chromatic aberration


(نورشناسی) خطای رنگین، عیب رنگی (ویژگی عدسی که موجب می شود حاشیه ی تصویر یا نور منعکس شده دارای رنگ های طیف بشود)، کژراهی رنگ، ابیراهی فامی

جمله های نمونه

1. CONCLUSION The chromatic aberration method can be applied to determine the color of Brevoscapine injection.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری از روش انحراف رنگی می توان برای تعیین رنگ تزریق برووسکاپین استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش aberration رنگی را می توان برای تعیین رنگ تزریق Brevoscapine اعمال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Apochromat ic lens: Compound lens corrected for chromatic aberration, i. e. the three primary colours, red, green and blue are corrected. Also called Apochromat .
[ترجمه گوگل]لنز آپوکرومات ic: عدسی ترکیبی اصلاح شده برای انحراف رنگی، i ه سه رنگ اصلی قرمز، سبز و آبی تصحیح شده اند Apochromat نیز نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]لنزهای Apochromat ic: یک لنز مرکب که برای aberration رنگی تصحیح شده بود، i ای سه رنگ اصلی، قرمز، سبز و آبی اصلاح شده اند همچنین Apochromat نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Performance: Assure the average of pressure and chromatic aberration.
[ترجمه گوگل]عملکرد: از میانگین فشار و انحراف رنگی اطمینان حاصل کنید
[ترجمه ترگمان]عملکرد: تضمین میانگین فشار و aberration رنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The effect of papermaking process on the chromatic aberration of reversible thermochromic anti - counterfeiting paper was investigated.
[ترجمه گوگل]تأثیر فرآیند کاغذسازی بر انحراف رنگی کاغذ ضد جعل ترموکرومیک برگشت پذیر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر فرآیند papermaking بر الگوی رنگی counterfeiting anti of reversible - بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The lateral chromatic aberration must be corrected during designing optical system.
[ترجمه گوگل]انحراف رنگی جانبی باید در طول طراحی سیستم نوری اصلاح شود
[ترجمه ترگمان]محرک رنگی جانبی باید در هنگام طراحی سیستم نوری اصلاح شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The removal of the chromatic aberration is then of primary importance.
[ترجمه گوگل]حذف انحراف رنگی از اهمیت اولیه برخوردار است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، حذف of رنگی از اهمیت اولیه برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chromatic Aberration -- usually associated with objective lenses of refractor telescopes, is the failure of a lens to bring light of different wavelengths (colors) to a common focus.
[ترجمه گوگل]انحراف رنگی - که معمولاً با عدسی‌های عینی تلسکوپ‌های انکسار همراه است، شکست عدسی در رساندن نور با طول‌موج‌های مختلف (رنگ‌ها) به یک کانون مشترک است
[ترجمه ترگمان]Chromatic aberration - - که معمولا با لنزهای objective تلسکوپ های refractor مرتبط است، عدم موفقیت یک لنز برای ایجاد نور طول موج های مختلف (رنگ ها)به یک تمرکز مشترک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. OBJECTIVE: To apply the chromatic aberration method in the determination of the color of Breviscapine injection.
[ترجمه گوگل]هدف: استفاده از روش انحراف رنگی در تعیین رنگ تزریق برویسکاپین
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای اعمال روش aberration رنگی در تعیین رنگ تزریق Breviscapine
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Product color because of printing chromatic aberration, take material object as.
[ترجمه گوگل]رنگ محصول به دلیل انحراف رنگی چاپ، جسم مادی را به عنوان
[ترجمه ترگمان]رنگ محصول به دلیل چاپ aberration رنگی، شی مادی را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Analysis indicates that the axial chromatic aberration evaluation function of the GRIN rod is approximately 0. 6~0. 7 %.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل نشان می دهد که تابع ارزیابی انحراف رنگی محوری میله GRIN تقریباً 0 6-0 است 7 درصد
[ترجمه ترگمان]آنالیز نشان می دهد که تابع ارزیابی aberration رنگی محوری از میله grin تقریبا ۰ است ۶۰ % ۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In lampblack many kitchens easy to present the chromatic aberration.
[ترجمه گوگل]در لامپ مشکی بسیاری از آشپزخانه ها به راحتی انحراف رنگی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر با دوده سیاه بسیار سهل است که این chromatic را حاضر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The resultant defect is known as chromatic aberration.
[ترجمه گوگل]نقص حاصل به عنوان انحراف رنگی شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]نقص حاصل به عنوان aberration رنگی شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No chromatic aberration, more standardized and standardized.
[ترجمه گوگل]بدون انحراف رنگی، بیشتر استاندارد و استاندارد شده است
[ترجمه ترگمان]aberration رنگی، استاندارد و استاندارد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, you don't expect weak quality of the maximum relative aperture, high level of chromatic aberration, significant coma and noticeable astigmatism along with huge vignetting.
[ترجمه گوگل]با این حال، انتظار کیفیت ضعیف حداکثر دیافراگم نسبی، سطح بالای انحراف رنگی، اغما قابل توجه و آستیگماتیسم قابل توجه همراه با وینیتینگ زیاد را ندارید
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما انتظار کیفیت ضعیف حداکثر دیافراگم نسبی، سطح بالای of رنگی، کما برجسته و astigmatism قابل توجه همراه با vignetting بزرگ را ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] خطای رنگی
[برق و الکترونیک] کجراهی رنگی 1. نقصی در عدسیهای نوری که رنگهای متفاوت را در نقاط مختلف متمرکز میکند و حاشیه های رنگی پدید می آور. عدسی نابرنگ این خطا را تصحیح می کند. 2. نقصی در تفنگ الکترونی لامپ پرتو- کاتدی که طی آن الکترونها با سرعتهای متفاوتی کاتد را ترک می کنند و در نتیجه اختلاف انحراف آنها در عدسی های الکترونی و پیچکهای انحراف منجر به بزرگی و مات شدن نقطه روشن روی صفحه می شود.
[نساجی] انحراف رنگی - خطای رنگی

پیشنهاد کاربران

اعوجاج رنگی
chromatic aberration ( مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ )
واژه مصوب: اَبیراهی فامی
تعریف: عیبی در عدسی که موجب کانونی شدن فام های گوناگون نور در نقاط مختلف یک پرتو می شود و طیف ایجاد می کند

بپرس