clock frequency

/klɑːkˈfriːkwənsi//klɒkˈfriːkwənsi/

بسامد زمان سنجی

جمله های نمونه

1. Parsytec reckons the tests it has done on lower clock frequencies point to a six- to ten-fold performance increase over the T80
[ترجمه گوگل]پارسایتک تخمین می‌زند که آزمایش‌هایی که روی فرکانس‌های ساعت پایین‌تر انجام داده است، نشان دهنده افزایش عملکرد شش تا ده برابری نسبت به T80 است
[ترجمه ترگمان]Parsytec بر این باور است که آزمایش ها انجام شده بر روی فرکانس های پایین ساعت تا حدود ۶ تا ۱۰ برابر افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. NRZ code doesn't contain synchronous clock frequency.
[ترجمه گوگل]کد NRZ حاوی فرکانس ساعت همزمان نیست
[ترجمه ترگمان]کد NRZ حاوی فرکانس کلاک همزمان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The external clock frequency applied to the AD7764 determines the sample rate, filter corner frequencies, and output word rate.
[ترجمه گوگل]فرکانس ساعت خارجی اعمال شده بر روی AD7764 نرخ نمونه، فرکانس های گوشه فیلتر و نرخ کلمه خروجی را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]فرکانس کلاک خارجی که برای the اعمال می شود، سرعت نمونه، فرکانس های گوشه فیلتر و نرخ کلمه خروجی را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The clock frequency is 1 MHz. The device samples sensor - read data during the write operation.
[ترجمه گوگل]فرکانس ساعت 1 مگاهرتز است دستگاه از سنسور نمونه برداری می کند - داده ها را در طول عملیات نوشتن می خواند
[ترجمه ترگمان]فرکانس کلاک یک مگاهرتز است این ابزار، داده های مربوط به سنسور را در حین عملیات نگاشت، مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Over the years, the clock frequency became the key measure of processor performance.
[ترجمه گوگل]با گذشت سالها، فرکانس ساعت به معیار کلیدی عملکرد پردازنده تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]در طول سال ها، فرکانس ساعت کلید اصلی کارایی پردازنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A second reason why clock frequency will no longer be an accurate measure of performance is that distributing the clock's signal to all the different parts of a chip is more difficult that it sounds.
[ترجمه گوگل]دلیل دوم اینکه چرا فرکانس ساعت دیگر معیار دقیقی برای عملکرد نخواهد بود این است که توزیع سیگنال ساعت در تمام قسمت‌های مختلف یک تراشه دشوارتر از آن است که به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]دلیل دوم اینکه چرا فرکانس ساعت دیگر یک اندازه گیری دقیق از عملکرد نیست، این است که توزیع سیگنال ساعت به تمام قسمت های مختلف یک تراشه بسیار مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With the increasing of the processor clock frequency, the system throughput increases rapidly accordingly.
[ترجمه گوگل]با افزایش فرکانس ساعت پردازنده، توان عملیاتی سیستم به سرعت افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]با افزایش فرکانس کلاک پردازنده، توان عملیاتی سیستم به سرعت افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The third counter starts counting in the first clock frequency when receiving the enabling signal, and stops counting when the enabling signal stops.
[ترجمه گوگل]شمارنده سوم هنگام دریافت سیگنال فعال کننده شروع به شمارش در فرکانس ساعت اول می کند و با توقف سیگنال فعال کننده شمارش را متوقف می کند
[ترجمه ترگمان]شمارنده سوم در فرکانس ساعت اول شروع می شود که سیگنال فعال سازی را دریافت می کند، و وقتی سیگنال فعال سازی متوقف می شود شمارش را متوقف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Simulation results show the PLL clock frequency multiplier has lower phase noise and shorter capture time.
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه‌سازی نشان می‌دهد که ضرب‌کننده فرکانس ساعت PLL نویز فاز کمتر و زمان ضبط کوتاه‌تری دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی، ضرب کننده پالس ساعت PLL را نشان می دهد که دارای نویز فاز پایین تر و زمان ثبت کوتاه تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Input clock frequency of 500 Hz, the time for lights between 1 - 4 seconds, they can control.
[ترجمه گوگل]فرکانس ساعت ورودی 500 هرتز، زمان روشنایی بین 1 تا 4 ثانیه، آنها می توانند کنترل کنند
[ترجمه ترگمان]فرکانس کلاک ورودی ۵۰۰ هرتز، زمان برای روشن کردن چراغ بین ۱ تا ۴ ثانیه، آن ها می توانند کنترل داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clock frequency distribution of the device in the scope permitted at no restrictions on frequency.
[ترجمه گوگل]توزیع فرکانس ساعت دستگاه در محدوده مجاز بدون محدودیت فرکانس
[ترجمه ترگمان]توزیع فرکانس ساعت دستگاه در حوزه مجاز به هیچ محدودیت روی فرکانس مجاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. DCM can synthesize the clock frequency, phase shift and eliminate clock skew, solving many clocking issues.
[ترجمه گوگل]DCM می تواند فرکانس ساعت، تغییر فاز را ترکیب کند و انحراف ساعت را حذف کند و بسیاری از مسائل مربوط به ساعت را حل کند
[ترجمه ترگمان]DCM می تواند فرکانس کلاک، شیفت فاز و از بین بردن انحراف پالس ساعت، حل بسیاری از مسایل زمانبندی کلاک را ترکیب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The higher the clock frequency is, the more PLL influences the performance of microprocessors. PLL technique has been one of the core techniques in modern microprocessor design.
[ترجمه گوگل]هرچه فرکانس ساعت بالاتر باشد، PLL بیشتر بر عملکرد ریزپردازنده ها تأثیر می گذارد تکنیک PLL یکی از تکنیک های اصلی در طراحی ریزپردازنده مدرن بوده است
[ترجمه ترگمان]هرچه فرکانس کلاک بالاتر باشد، PLL های بیشتری بر عملکرد of تاثیر می گذارد تکنیک PLL یکی از تکنیک های اصلی طراحی ریزپردازنده مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Faster operating speeds can be obtained with a higher clock frequency and more stages of pulse deletion.
[ترجمه گوگل]با فرکانس کلاک بالاتر و مراحل بیشتر حذف پالس می توان سرعت عملیات سریعتر را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]سرعت عملیاتی سریع تر می تواند با فرکانس کلاک بالاتر و مراحل بالاتر حذف پالس بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In this case high frequencies means anything above approximately half the clock frequency.
[ترجمه گوگل]در این مورد فرکانس های بالا به معنای چیزی بالاتر از نیمی از فرکانس ساعت است
[ترجمه ترگمان]در این حالت، فرکانس های بالا به معنی هر چیزی بالاتر از حدود نیمی از فرکانس کلاک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس