clownish

/ˈklaʊnɪʃ//ˈklaʊnɪʃ/

معنی: لوده وار، دارای رفتار زمخت و بدون اداب
معانی دیگر: لوده وار، دارای رفتار زمخت وبدون اداب

جمله های نمونه

1. He had a clownish sense of humour.
[ترجمه گوگل]او حس شوخ طبعی دلقکی داشت
[ترجمه ترگمان]شوخ طبعی خوبی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My clownish mask no longer cloaks a breaking heart, so away with it.
[ترجمه گوگل]ماسک دلقک من دیگر ردای دل شکسته را نمی پوشاند، پس آن را دور بریز
[ترجمه ترگمان]ماسک clownish من دیگه زیر لب یه قلب شکسته نیست، پس با این قضیه کنار بیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A clownish mosaic of shifting hues attired the Harlequin.
[ترجمه گوگل]یک موزاییک دلقک از رنگ های متحول، هارلکین را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]یک mosaic clownish از رنگ های تغییر لباس، لباس Harlequin را به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The clownish grin of a bridled parrotfish reveals its power tools: grinding teeth used to scrape algae from rock.
[ترجمه گوگل]پوزخند دلقک گونه یک طوطی ماهی لجام گسیخته ابزارهای برقی اش را نشان می دهد: دندان های ساییدنی که برای تراشیدن جلبک ها از سنگ استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]نیش clownish یک parrotfish bridled، ابزار قدرت خود را نشان می دهد: دندان های آسیاب که برای scrape جلبک از سنگ استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The antics of wildebeests are often clownish and entertaining.
[ترجمه گوگل]مزخرفات حیوانات وحشی اغلب دلقک و سرگرم کننده هستند
[ترجمه ترگمان]کاره ای عجیب و غریب of اغلب clownish و سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet we shouldn’t be fooled: behind the clownish mask there is a state power that functions with ruthless efficiency.
[ترجمه گوگل]با این حال، ما نباید فریب بخوریم: پشت نقاب دلقک، یک قدرت دولتی وجود دارد که با کارایی بی رحمانه عمل می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال نباید گول بخوریم: پشت نقاب clownish، یک قدرت دولتی وجود دارد که با کارایی بی رحمانه عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. While many have portrayed him as a clownish and eccentric figure – an image no doubt reinforced by his characterisation in Team America: World Police – others say he is smart and even witty.
[ترجمه گوگل]در حالی که بسیاری او را به عنوان یک شخصیت دلقک و عجیب و غریب به تصویر می کشند - تصویری که بدون شک با شخصیت پردازی او در تیم آمریکا: پلیس جهانی تقویت شده است - دیگران می گویند او باهوش و حتی شوخ است
[ترجمه ترگمان]در حالی که بسیاری از آن ها او را به عنوان یک شخصیت clownish و عجیب به تصویر کشیده اند - تصویری که بدون شک توسط تعریف خود در تیم آمریکا تقویت شده است: پلیس جهانی - دیگران می گویند او باهوش و حتی شوخ طبع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That's really silly clownish behavior.
[ترجمه گوگل]این واقعا رفتار دلقکانه احمقانه است
[ترجمه ترگمان]این رفتار clownish مسخره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ali is dressed in a suit and tie and is playfully winging clownish punches at everybody around him.
[ترجمه گوگل]علی کت و شلوار و کراوات پوشیده است و با شوخی به همه اطرافیانش مشت های دلقک می زند
[ترجمه ترگمان]علی کت و شلوار پوشیده است و کراوات دارد و با آن بازی می کند و هر کسی را دور خودش جمع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A bounce of thick, curly, sandy hair gave him a rather clownish appearance.
[ترجمه گوگل]موهای پرپشت، مجعد و شنی به او ظاهر نسبتاً دلقکی می بخشید
[ترجمه ترگمان]موهای انبوه، مجعد، موی شنی او را به ظاهر پر زرق و برق نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I stand by the bed where a young woman lies, her face postoperative, her mouth twisted in palsy, clownish.
[ترجمه گوگل]کنار تختی ایستاده ام که زنی جوان دراز کشیده است، صورتش بعد از عمل، دهانش فلج پیچ خورده، دلقک
[ترجمه ترگمان]من کنار تخت می نشینم، جایی که یک زن جوان دروغ می گوید، صورتش پس از عمل باز می شود، دهانش به تشنج تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In response, the New York Times said "To think that one frail life stands between this insolent, clownish creature and the presidency!"
[ترجمه گوگل]در پاسخ، نیویورک تایمز گفت: "فکر کنید که یک زندگی ضعیف بین این موجود گستاخ و دلقک و ریاست جمهوری قرار دارد!"
[ترجمه ترگمان]در پاسخ، نیویورک تایمز گفت: \" تصور کنید که یک زندگی شکننده بین این مرد گستاخ، clownish و ریاست جمهوری ایستاده است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His "timing" with the dialogue is perfect, he's not afraid to go all the way with the body language but is never clownish .
[ترجمه گوگل]"زمان" او با دیالوگ عالی است، او نمی ترسد تا تمام راه را با زبان بدن پیش برود اما هرگز دلقک نیست
[ترجمه ترگمان]زمان \"زمان\" او با گفت و گو کامل است، او از این که با زبان بدنی تمام راه را برود هراسی ندارد، اما هیچ شباهتی به clownish ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With such antics and an increasingly outlandish dress sense, the Libyan leader often seemed clownish and deluded.
[ترجمه گوگل]رهبر لیبی با چنین بداخلاقی ها و لباس پوشیدن عجیب و غریب، اغلب دلقک و فریب به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]با این حرکات عجیب و عجیب و غریب لباس عجیب و غریب، رهبر لیبی اغلب clownish و فریب خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لوده وار (صفت)
clownish

دارای رفتار زمخت و بدون اداب (صفت)
clownish

انگلیسی به انگلیسی

• ridiculous, foolish, awkward, ungainly
people who are clownish behave in a rather silly way, so that other people often believe they are foolish.

پیشنهاد کاربران

بپرس