catchment area

/ˈkætʃmənt eriə//ˈkætʃmənt eriə/

گرد آوری آب باران (از راه جوب کشی و گنداب راه سازی)، آب تله، آبگیر (انباری که آب های گرد آوری شده در آن نگهداری می شود)، آب انبار، (در مورد خدمات بهداشتی و دولتی و غیره) ناحیه ی تحت پوشش، پهنه ی آبریز، آبگیر (ناحیه ای که آب های آن به یک رودخانه یا دریاچه وغیره می ریزد) (catchment basin هم می گویند)

جمله های نمونه

1. Dormitory centres Within the catchment area of a burgh; basic services available; some growth potential and encouragement to industry.
[ترجمه گوگل]مراکز خوابگاهی در حوضه آبریز یک بورگ خدمات اساسی موجود؛ برخی از پتانسیل رشد و تشویق به صنعت
[ترجمه ترگمان]مراکز dormitory در حوزه آبریز of؛ خدمات پایه موجود؛ برخی پتانسیل رشد و تشویق به صنعت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Prep schools have no secure catchment area, they have always depended on the forces of the market place for their survival.
[ترجمه گوگل]مدارس آمادگی هیچ حوضه آبریز امنی ندارند، آنها همیشه برای بقای خود به نیروهای بازار وابسته بوده اند
[ترجمه ترگمان]مدارس ابتدایی هیچ منطقه catchment امن ندارند، آن ها همیشه به نیروهای بازار برای بقای خود وابسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The number of people in the catchment area of the resource centre who now seek residential care has dropped dramatically.
[ترجمه گوگل]تعداد افرادی که در حوضه آبریز مرکز منابع هستند که اکنون به دنبال مراقبت های مسکونی هستند به طور چشمگیری کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]تعداد افراد در حوزه آبریز مرکز منابع که اکنون به دنبال مراقبت مسکونی هستند به طور چشمگیری کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Typically this will involve detailed catchment area research, and competition analysis.
[ترجمه گوگل]معمولاً این شامل تحقیقات دقیق حوضه آبریز و تجزیه و تحلیل رقابت است
[ترجمه ترگمان]به طور معمول این کار شامل تحقیقات حوزه آبریز دقیق، و تجزیه و تحلیل رقابت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hospitals more remote from their catchment area were thus the natural early candidates for closure.
[ترجمه گوگل]بنابراین بیمارستان‌هایی که از حوضه آبریز خود دورتر بودند، کاندیدهای اولیه طبیعی برای تعطیلی بودند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بیمارستان ها کنترل بیشتری از حوزه آبریز دارند و در نتیجه کاندیدهای اولیه برای بسته شدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The closure was doubly important because the catchment area covered the inner London districts of Westminster, Paddington and Hammersmith.
[ترجمه گوگل]این تعطیلی اهمیت دوچندان داشت زیرا حوضه آبریز مناطق داخلی لندن وستمینستر، پدینگتون و هامرسمیت را پوشش می داد
[ترجمه ترگمان]بسته بودن به این دلیل که حوزه آبریز the، Paddington و Hammersmith را تحت پوشش قرار می داد، دو برابر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This catchment area is around the lakes of Ullswater and Hawes Water from both of which water is piped to Manchester.
[ترجمه گوگل]این حوضه حوضه در اطراف دریاچه های اولس واتر و هاوس واتر است که از هر دوی آنها آب به منچستر منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]این حوضه آبریز در اطراف دریاچه های of و آب Hawes قرار دارد که هر دو آب با لوله کشی به منچستر احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Neither hospital was sufficiently remote from its catchment area to warrant the intervention of the centre to impose closure.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از بیمارستان ها به اندازه کافی از حوضه آبریز خود دور نبودند تا مداخله مرکز را برای تعطیلی تحمیل کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از بیمارستان ها به اندازه کافی از حوزه آبریز این مرکز فاصله نداشتند تا مداخله مرکز برای تحمیل بسته شدن را تضمین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The catchment area shown for the funnel is very small.
[ترجمه گوگل]حوضه آبریز نشان داده شده برای قیف بسیار کوچک است
[ترجمه ترگمان]حوزه آبریز نشان داده شده برای قیف بسیار کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pollution total quantity control in the catchment area of municipal waste water treatment plant should avoid the repetitive treatment of municipal wastewater treatment plant.
[ترجمه گوگل]کنترل کمیت کل آلودگی در حوضه آبریز تصفیه خانه فاضلاب شهری باید از تصفیه مکرر تصفیه خانه فاضلاب شهری جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]آلودگی کل آلودگی در حوزه آبریز کارخانه تصفیه فاضلاب شهری باید از رفتار تکراری کارخانه تصفیه فاضلاب شهری جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The station's direct catchment area includes the capital'smain shopping street, various sightseeing attractions as well as numerous government offices.
[ترجمه گوگل]حوضه آبریز مستقیم ایستگاه شامل خیابان خرید اصلی پایتخت، جاذبه های دیدنی مختلف و همچنین ادارات دولتی متعدد است
[ترجمه ترگمان]حوزه آبریز مستقیم ایستگاه شامل خیابان خرید smain، جاذبه های دیدنی مختلف و همچنین دفاتر دولتی متعدد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Reduction of the catchment area could increase the sensitivity of other parameters, providing better condition for parameter calibration.
[ترجمه گوگل]کاهش سطح حوضه می تواند حساسیت سایر پارامترها را افزایش داده و شرایط بهتری را برای کالیبراسیون پارامترها فراهم کند
[ترجمه ترگمان]کاهش مساحت حوضه آبریز می تواند حساسیت پارامترهای دیگر را افزایش داده و شرایط بهتری برای کالیبراسیون پارامتر فراهم آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Compared with concrete catchment area, the cost of stabilized-soil catchment area could reduce at least 40%.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با حوضه آبریز بتنی، هزینه حوضه با خاک تثبیت شده می تواند حداقل 40 درصد کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با حوزه آبریز بتونی، هزینه مساحت حوضه آبریز تثبیت پذیری خاک می تواند حداقل ۴۰ % کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The water catchment area of rain leader shall be determined based on whether the rainwater hopper and gutter are set up, and the calculation of water depth before the rainwater hopper.
[ترجمه گوگل]حوضه آبریز رهبر باران باید بر اساس راه اندازی قیف آب باران و ناودان و محاسبه عمق آب قبل از قیف آب باران تعیین شود
[ترجمه ترگمان]حوزه آبریز آبی رهبر باران باید براساس این که آیا قیف آب و فاضلاب تنظیم می شوند یا نه، و محاسبه عمق آب قبل از ورودی، تعیین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] حوزه آبخیز - حوزه آبگیر - آبریز - بارش سرا - سرابان - حوزه آبریز - آبگیر - آبخیز - آبخیزسازند
[زمین شناسی] حوزه آبریز،حوزه آبخیز،ابگیر،حوضه زمینی که آب باران کلیه اراضی اطراف به آن وارد گردد و آبهای جمع شده فقط به وسیله یک رودخانه یا یک رشته جوی از آن خارج و به دریا، یا دریاچه وارد شود.

انگلیسی به انگلیسی

• the catchment area of a school or hospital is the area that it serves.

پیشنهاد کاربران

حوضه تحت پوشش: ( اسم ) ناحیه ای در اطراف بیمارستان که توسط آن بیمارستان خدمات رسانی می شود.
حوزه خدمات رسانی؛ ناحیه خدمات رسانی؛ حوزه معیشت ( براساس ویکیپدیا )
catchment area ( حمل‏ونقل درون شهری )
واژه مصوب: محدودۀ رواناب
تعریف: بخشی از سطح جاده که به دلیل وجود عوارض خاصی، آب باران جاری شده در آن به نقطۀ مشخصی هدایت می شود

بپرس