closed circuit

/kloʊzdˈsɜːrkət//kləʊzdˈsɜːkɪt/

معنی: تلویزیون مداربسته
معانی دیگر: (تلویزیون) مداربسته، تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a transmission circuit for television with a limited number of reception stations connected to it by cable.

(2) تعریف: an electrical circuit that provides for a continuous path for current.

جمله های نمونه

1. Can we expect a major shift to closed circuit?
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم انتظار یک تغییر عمده به مدار بسته را داشته باشیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما می توانیم انتظار یک تغییر عمده به مدار بسته را داشته باشیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Estimates have now been obtained to install a closed circuit television system in both the Myles Meehan and the Long Gallery.
[ترجمه گوگل]اکنون برآوردهایی برای نصب یک سیستم تلویزیون مدار بسته در مایلز میهان و گالری لانگ به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر برآوردها برای نصب یک سیستم تلویزیون مدار بسته در هر دو سیستم مایلز و نگارخانه لانگ به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For example, closed circuit television gives the helmsman a view of the engine compartment and of the aft deck of the boat.
[ترجمه گوگل]برای مثال، تلویزیون مدار بسته به سکاندار نمای محفظه موتور و عرشه عقب قایق را می دهد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، تلویزیون مدار بسته به سکانبان یک نگاه از قسمت موتور و عرشه عقبی قایق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I turned our closed circuit cameras on to the flag-wavers and they appeared on the huge screens above the stage.
[ترجمه گوگل]دوربین های مدار بسته مان را روی پرچم گردان ها روشن کردم و آنها روی صفحه های بزرگ بالای صحنه ظاهر شدند
[ترجمه ترگمان]من دوربین مدار بسته مان را روی پرچم گذاشتم - wavers و آن ها بر روی صفحه های بزرگ بالای صحنه ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is a simple closed circuit television system, a video camera photographing a speech being rolled beneath it.
[ترجمه گوگل]این یک سیستم تلویزیون مدار بسته ساده است، یک دوربین فیلمبرداری که از یک سخنرانی در زیر آن عکس می گیرد
[ترجمه ترگمان]این یک دستگاه تلویزیون مدار بسته ساده است، یک دوربین فیلمبرداری در حال عکاسی از یک سخنرانی در زیر آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not in person, but via a closed circuit television screen that fills an entire wall.
[ترجمه گوگل]نه حضوری، بلکه از طریق یک صفحه تلویزیون مدار بسته که تمام دیوار را پر می کند
[ترجمه ترگمان]نه در فرد، بلکه از طریق یک صفحه تلویزیون مدار بسته که کل یک دیوار را پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Are closed circuit television cameras ( CCTV ) used to monitor the shipping dock and container loading areas?
[ترجمه گوگل]آیا از دوربین های مدار بسته تلویزیونی (CCTV) برای نظارت بر اسکله حمل و نقل و مناطق بارگیری کانتینر استفاده می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا دوربین های مدار بسته (دوربین مدار بسته)برای نظارت بر سکوهای بارگیری و بارگیری کانتینر استفاده می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Water quality: installation of closed circuit cooling, installation of treatment plants.
[ترجمه گوگل]کیفیت آب: نصب خنک کننده مدار بسته، نصب تصفیه خانه
[ترجمه ترگمان]کیفیت آب: نصب خنک سازی مدار بسته، نصب کارخانه های تصفیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Broadcast the event on a closed circuit TV linkup.
[ترجمه گوگل]این رویداد را در یک اتصال تلویزیون مدار بسته پخش کنید
[ترجمه ترگمان]پخش این رویداد در یک شبکه تلویزیونی مداربسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Would you like a closed circuit TV in the room?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک تلویزیون مدار بسته در اتاق داشته باشید؟
[ترجمه ترگمان]دوست داری تو اتاق تلویزیون ببندی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The imported SEW reductor can be used in closed circuit.
[ترجمه گوگل]کاهنده وارداتی SEW را می توان در مدار بسته استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]The SEW وارد شده را می توان در مدار بسته بکار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bench of closed circuit cooling tower that is composed of boiler, exchanger, orifice flowmeter, water pump, micromanometer, heat indicator and so on is established.
[ترجمه گوگل]نیمکت برج خنک کننده مدار بسته که از دیگ بخار، مبدل، جریان سنج اوریفیس، پمپ آب، میکرومانومتر، نشانگر حرارت و غیره تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]Bench از برج خنک کننده مدار بسته که از دیگ بخار ساخته شده است، جریان سنج، پمپ آب، micromanometer، نشانگر گرما و غیره ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The device is in closed circuit and in pressure state to give no chance for epidemic spread and terrorist empoison.
[ترجمه گوگل]این دستگاه در مدار بسته و در حالت فشار قرار دارد تا هیچ شانسی برای گسترش اپیدمی و سم زدایی تروریستی ایجاد نکند
[ترجمه ترگمان]این دستگاه در مدار بسته و در حالت فشار قرار دارد تا امکان گسترش شیوع بیماری همه گیر و تروریستی را ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You'll be watching them on closed circuit TV and measuring their responses.
[ترجمه گوگل]شما آنها را در تلویزیون مدار بسته تماشا می کنید و پاسخ آنها را می سنجید
[ترجمه ترگمان]شما آن ها را در تلویزیون مدار بسته تماشا خواهید کرد و پاسخ های آن ها را اندازه گیری خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Madrid terrorist bomb video closed circuit television.
[ترجمه گوگل]فیلم بمب گذاری تروریستی مادرید مدار بسته تلویزیونی
[ترجمه ترگمان]ویدیوی تروریستی در مادرید تلویزیون را بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلویزیون مداربسته (اسم)
closed circuit

تخصصی

[برق و الکترونیک] مدار بسته مسیری کامل برای عبور جریان .
[معدن] مدار بسته (خردایش)

انگلیسی به انگلیسی

• system which allows one to see what is happening in a certain location; active electrical circuit
a closed circuit is an electrical circuit that is complete, so that electricity can flow round it; a technical term.

پیشنهاد کاربران

closed circuit ( فیزیک )
واژه مصوب: مدار بسته
تعریف: مداری که جریان الکتریکی به طور پیوسته از آن بگذرد
مدار بسته

بپرس