clutch bag

جمله های نمونه

1. Her crocodile skin clutch bag matched her shoes.
[ترجمه گوگل]کیف کلاچ پوست کروکودیل او با کفش هایش ست می شد
[ترجمه ترگمان]کیف پوست crocodile با کفش های او همخوانی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She dropped her clutch bag and George frowned as she strained to pick it up.
[ترجمه گوگل]کیف کلاچش را انداخت و جورج در حالی که تلاش می کرد آن را بردارد اخم کرد
[ترجمه ترگمان]کیفش را انداخت و جورج اخمی کرد تا آن را بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Frame clutch bag, Donna Karan New York, price upon request.
[ترجمه گوگل]کیف کلاچ فریم دونا کاران نیویورک قیمت در صورت درخواست
[ترجمه ترگمان]کیف دستی فریم، دانا کاران نیویورک، قیمت براساس درخواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our sterling silver bow fronted clutch bag charm will add instant glamour to any outfit.
[ترجمه گوگل]جذابیت کیف کلاچ جلویی پاپیونی نقره ای ما به هر لباسی زرق و برق می بخشد
[ترجمه ترگمان]کمان silver از نقره sterling Our برای هر لباسی اضافه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her clutch bag is a handy prop and gives her something to hold onto to steady any nerves.
[ترجمه گوگل]کیف کلاچ او یک تکیه گاه مفید است و چیزی را به او می دهد تا هر اعصابی را ثابت نگه دارد
[ترجمه ترگمان]کیف Her یک تکیه گاه مفید است و چیزی به او می دهد تا اعصابش را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Carries up to 8KG in weight and first easily into the smallest clutch bag!
[ترجمه گوگل]تا 8 کیلوگرم وزن را حمل می کند و ابتدا به راحتی در کوچکترین کیف کلاچ قرار می گیرد!
[ترجمه ترگمان]به سرعت به ۸ تن از اعضای گروه تقسیم می شود و به راحتی در کیسه کوچک clutch قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some of the projects on her website are sponsored, such as the pencil case she turned into a clutch bag using Sharpie markers.
[ترجمه گوگل]برخی از پروژه های وب سایت او حمایت مالی می شوند، مانند جعبه مدادی که او با استفاده از نشانگرهای شارپی به کیف کلاچ تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]برخی از پروژه ها در وب سایت او تحت حمایت مالی هستند، مانند پرونده مداد، او با استفاده از مارکرهای Sharpie به یک کیف دستی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some gentlemanly pursuits - such as carrying the shopping or helping ladies lift buggies down stairs - would be a headache for a man carrying a clutch bag around all day.
[ترجمه گوگل]برخی از کارهای جنتلمنانه - مانند حمل خرید یا کمک به خانم‌ها در بلند کردن کالسکه‌ها از پله‌ها - برای مردی که تمام روز یک کیف کلاچ حمل می‌کند سردرد خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بعضی از کاره ای آقامنشانه مثل حمل یا کمک به خانم ها، درشکه ها را از پله ها بالا می برند - برای مردی که کیسه clutch را در سراسر روز حمل می کند دردسر خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This woman is going to benefit more from carrying a small clutch bag, for example, than she's going to benefit from carrying a big, clutch bag, which would just add volume to her body.
[ترجمه گوگل]این زن قرار است برای مثال از حمل یک کیف کوچک کلاچ بیشتر سود ببرد تا اینکه از حمل یک کیف بزرگ کلاچ سود ببرد که فقط به بدن او حجم می دهد
[ترجمه ترگمان]این زن برای مثال، بیشتر از حمل یک کیف دستی کوچک، از حمل یک کیف دستی بزرگ، که فقط حجم را به بدنش اضافه می کند، سود خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a clutch bag is a handbag without a handle which a woman carries under her arm or in her hand.

پیشنهاد کاربران

کیف زنانه ( بدون دسته یا تسمه )
Do you have different bags for different occasions?
Yes, I do. I have a small clutch for formal occasions, a backpack for casual outings, and a tote bag for shopping trips
clutch bagclutch bag
noun - countable :
کیف دستی کوچک و مسطح زنانه ( که معمولا بانوان برای حمل وسایل شخصی خود در مجالس رسمی از آن استفاده می کنند و معمولا بدون دسته یا بند سردوشی است. )
به عنوان مثال :
The Suns needed to dig into their clutch bag to pull this one out, though
clutch bag
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/clutch-bag• https://www.lexico.com/definition/clutch_bag• https://www.ldoceonline.com/dictionary/clutch-bag
کیف دستی مجلسی زنانه
کیف دستی بانوان ( معمولا در میهمانی ها برا نگه داری رژ، آینه و . . . به همراه دارند )

بپرس