معنی: خانه خانه، بافت سلولی، حجروی، سلول دارمعانی دیگر: یاخته مانند، یاخته ای، سلولی، (به ویژه در مورد برخی سنگ های آذرین مثل سنگ پا) سوراخدار، حفره دار، دارای خلل و فرج
• (1)تعریف: of, pertaining to, or resembling cells.
- Microscopes allow us to see cellular structure.
[ترجمه گوگل] میکروسکوپ ها به ما اجازه می دهند ساختار سلولی را ببینیم [ترجمه ترگمان] میکروسکوپ ها به ما اجازه می دهند که ساختار سلولی را ببینیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- These molecules cannot penetrate the cellular membrane.
[ترجمه گوگل] این مولکول ها نمی توانند به غشای سلولی نفوذ کنند [ترجمه ترگمان] این مولکول ها نمی توانند به غشا سلولی نفوذ کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: of or pertaining to cellular phones.
- They live in an isolated area where there is no cellular service yet.
[ترجمه گوگل] آنها در منطقه ای منزوی زندگی می کنند که هنوز سرویس تلفن همراه وجود ندارد [ترجمه ترگمان] آن ها در منطقه ای دورافتاده زندگی می کنند که در آن هیچ خدمات تلفن همراه وجود ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. cellular phone (or telephone)
تلفن همراه،تلفن سیار
2. basic cellular structures
ساختارهای بنیادی یاخته ها
3. The organization has a cellular structure.
[ترجمه سها سروری] این سازمان ساختاری لانه زنبوری دارد.
|
[ترجمه گوگل]سازمان دارای ساختار سلولی است [ترجمه ترگمان]سازمان یک ساختار سلولی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She has a cellular telephone in her car.
[ترجمه سها سروری] او یک تلفن همراه در ماشینش دارد.
|
[ترجمه گوگل]او یک تلفن همراه در ماشینش دارد [ترجمه ترگمان] اون یه تلفن همراهش تو ماشینش داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many toxic effects can be studied at the cellular level.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اثرات سمی را می توان در سطح سلولی مطالعه کرد [ترجمه ترگمان]بسیاری از اثرات سمی را می توان در سطح سلولی مورد مطالعه قرار داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A cellular telephone beeped.
[ترجمه گوگل]یک تلفن همراه بوق زد [ترجمه ترگمان]یه تلفن همراه با بوق تلفن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. People with a cellular phone in the car run a 34 percent higher risk of having an accident, researchers say.
[ترجمه گوگل]محققان می گویند افرادی که در ماشین تلفن همراه دارند 34 درصد بیشتر در معرض خطر تصادف هستند [ترجمه ترگمان]محققان می گویند که افراد با تلفن همراه در خودرو دارای ۳۴ درصد احتمال خطر داشتن یک تصادف هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Businessmen talk on their cellular phones while holding on to the reins of their strong-legged animals at stoplights.
[ترجمه گوگل]بازرگانان با تلفن همراه خود صحبت می کنند در حالی که افسار حیوانات پاهای قوی خود را در چراغ های توقف نگه داشته اند [ترجمه ترگمان]تجار در حال صحبت بر روی تلفن های همراه خود در حین نگه داشتن افسار حیوانات با پای محکم خود در stoplights هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His cellular telephone rings in the Bull's car.
[ترجمه گوگل]تلفن همراه او در ماشین بول زنگ می زند [ترجمه ترگمان]تلفن همراه با تلفن همراه با تلفن از ماشین رد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Now, however, no fewer than 23 countries have cellular networks up and running.
[ترجمه گوگل]با این حال، در حال حاضر، کمتر از 23 کشور، شبکه های تلفن همراه را راه اندازی کرده اند [ترجمه ترگمان]با این حال، اکنون، کم تر از ۲۳ کشور شبکه های سلولی را راه اندازی و اجرا می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The cellular source of the catalytically active PLA2 in serum of patients suffering from acute pancreatitis and other diseases is unknown.
[ترجمه گوگل]منبع سلولی PLA2 فعال کاتالیزوری در سرم بیماران مبتلا به پانکراتیت حاد و سایر بیماری ها ناشناخته است [ترجمه ترگمان]منبع سلولی of فعال کاتالیستی در سرم بیمارانی که از بیماری های حاد و دیگر بیماری ها رنج می برند، نامعلوم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Records of several cellular phone conversations between Ramsey and other individuals confirmed this, Wasserman said.
[ترجمه گوگل]واسرمن گفت که سوابق چندین مکالمه تلفن همراه بین رمزی و سایر افراد این موضوع را تایید می کند [ترجمه ترگمان]Wasserman گفت که سوابق چندین مکالمه تلفنی بین رمزی و دیگر افراد این موضوع را تایید کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some other cellular event was involved, but its nature remained obscure and unexplained for another 30 years.
[ترجمه گوگل]برخی رویدادهای سلولی دیگر نیز درگیر بود، اما ماهیت آن تا 30 سال دیگر مبهم و غیرقابل توضیح باقی ماند [ترجمه ترگمان]برخی دیگر از رویداده ای سلولی مورد بحث قرار گرفتند، اما ماهیت آن برای ۳۰ سال دیگر مبهم و غیرقابل توضیح باقی ماند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When he's out on the road, office calls are forwarded to the cellular phone in his truck.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در جاده است، تماس های اداری به تلفن همراه در کامیون او ارسال می شود [ترجمه ترگمان]وقتی از جاده بیرون می اید، تماس تلفنی با تلفن همراه با تلفن همراه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
خانه خانه (صفت)
alveolate, cellular
بافت سلولی (صفت)
cellular
حجروی (صفت)
cellular
سلول دار (صفت)
cellular, loculate, locular
تخصصی
[عمران و معماری] روزنه دار [زمین شناسی] سلولی به بافت یک سنگ گویند (مثلاً یک دولومیت سلولی) که بوسیله منفذها یا حفراتی که ممکن است بهم پیوسته باشند و یا نباشند، تشخیص داده می شود. با وجود اینکه هیچ حدود اندازه بخصوصی وجود ندارد، این اصطلاح بیشتر برای حفراتی بزرگتر از روزنه و کوچکتر از غار کاربرد دارد. مترادف: vesicular حفره دار/ متخلخل در زمان توصیف و تعریف سنگهای آذرین، ارجح می باشد. مقایسه شود با: cavernous/ porous.
انگلیسی به انگلیسی
• pertaining to cells; composed of cells cellular means relating to the cells of animals or plants. cellular fabrics are loosely woven and keep you warm.