collarbone

/ˈkɑːlərˌboʊn//ˈkɒləbəʊn/

معنی: چنبر، ترقوه
معانی دیگر: رجوع شود به: clavicle، clavicle : تش، ترقوه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: either of two bones joining the breastbone and the shoulder blades; clavicle.

جمله های نمونه

1. Harold had a broken collarbone.
[ترجمه گوگل]هارولد دچار شکستگی استخوان ترقوه شده بود
[ترجمه ترگمان]هارولد استخوان ترقوه شکسته اش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As time passed, the collarbone also shrank in size, hinting at the development of a free-swinging shoulder.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، استخوان ترقوه نیز از نظر اندازه کوچک شد که نشان دهنده ایجاد یک شانه با چرخش آزاد بود
[ترجمه ترگمان]زمانی که زمان سپری شد، ترقوه، به اندازه قد خود را کشید و به توسعه یک شانه خالی دست اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My son Nayib broke his collarbone and Emilio broke a rib and dislocated his shoulder.
[ترجمه گوگل]پسرم نایب استخوان ترقوه اش را شکست و امیلیو دنده اش شکست و شانه اش در رفت
[ترجمه ترگمان]پسر من، استخوان ترقوه ش رو شکسته و \"امیلیو\" یه دنده رو شکسته و شونه اش رو دررفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His collarbone ached, and he dug at it with his good arm, massaging the stiffness with his fingers.
[ترجمه گوگل]استخوان ترقوه‌اش درد می‌کرد و با بازوی خوبش آن را حفر کرد و سفتی را با انگشتانش ماساژ داد
[ترجمه ترگمان]استخوان ترقوه او درد گرفت و با دست سالمش به آن چسبید و محکم آن را ماساژ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She massaged her collarbone gingerly and tried to calm her ragged breathing.
[ترجمه گوگل]استخوان ترقوه‌اش را به سختی ماساژ داد و سعی کرد نفس‌های تندش را آرام کند
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط استخوان رانش را ماساژ داد و سعی کرد نفس ragged را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It includes the skull, vertebral column, collarbone, shoulder Blades, rib cage, pelvic girdle and the Bones of the hands, arms, feet, and legs.
[ترجمه گوگل]شامل جمجمه، ستون مهره ها، استخوان ترقوه، تیغه های شانه، قفسه سینه، کمربند لگنی و استخوان های دست، بازو، پا و ساق پا می شود
[ترجمه ترگمان]جمجمه شامل جمجمه، ستون فقرات، استخوان ترقوه، استخوان کتف، قفسه سینه، کمربند لگن و استخوان های دست، بازوها، پاها و پاها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This explains the fractured skull and collarbone.
[ترجمه گوگل]این موضوع شکستگی جمجمه و استخوان ترقوه را توضیح می دهد
[ترجمه ترگمان]این مساله جمجمه شکسته و استخوان ترقوه شکسته اش را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The site, located near the neck or collarbone, is kept covered with a dressing.
[ترجمه گوگل]محل، که در نزدیکی گردن یا استخوان ترقوه قرار دارد، با یک پانسمان پوشانده می شود
[ترجمه ترگمان]این محل که نزدیک گردن یا استخوان ترقوه قرار دارد، با یک پانسمان پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Only one finger fits between baby's collarbone and the harness strap?
[ترجمه گوگل]فقط یک انگشت بین استخوان ترقوه کودک و بند مهار قرار می گیرد؟
[ترجمه ترگمان]فقط یک انگشت بین استخوان ترقوه و تسمه یراق است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Miss Davies: Yes, it's just near my collarbone.
[ترجمه گوگل]خانم دیویس: بله، فقط نزدیک استخوان ترقوه من است
[ترجمه ترگمان]بله، درست نزدیک استخوان ترقوه ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The author pointed out indwelling intravenous ducts under collarbone ensured smooth performance of marrow transplantation.
[ترجمه گوگل]نویسنده اشاره کرد که مجاری داخل وریدی ساکن در زیر استخوان ترقوه عملکرد صاف پیوند مغز را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]نویسنده خاطر نشان ساخت که مجاری وریدی تحت استخوان ترقوه، عملکرد هموار پیوند مغز استخوان را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This scene always feeling like Jiaoren prominent collarbone, fugue in four of the last fold.
[ترجمه گوگل]این صحنه همیشه شبیه به استخوان ترقوه برجسته جیائورن، فوگ در چهار تا آخر
[ترجمه ترگمان]این صحنه همیشه مثل Jiaoren استخوان ترقوه برجسته در چهار برابر آخرین حلقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thing is, they need to fall below your collarbone; otherwise the waves or curls will spring up and pouf.
[ترجمه گوگل]مسئله این است که آنها باید زیر استخوان ترقوه شما بیفتند در غیر این صورت امواج یا فرها بهار و پف می کنند
[ترجمه ترگمان]مساله این است که آن ها باید پایین تر از استخوان ترقوه شما قرار بگیرند؛ در غیر این صورت امواج و یا حلقه های مویش به بالا و پایین خواهند رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My wife, meanwhile, was in the next cubicle with a fractured sternum and collarbone.
[ترجمه گوگل]در همین حال همسرم در اتاقک بعدی با شکستگی سینه و استخوان ترقوه بود
[ترجمه ترگمان]در این میان، زن من در اتاقک مجاور با استخوان جناغ و استخوان ترقوه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I had never seen that one before either, nor the one I suddenly discovered on my collarbone.
[ترجمه گوگل]من هرگز آن را قبلاً ندیده بودم، و نه آن چیزی را که ناگهان روی استخوان ترقوه ام کشف کردم
[ترجمه ترگمان]هرگز آن را ندیده بودم، نه آن کسی که ناگهان روی استخوان ترقوه ام کشف کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چنبر (اسم)
loop, circle, ring, hoop, tore, collarbone, clavicle

ترقوه (اسم)
collarbone, clavicle

انگلیسی به انگلیسی

• clavicle, one of two slender bones forming the anterior part of the shoulder (anatomy)
your collarbone is one of the two long bones which run from the base of your neck to your shoulder.
bone located in the top of the shoulder extending outward from the neck

پیشنهاد کاربران

collarbone
اُستوشان ، اُستِشان ، اُستِشانه ( اُستُخوان شانه ای )
collarbone / clavicle = ترقوه، استخوان چنبر
collarbone
نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت بدن انسان به انگلیسی:
✅️ skull / cranium = جمجمه 💀
✅️ cheekbone = استخوان گونه
✅️ jawbone / mandible = استخوان فک
✅️ ribcage = قفسه سینه
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ collarbone / clavicle = ترقوه، استخوان چنبر
✅️ shoulder blade / scapula = استخوان شانه، استخوان کتف
✅️ breastbone / sternum = استخوان جناغ سینه
✅️ humerus = استخوان بازو
❗️جمع: hemeri ( هیومِرای )
✅️ rib = دنده
✅️ vertebra = مهره ی ستون فقرات
❗️جمع: vertebrae ( وِرتِبریی )
✅️ spine / backbone = ستون فقرات
✅️ ulna = استخوان زند زیرین
✅️ radius = استخوان زند زِبَرین
✅️ pelvis = لگن، لگن خاصره
✅️ hip bone = استخوان خاصره
✅️ tailbone / coccyx = دنبالچه
✅️ thigh bone / femur = استخوان ران
✅ cartilage = غضروف
✅ tibia / shin bone = استخوان درشت نی
✅ fibula = استخوان نازک نی

استخوان یقه گردنی یا دور گردنی . استخوان طوقی
استخوان ترقوه
استخوانی بلندی که از کردن تا شانه ادامه داره
استخوان ترقوه

بپرس