cementation

/ˌsiːmənˈteɪʃən//ˌsiːmenˈteɪʃən/

معنی: سمنت کاری
معانی دیگر: سیمان کاری، به کار بردن یا زدن سیمان

جمله های نمونه

1. Considerable solution compaction between grains indicates that cementation did not take place until relatively late in the diagenetic history of the sediment.
[ترجمه گوگل]تراکم محلول قابل توجه بین دانه ها نشان می دهد که سیمان سازی تا اواخر تاریخ دیاژنتیکی رسوب انجام نشده است
[ترجمه ترگمان]فشرده سازی کلی راه حل بین دانه ها حاکی از آن است که cementation تا زمان نسبتا دیر در تاریخ diagenetic رسوب رخ نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A major restriction in the cementation brass-making process was the limited amount of zinc which could be introduced into the alloy.
[ترجمه گوگل]یک محدودیت عمده در فرآیند سیمان سازی برنج، مقدار محدود روی بود که می توانست به آلیاژ وارد شود
[ترجمه ترگمان]یک محدودیت مهم در فرآیند ساخت برنج cementation مقدار محدودی از روی بود که می توان آن را به آلیاژ معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bassoon diameter well cementation is a special cargo handling operation in project of maritime artesian well.
[ترجمه گوگل]سیمان کاری چاه قطر باسون یک عملیات جابجایی کالای ویژه در پروژه چاه آرتزین دریایی است
[ترجمه ترگمان]قطر bassoon به خوبی cementation یک عملیات جابجایی کالا خاص در پروژه of دریایی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Because of compaction and cementation by carbonate, silicon and argilla, the pore loss of lower cretaceous reservoir bed of southern part of Shiwu depression is 25%?
[ترجمه گوگل]به دلیل تراکم و سیمان شدن توسط کربنات، سیلیکون و آرژیلا، از بین رفتن منافذ بستر مخزن کرتاسه پایینی قسمت جنوبی فرورفتگی شیوو 25 درصد است؟
[ترجمه ترگمان]به دلیل فشرده سازی و فشرده سازی by از طریق کربنات، سیلیکون و argilla، از دست دادن منافذ بس تر مخزن cretaceous در قسمت جنوبی افسردگی Shiwu ۲۵ % است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They are usually carried out industrially by pack cementation or hot dip process.
[ترجمه گوگل]آنها معمولاً به صورت صنعتی با سیمان کردن بسته یا فرآیند غوطه وری داغ انجام می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها معمولا توسط گروه cementation یا فرآیند شیب داغ به صورت صنعتی انجام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The synthetic unconsolidated samples with weak cementation and high porosity were prepared using physical simulation technique.
[ترجمه گوگل]نمونه‌های ترکیب نشده مصنوعی با سیمان‌کاری ضعیف و تخلخل بالا با استفاده از تکنیک شبیه‌سازی فیزیکی تهیه شدند
[ترجمه ترگمان]نمونه های unconsolidated با تخلخل ضعیف و تخلخل بالا با استفاده از تکنیک شبیه سازی فیزیکی تهیه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Although automorphic or partial automorphic quartz cementation losses some intergranular pores in late diagenesis, the reservoir with relatively high porosity still can be formed.
[ترجمه گوگل]اگرچه سیمان کاری کوارتز اتومورفیک یا جزئی باعث از بین رفتن برخی از منافذ بین دانه ای در دیاژنز دیررس می شود، مخزنی با تخلخل نسبتاً بالا هنوز می تواند تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]با این که automorphic یا automorphic جزیی کوارتز، در اواخر diagenesis، ممکن است در برخی از منافذ پوست از دست داده شوند، اما مخزن با تخلخل نسبتا بالا هنوز می تواند تشکیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The dissolution of dissoluble salt, existing as cementation, leads to the escape and migration of sand particulates, which is the direct reason leading to the change of reservoir parameters.
[ترجمه گوگل]انحلال نمک محلول که به صورت سیمان شدن وجود دارد، منجر به فرار و مهاجرت ذرات ماسه می شود که دلیل مستقیم تغییر پارامترهای مخزن است
[ترجمه ترگمان]انحلال نمک dissoluble، موجود به عنوان cementation، منجر به فرار و مهاجرت ذرات ماسه می شود که دلیل مستقیم تغییر پارامترهای مخزنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The chemical treatment main method has the cementation, Azotize, infiltrates the metal.
[ترجمه گوگل]روش اصلی تصفیه شیمیایی است که سیمان کردن، آزوتیز، به فلز نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]روش اصلی درمان شیمیایی cementation، Azotize و infiltrates فلز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Purpose To calculate the cementation factor of unconsolidated rock of heavy oil reservoir.
[ترجمه گوگل]هدف محاسبه ضریب سیمان شدن سنگ تثبیت نشده مخزن نفت سنگین
[ترجمه ترگمان]هدف برای محاسبه ضریب cementation سنگ مخزن نفت سنگین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dentists should choose luting cements reasonably and do cementation carefully, make the fixed prosthodontics expectation as long as possible.
[ترجمه گوگل]دندانپزشکان باید سمان های لایتینگ را به طور معقول انتخاب کنند و سیمان کاری را با دقت انجام دهند، تا حد امکان انتظار پروتز ثابت را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]دندانپزشکان باید به طور منطقی سیمان های luting را انتخاب کرده و با دقت اینکار را انجام دهند، انتظار prosthodontics ثابت را تا جایی که ممکن است انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Compaction and cementation are the main destructive digenesis, while dissolution is the main constructive digenesis.
[ترجمه گوگل]تراکم و سیمان سازی دیژنز اصلی مخرب است، در حالی که انحلال دیژنز سازنده اصلی است
[ترجمه ترگمان]compaction و cementation مهم ترین عامل مخرب هستند در حالی که انحلال، digenesis سازنده اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Calcite cementation seens a possibility where lime grains or calcareous organisms are abundant.
[ترجمه گوگل]سیمان کردن کلسیت در جایی که دانه‌های آهک یا موجودات آهکی فراوان باشد، امکان‌پذیر است
[ترجمه ترگمان]calcite cementation یک احتمال وجود دارد که در آن grains یا ارگانیسم های calcareous فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bassoon diameter well cementation is one of project of maritime artesian well special operation.
[ترجمه گوگل]سیمان کاری چاه قطر باسون یکی از پروژه های عملیات ویژه چاه آرتزین دریایی است
[ترجمه ترگمان]قطر bassoon به خوبی cementation یکی از پروژه های artesian دریایی است که در یک عملیات ویژه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The final step of fixed prosthodontics is cementation. The clinical durability of fixed prosthodontics depends on the luting cements and cementation.
[ترجمه گوگل]مرحله آخر پروتز ثابت، سیمان کردن است دوام بالینی پروتزهای ثابت بستگی به سیمان های لیتینگ و سمان گذاری دارد
[ترجمه ترگمان]آخرین مرحله prosthodontics ثابت cementation است دوام بالینی of ثابت به سیمان های آلومینات و cementation بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سمنت کاری (اسم)
cementation

تخصصی

[عمران و معماری] سیمانکاری - سیمان کشیدن - چسبندگی - تکه تکه کردن - چسباندن - سخت گردانی - اندود کردن - سیمان سازی
[زمین شناسی] سیمانی شدن، سیمان شدگی - - فرایندهای دیاژنتیکی که بوسیله آنها رسوبات آواری طی رسوبگذاری یا نهشته شدن کانی ها در فضاهای خالی میان ذرات تبدیل به سنگ می شوند. - - در مهندسی ؛ درزگیری کردن/ ملات ریزی کردن. - - در خاک شناسی: به هم چسبیدن ذرات یک خاک بوسیله عوامل سیمانی مانند رس کلوئیدی، هیدراتهای آهن یا کربناتها را گویند. سه درجه سیمانی شدن وجود دارد: ضعیف/ قوی/ سخت شده. - - در رسوب شناسی: سیمان شدگی؛ فرآیند دیاژنزی یا سنگ شدگی، که بوسیله آن رسوبات آواری دانه درشت، سنگی می شوند و یا به سنگهای سخت و متراکم، تبدیل می شوند. معمولاً در حین رسوبگذاری یا ته نشینی کانی ها در فضاهایی میان دانه های منفرد رسوب این فرآیند رخ می دهد. این رویداد ممکن است بطور همزمان با رسوبگذاری یا در زمانهای بعدی انجام گیرد. سیمانی شدن ممکن است به وسیله رشد ثانویه ظاهر شود. - - مترادف: agglutination آلگوتینید شدن. - - در سنگ شناسی : فرایند دیاژنتیکی که طی آن رسوبات درشت تخریبی به سنگ تبدیل شده و یا متراکم می شوند. سیمانی شدن معمولا از طریق نهشته شدن کانی ها در فضای بین دانه ها صورت می گیرد که می توان همزمان و یا بعد از رسوبگذاری باشد. -
[ریاضیات] سخت کردن، سخت کاری
[معدن] سمنتاسیون (هیدرومتالورژی)
[آب و خاک] سیمانی شدن

انگلیسی به انگلیسی

• reinforcement with mortar, act of cementing; process of being cemented

پیشنهاد کاربران

سیمانتاسیون، گیرش سیمان
گیرش سیمان
cementation ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: آژندش
تعریف: فرایندی که در آن دانه‏های مجزای کانی به وسیلۀ مواد معدنی به یکدیگر متصل می‏شوند
سیمانه شدن

بپرس