carrot

/ˈkærət//ˈkærət/

معنی: هویج، زردک، موی قرمز
معانی دیگر: (مجازی) هرچیز مشوق یا استمالت کننده، انگیزانه، انگیزگر، انگیزه، (گیاه شناسی) بته ی هویج (daucus carota از خانواده ی umbel)، انواع گیاهان هم جنس هویج (به ویژه sativa)، گیاه زردک، گزر، (ریشه ی این دسته گیاهان که به رنگ زرد یا زرد نارنجی بوده و خوراکی است) هویج، شقاقل، زردک مانند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: carroty (adj.)
(1) تعریف: a plant cultivated for its edible orange root.

(2) تعریف: the root alone, which has a crunchy texture, orange color, and tapered shape.

(3) تعریف: any lure used to encourage the behavior one desires.

- In training animals, she uses the carrot rather than the stick.
[ترجمه گوگل] در تربیت حیوانات، او به جای چوب از هویج استفاده می کند
[ترجمه ترگمان] در آموزش حیوانات، از هویج به جای چوب استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. carrot juice
آب هویج

2. carrot and stick
تشویق و تهدید،زردک (در یک دست) و چوب دستی (در دست دیگر)

3. free housing was the carrot with which they interested employees to go south
خانه ی مجانی انگیزه ای بود که با آن کارمندان را به رفتن به جنوب راغب می کردند.

4. the first cross of cabbage and carrot was not successful
اولین پیوند کلم و هویج موفقیت آمیز نبود.

5. We used a carrot for the snowman's nose.
[ترجمه گوگل]برای بینی آدم برفی از هویج استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از هویج برای بینی آدم برفی استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Grate the carrot finely / into small pieces.
[ترجمه احسان افشاری] هویج را با ظرافت به قطعات کوچکتر رنده کن
|
[ترجمه گوگل]هویج را ریز رنده کنید / به قطعات کوچک
[ترجمه ترگمان]carrot را به قطعات کوچک تقسیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are holding out a carrot of $120 million in economic aid.
[ترجمه گوگل]آنها یک هویج 120 میلیون دلاری کمک اقتصادی دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک هویج ۱۲۰ میلیون دلاری را به کمک اقتصادی در دست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He nibbled on a piece of raw carrot.
[ترجمه گوگل]او یک تکه هویج خام خورد
[ترجمه ترگمان]یک تکه هویج خام را به دندان گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mix the meat with the onion, carrot, and some seasoning.
[ترجمه گوگل]گوشت را با پیاز، هویج و مقداری چاشنی مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]گوشت را با پیاز، هویج و چاشنی مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's rather early to be sowing carrot seeds, isn't it?
[ترجمه گوگل]برای کاشت بذر هویج خیلی زود است، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]برای کاشت دانه هویج زود است، نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I want some more carrot.
[ترجمه گوگل]من یه هویج دیگه میخوام
[ترجمه ترگمان] من یه کم هویج دیگه میخوام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sometimes I just have to resort to the carrot and stick approach with my children.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مجبورم با فرزندانم به رویکرد هویج و چوب متوسل شوم
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات من باید به روش carrot و stick با فرزندانم متوسل شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They dangled the carrot of a large salary in front of me.
[ترجمه گوگل]هویج حقوق کلان را جلوی من آویزان کردند
[ترجمه ترگمان]در مقابل من هویج بزرگی را تاب می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you put carrot tops in water they start to grow.
[ترجمه گوگل]اگر سر هویج را در آب قرار دهید شروع به رشد می کند
[ترجمه ترگمان]اگر نوک هویج را در آب بگذارید، آن ها شروع به رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His rule was solidified with the policy of carrot and big stick.
[ترجمه گوگل]حکومت او با سیاست هویج و چوب بزرگ تثبیت شد
[ترجمه ترگمان]حکومت او با سیاست هویج و چماق بزرگ محکم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هویج (اسم)
carrot

زردک (اسم)
carrot

موی قرمز (اسم)
carrot

انگلیسی به انگلیسی

• plant in the parsley family; long edible orange root of this plant (eaten cooked or raw)
a carrot is a long, thin orange vegetable that grows under the ground. it can be used as a savoury or as a sweet food.
you can use carrot to refer to something that is offered to people in order to persuade them to do something. the word `stick' is often used to refer to the harsher methods of persuasion.

پیشنهاد کاربران

به معنی هویچ
یه معنی دیگه هم داره که میشه انگیزه ، مشوق
Free housing was the carrot which they interested employees to go south
carrot ( n ) ( k�rət ) =a long, pointed, orange root vegetable
carrot
هویج Carrot
نام علمی Daucus carota
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

انگیزه
هرچیز مشوق
هویج
نوعی رنگ نارنجی پر رنگ
رنگ هویج

بپرس