clinical trial

جمله های نمونه

1. The surgery is part of a clinical trial for the new heart.
[ترجمه گوگل]این جراحی بخشی از یک کارآزمایی بالینی برای قلب جدید است
[ترجمه ترگمان]جراحی بخشی از یک آزمایش بالینی برای قلب جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The university will run the clinical trial and evaluate the results.
[ترجمه گوگل]دانشگاه کارآزمایی بالینی را اجرا کرده و نتایج را ارزیابی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]دانشگاه این آزمایش بالینی را اجرا کرده و نتایج را ارزیابی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Phase I clinical trial, meant to demonstrate the vaccine is safe, was continuing, Vical said in a statement.
[ترجمه گوگل]ویکال در بیانیه‌ای گفت، آزمایش بالینی فاز اول، با هدف اثبات بی‌خطر بودن واکسن، ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]Vical در بیانیه ای گفت که هدف از این فاز، آزمایش بالینی است که هدف از آن نشان دادن ایمن بودن واکسن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The clinical trial will be starting in late July.
[ترجمه گوگل]کارآزمایی بالینی در اواخر جولای آغاز خواهد شد
[ترجمه ترگمان]محاکمه کلینیکی در اواخر ماه ژوئیه آغاز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. British doctors are to launch a major clinical trial to investigate whether a common anti-Depression drug could be a cheap and effective treatment for the devastating condition motor neurone disease.
[ترجمه گوگل]پزشکان بریتانیایی قرار است یک کارآزمایی بالینی بزرگ را برای بررسی اینکه آیا یک داروی رایج ضد افسردگی می تواند درمانی ارزان و موثر برای بیماری ویرانگر بیماری نورون حرکتی باشد، راه اندازی کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکان بریتانیایی در حال انجام یک آزمایش بالینی عمده برای بررسی این موضوع هستند که آیا یک داروی ضد افسردگی شایع می تواند یک درمان ارزان و موثر برای بیماری های مخرب موتور neurone باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sign up for our Clinical Trial Registry!
[ترجمه گوگل]برای ثبت کارآزمایی بالینی ما ثبت نام کنید!
[ترجمه ترگمان]ثبت نام برای ثبت Trial Clinical!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective: The aim of this clinical trial was to investigate the effect and safety of Granule Pushi on enteroparalysis after operation.
[ترجمه گوگل]هدف: هدف از این کارآزمایی بالینی بررسی اثر و ایمنی گرانول پوشی بر فلج انتروپالیز پس از عمل بود
[ترجمه ترگمان]هدف: هدف این آزمایش بالینی بررسی اثر و ایمنی of Pushi در enteroparalysis بعد از عملیات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To study the analgesia effect of a clinical trial Chinese Compound Recipe.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثر بی دردی یک کارآزمایی بالینی دستور ترکیب چینی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر analgesia طرز تهیه یک آزمایش بالینی در چین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. MTBE is a gallstone dissolving agent in clinical trial.
[ترجمه گوگل]MTBE یک عامل حل کننده سنگ کیسه صفرا در کارآزمایی بالینی است
[ترجمه ترگمان]MTBE یک عامل انحلال ناپذیر در آزمایش بالینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Update the relevant regulation for clinical trial published authority and SFDA.
[ترجمه گوگل]مقررات مربوطه را برای مرجع منتشر شده کارآزمایی بالینی و SFDA به روز کنید
[ترجمه ترگمان]به هنگام سازی مقررات مربوطه برای کارآزمایی بالینی منتشر شده و SFDA
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Hopkins group is conducting a clinical trial of xenograft model.
[ترجمه گوگل]گروه هاپکینز در حال انجام کارآزمایی بالینی مدل زنوگرافت است
[ترجمه ترگمان]گروه هاپکینز در حال اجرای یک آزمایش بالینی از مدل xenograft است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective This clinical trial is to evaluate the therapeutic efficacy of Bonin.
[ترجمه گوگل]هدف: این کارآزمایی بالینی برای ارزیابی اثربخشی درمانی Bonin است
[ترجمه ترگمان]هدف این آزمایش بالینی ارزیابی اثربخشی درمانی Bonin است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Queensland heroin users will be able to detoxify rapidly on Naltrexone after a two-year clinical trial of the controversial drug begins in Brisbane this week.
[ترجمه گوگل]مصرف کنندگان هروئین کوئینزلند پس از شروع یک آزمایش بالینی دو ساله این داروی بحث برانگیز در بریزبن، می توانند به سرعت با نالترکسون سم زدایی کنند
[ترجمه ترگمان]مصرف کنندگان هروئین در کویینزلند پس از دو سال محاکمه کلینیکی این مواد بحث برانگیز در Brisbane این هفته، به سرعت رفع و رفع مسمومیت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These cancer surveillance programmes are now widely implemented despite not having been subjected to clinical trial.
[ترجمه گوگل]این برنامه های نظارت بر سرطان علیرغم اینکه تحت آزمایش بالینی قرار نگرفته اند، اکنون به طور گسترده اجرا می شوند
[ترجمه ترگمان]این برنامه های نظارت بر سرطان با وجود اینکه در معرض آزمایش بالینی نبوده اند، به طور گسترده ای اجرا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. No treatment at any stage of disease has been shown to improve survival in an adequate clinical trial.
[ترجمه گوگل]هیچ درمانی در هیچ مرحله ای از بیماری برای بهبود بقا در یک کارآزمایی بالینی کافی نشان داده نشده است
[ترجمه ترگمان]هیچ درمانی در هیچ مرحله ای از بیماری ها برای بهبود بقا در یک کارآزمایی بالینی مناسب نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[آمار] آزمایه بالینی

انگلیسی به انگلیسی

• medical research, medical studies; research study; experiment carried out on human beings in order to evaluate the comparative efficacy of two or more therapies (medicine)

پیشنهاد کاربران

clinical trial ( علوم سلامت )
واژه مصوب: کارآزمایی بالینی 2
تعریف: نوعی فعالیت پژوهشی شامل تجویز یک دارو یا روش درمانی برای ارزیابی کارایی و بی خطری آن|||متـ . کارآزمایی درمانی therapeutic trial
[پزشکی، علوم سلامت] کارآزمایی بالینی: مطالعه تحقیقاتی بر روی افراد با هدف ارزیابی یک مداخله پزشکی، جراحی یا رفتاری
کارآموزی بالینی ( دوره ای برای تحقیق و برسی تاثیرات داروها )
آزمایش بالینی

بپرس