کرد
[ترجمه ترگمان]او تاکید کرد که همه چیز به مرور زمان تغییر می کند، به خصوص زمانی که تاریخ و تاریخ تولید آن می تواند تصدیق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rupert Bear annuals are arguably the most collectable.
[ترجمه گوگل]می توان گفت که سالانه خرس روپرت قابل جمع آوری است
[ترجمه ترگمان]روپرت Bear annuals مسلما the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Would there be anything collectable there, I wondered.
[ترجمه گوگل]تعجب کردم که آیا چیزی قابل جمع آوری وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]در این فکر بودم که آیا در آنجا چیزی وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Examples of its craftsmanship are now very collectable.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از صنایع دستی آن اکنون بسیار قابل جمع آوری هستند
[ترجمه ترگمان]نمونه هایی از مهارت آن در حال حاضر بسیار خطرناک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is especially useful if rare or collectable beads are purchase beads.
[ترجمه گوگل]این به ویژه در صورتی مفید است که مهره های کمیاب یا قابل جمع آوری مهره های خرید باشند
[ترجمه ترگمان]این به خصوص در صورتی مفید است که دانه های نادر یا collectable مهره ها را خریداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The most collectable old magazines are those devoted to music, movies and fashion.
[ترجمه گوگل]کلکسیونی ترین مجلات قدیمی، مجلاتی هستند که به موسیقی، فیلم و مد اختصاص دارند
[ترجمه ترگمان]مشهورترین مجلات قدیمی آن هایی هستند که به موسیقی، سینما و مد علاقه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These posters are rarer and hence very collectable.
[ترجمه گوگل]این پوسترها کمیاب تر هستند و از این رو بسیار قابل جمع آوری هستند
[ترجمه ترگمان]این پوسترها بیش از حد کمیاب هستند و از همینجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But after the release of Mob Rule in 1980, Allen retreated from the scene and his books became increasingly collectable classics.
[ترجمه گوگل]اما پس از انتشار Mob Rule در سال 1980، آلن از صحنه عقب نشینی کرد و کتاب های او به طور فزاینده ای به کتاب های کلاسیک قابل جمع آوری تبدیل شدند
[ترجمه ترگمان]اما بعد از انتشار قاعده عمومی در سال ۱۹۸۰، آلن از صحنه عقب نشینی کرد و کتاب های او به طور فزاینده ای به آثار کلاسیک تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sir George said that arrears represented 5 percent of the total rent collectable in the 1990/91 financial year.
[ترجمه گوگل]سر جورج گفت که معوقات 5 درصد از کل اجاره بهای قابل وصول در سال مالی 1990/91 را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]سر جورج گفت که بدهی های معوقه ۵ درصد کل اجاره بها را در سال مالی ۹۱ \/ ۹۱ نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Along with the new millennium, comes another decade of collectable toys.
[ترجمه گوگل]همراه با هزاره جدید، یک دهه دیگر از اسباب بازی های کلکسیونی فرا می رسد
[ترجمه ترگمان]همراه با هزاره جدید، دهه دیگری از اسباب بازی های collectable به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For example, the pull-off section could be used as a collectable token for promotions and competitions.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بخش pull-off می تواند به عنوان یک توکن قابل جمع آوری برای تبلیغات و مسابقات استفاده شود
[ترجمه ترگمان]برای مثال، بخش کشش می تواند به عنوان یک نشانه collectable برای تبلیغات و رقابت ها به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• may be collected, suitable for collection
rare object worth collecting

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : collect / collectivize
اسم ( noun ) : collectable / collection / collective / collectivism / collectivization / collector
...
[مشاهده متن کامل]

صفت ( adjective ) : collect /collectable / collected / collective / collectivist
قید ( adverb ) : collect / collectively

بپرس