centroid


رجوع شود به: center of mass، figure of canter : مرکز ثقل، در شعر قویترین هجای سطر

جمله های نمونه

1. In this paper, for fuzzy optimization problems, the centroid concept of fuzzy sets is presented to determine the dimensions of fuzzy sets, and Fuzzy Genetic Algorithm(FGA)is presented.
[ترجمه گوگل]در این مقاله برای مسائل بهینه سازی فازی، مفهوم مرکز مجموعه های فازی برای تعیین ابعاد مجموعه های فازی ارائه شده و الگوریتم ژنتیک فازی (FGA) ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، برای مسایل بهینه سازی فازی، مفهوم مرکز جرم مجموعه های فازی برای تعیین ابعاد مجموعه های فازی و الگوریتم ژنتیک فازی (FGA)ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Furthermore, the centroid of a tensor product of a simple Lie triple system and a polynomial ring is completely determined.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مرکز یک حاصلضرب تانسور یک سیستم سه گانه دروغ ساده و یک حلقه چند جمله ای به طور کامل تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مرکز جرم یک tensor از یک سیستم سه تایی دروغ ساده و یک حلقه چند جمله ای کاملا مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A model of the beam centroid motion in a linear induction accelerator (LIA) was developed. It calculates the track of the beam centroid under the condition of cell magnet misalignment.
[ترجمه گوگل]مدلی از حرکت مرکز پرتو در یک شتاب دهنده القایی خطی (LIA) توسعه داده شد مسیر مرکز پرتو را در شرایط عدم همراستایی آهنربای سلولی محاسبه می کند
[ترجمه ترگمان]یک مدل از حرکت مرکز پرتو در یک شتاب ده induction خطی (LIA)توسعه داده شد آن مسیر مرکز جرم پرتو را تحت شرایط of مغناطیس سلول محاسبه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The centroid tracking algorithm is no longer suitable because of the speckle noise in ladar image.
[ترجمه گوگل]الگوریتم ردیابی مرکز به دلیل نویز لکه در تصویر لادار دیگر مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]به دلیل نویز اسپکل در تصویر ladar، الگوریتم ردیابی جرم دیگر مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The spectral centroid shift ( SCS ) of ultrasonic backscattering signals is introduced to assess cancellous bones.
[ترجمه گوگل]تغییر مرکز طیفی (SCS) سیگنال‌های پراکنده اولتراسونیک برای ارزیابی استخوان‌های اسفنجی معرفی می‌شود
[ترجمه ترگمان]مرکز جرم طیفی (scs)از سیگنال های backscattering مافوق صوت برای ارزیابی استخوان های اسفنجی معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The centroid accuracy of star tracker is the base of other accuracies. Its pointing accuracy is required to reach arc second scale.
[ترجمه گوگل]دقت مرکز ردیاب ستاره پایه سایر دقت ها است دقت اشاره آن برای رسیدن به مقیاس دوم قوس مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]دقت مرکز جرم (tracker)ستاره پایه دقت دیگر است دقت اشاره آن برای رسیدن به مقیاس دوم لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Multiple centroid points repel each other to eliminate the sensing overlapping regions and coverage holes.
[ترجمه گوگل]چندین نقطه مرکزی یکدیگر را دفع می کنند تا نواحی همپوشانی حسگر و سوراخ های پوشش را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]چندین نقطه مرکزی برای از بین بردن مناطق همپوشانی کننده و سوراخ پوشش یکدیگر را دفع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then according to the relationship between skull centroid and the centre point of orbital cavity, the centre point of orbital cavitiey is obtained.
[ترجمه گوگل]سپس با توجه به رابطه بین مرکز جمجمه و نقطه مرکزی حفره مداری، نقطه مرکزی حفره مداری به دست می آید
[ترجمه ترگمان]سپس براساس رابطه بین مرکز ثقل جمجمه و نقطه مرکزی گودال مداری، نقطه مرکزی of مداری بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The location of centroid is the one of important parameter of Solid Rocket Motor (SRM). It has important influence for the flexibleness of body, stability of running, safe of running and so on.
[ترجمه گوگل]محل سانتروئید یکی از پارامترهای مهم موتور موشک جامد (SRM) است این تاثیر مهمی برای انعطاف پذیری بدن، پایداری دویدن، ایمن بودن دویدن و غیره دارد
[ترجمه ترگمان]مکان مرکز جرم یکی از پارامترهای مهم (SRM)است این کار تاثیر مهمی در کنترل بدنه، پایداری دویدن، ایمن دویدن و غیره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Weighted centroid localization algorithm is simple and no communication is needed while locating.
[ترجمه گوگل]الگوریتم محلی سازی مرکز وزنی ساده است و در حین مکان یابی نیازی به ارتباط نیست
[ترجمه ترگمان]الگوریتم مکان یابی مرکز جرم، ساده بوده و در عین حال هیچ ارتباطی مورد نیاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Centroid tracking algorithm is widely used because of its simplicity and quick run speed.
[ترجمه گوگل]الگوریتم ردیابی Centroid به دلیل سادگی و سرعت اجرای سریع آن بسیار مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]الگوریتم ردیابی Centroid به دلیل سادگی و سرعت اجرای سریع آن به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The moment method was used to estimate the centroid in a digital sun sensor to increase the angle measurement accuracy and computation speed.
[ترجمه گوگل]از روش لحظه ای برای تخمین مرکز در یک سنسور دیجیتال خورشیدی برای افزایش دقت اندازه گیری زاویه و سرعت محاسبات استفاده شد
[ترجمه ترگمان]از روش ممان برای تخمین مرکز جرم در یک حسگر نور دیجیتال برای افزایش دقت اندازه گیری زاویه و سرعت محاسبه استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aim: To measure mass, centroid and centroidal deviation of projectile body.
[ترجمه گوگل]هدف: اندازه گیری جرم، مرکز و انحراف مرکز بدن پرتابه
[ترجمه ترگمان]هدف: برای اندازه گیری جرم، مرکز جرم و centroidal بدن projectile
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The inaccurate Doppler centroid estimation can evidently degrade the quality of SAS image.
[ترجمه گوگل]تخمین نادرست مرکز داپلر به وضوح می تواند کیفیت تصویر SAS را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]تخمین جرم داپلر نادرست می تواند کیفیت تصویر SAS را تنزل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Centroid algorithm is a high accuracy method of locate the image point on CCD. But large amount of data need handling, which makes it difficulty to meet the demand of high respondency and real-time.
[ترجمه گوگل]الگوریتم Centroid یک روش با دقت بالا برای مکان یابی نقطه تصویر در CCD است اما حجم زیادی از داده ها نیاز به مدیریت دارند، که پاسخگویی به تقاضای پاسخگویی بالا و در زمان واقعی را دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم Centroid یک روش دقت بالا برای یافتن نقطه تصویر در CCD ها است اما مقدار زیادی از داده ها نیاز به جابجایی دارند، که این مشکل را به سختی می توان با تقاضای بالا و زمان واقعی مواجه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] مرکز سطح - مرکز هندسی - مرکز جرم - مرکز - شبه مرکز - گرانیگاه
[زمین شناسی] گرانیگاه، مرکز ثقل
[ریاضیات] مرکز هندسی، گرانیگاه، مرکز ثقل، گرانیگاه هندسی، مرکز وار، مرکز گون
[پلیمر] مرکز ثقل
[آمار] گرانیگاه
[آب و خاک] مرکز ثقل، مرکز سطح

پیشنهاد کاربران

نقطه ی مرکزی
مرکزوار یا مرکز هندسی یا گرانیگاه
در ریاضیات و فیزیک، به نقطه ای از یک شکل مسطح اطلاق می شود که میانگین مختصات تمام نقاطِ موجود در شکل است. به عبارتی، نقطه ای است که یک شکل می تواند تعادل خود را برروی نوک یک سوزن، در آن مکان حفظ نماید. در مورد مثلث، این نقطه محل تلاقی سه میانه است ( تقل از ویکیپدیا )
...
[مشاهده متن کامل]

centroid ( ریاضی )
واژه مصوب: مرکزوار
تعریف: 1. در مورد مجموعه‏ای از نقاط، نقطه‏ای که مختصات آن میانگین مختصات نقاطِ مجموعه است|||2. در مورد مثلث، محل تلاقی سه میانه
ریاضی :
مرکز جرم
مرکز مساحت
مرکز حجم
مرکز جرم
مختصات

بپرس