clinking


بسیار، بسیارخوب

جمله های نمونه

1. The coins are clinking in his pocket.
[ترجمه گوگل]سکه ها در جیب او به صدا در می آیند
[ترجمه ترگمان]سکه ها در جیبش به صدا در می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He heard glasses clinking in the other room.
[ترجمه گوگل]صدای قلقلک لیوان ها را در اتاق دیگر شنید
[ترجمه ترگمان]در اتاق دیگر عینکش به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Soon an authoritative clinking of knife on wine-glass demands our attention.
[ترجمه گوگل]به زودی یک صدای تقلبی معتبر از چاقو روی لیوان شراب توجه ما را می طلبد
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که صدای جلنگ جلنگ چاقو بر روی شیشه توجه ما را جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You'd hear them clinking all night.
[ترجمه گوگل]تمام شب صدای جیغ آنها را می شنوید
[ترجمه ترگمان]تمام شب صدای تلق تلق آن ها را می شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He swallowed freezing bourbon from the clinking glass.
[ترجمه گوگل]او بوربن یخ زده را از شیشه ی جک می خورد
[ترجمه ترگمان]لیوانش را از شیشه به هم می خورد و آب دهانش را قورت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He could distinctly sense the silver coins clinking in his own pocket.
[ترجمه گوگل]او به وضوح می‌توانست صدای جیغ زدن سکه‌های نقره را در جیب خود حس کند
[ترجمه ترگمان]او می توانست سکه های نقره را در جیب خودش حس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stop clinking the keys in your pocket.
[ترجمه گوگل]از زدن کلیدهای جیب خود دست بردارید
[ترجمه ترگمان]کلیدها رو تو جیبت نگه دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Shanghai the mood with clinking joyance, disease hasten is embraced Summer 199
[ترجمه گوگل]شانگهای خلق و خوی با شادی صدای جیر جیر، شتاب بیماری در آغوش گرفته شد تابستان 199
[ترجمه ترگمان]شانگهای وضعیت همراه با clinking joyance، بیماری به سرعت در تابستان ۱۹۹ راس قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm celebrating, too, she replied, clinking glasses with him.
[ترجمه گوگل]من هم جشن می‌گیرم، او جواب داد و با او لیوان را به هم می‌زند
[ترجمه ترگمان]او در حالی که عینکش را با خودش به هم می زد، جواب داد: من هم جشن می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The clinking of glassed traces its roots to medieval days.
[ترجمه گوگل]صدای جیغ زدن شیشه‌ها ریشه در دوران قرون وسطی دارد
[ترجمه ترگمان]جلنگ جلنگ of ریشه های خود را تا روزه ای قرون وسطی ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They heard banging and a clinking of glasses.
[ترجمه گوگل]صدای کوبیدن و به هم خوردن لیوان را شنیدند
[ترجمه ترگمان]صدای کوبیده شدن و تق کردن لیوان ها به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ferreous mesua furniture is common and clement clinking alone board, a long narrow table that makes is grand Zhuang Shuo, having a unique style.
[ترجمه گوگل]مبلمان مسوای آهنی رایج است و کلمنت به تنهایی روی تخته می‌چرخد، میز بلند باریکی که ژوانگ شوو بزرگی دارد و سبکی منحصر به فرد دارد
[ترجمه ترگمان]اسباب و اثاثیه لوکس، یک میز کوچک و ساده است، یک میز دراز و باریک که باعث می شود یک سبک منحصر به فرد داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The wolf was just moving away, when he heard the medals clinking, and he stopped to listen.
[ترجمه گوگل]گرگ در حال دور شدن بود که صدای صدای مدال ها را شنید و ایستاد تا گوش کند
[ترجمه ترگمان]گرگ فقط در حال حرکت بود، وقتی صدای دینگ دینگ دینگ را شنید و ایستاد تا به حرف هایش گوش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ringing, chinking

پیشنهاد کاربران

بپرس